خب یکی از آرزوهای من اینبار
یکی از آرزوهام اینه که شب بعد از یه روز پرکار برگردم خونه بعد همین که درو باز کردم خانمم بیاد دم در ازم استقبال کنه بعد من کت رو در بیارم و همینطوری بشینم رو مبل بعد خانمم از تو آشپزخونه بگم شام یا چایی بعد من بگم چایی و اون چایی رو بیاره و با هم بشینیم صحبت کنیم و چایی بخوریم و بعد بلندشم برم دستمو بشورمو برم سره میز غذامو بخورم بعد بشینم پای تلویزیون ترجیحا فوتبال داشته باشه باشگاه های اروپا و تخمه و هندونه
فقط بعد همه اینا بابام با لگد بیدارم نکنه بگه پاشو باید بری دانشگاه![]()





پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)