احسنت بر شما که به به تفاوت معنایی رشته ی تحصیلی و حوزه مطالعاتی توجه نمی کنید !
حوزه مطالعاتی ، زمینه های ست که فرد در آن زمینه مطالعه و تحقیق میکنه و به نتایجی می رسد گو اینکه مدرک تحصیلی اش در آن زمینه ها نباشد !
من و شما نمی تونیم بگیم که فلان در حوزه ی مورد نظر مطالعه داشته است یا خیر ، بسیار کسان هستند که بخاطر مطالعات شخصی خود فراتر از متخصصان آن رشته خواهد بود
شما تصور می کنید هر کس بیشتر خواند عالم تر است ! ؟
یک متشرع دین هر چقدر هم دروس مختلف نحو و صرف و کلام و بلاغت و... بخواند با آن چیزی می تواند حرف بزند که اسمش فلسفه است ، مرحوم مطهری با فلسفه است که کتاب می نویسد و در مورد سرنوشت انسان و ... بحث می کند
در کتاب هایش نمی آید در مورد نحو و صرف صحبت کند
همه ی رشته ها اینطور هستند آن چیز که مال اظهاره نظر کردن است یه دروس خاصی ست که محدود به آن رشته نیست و هر کس می تواند بخواند و به عمق مطلب پی ببرد و اظهار نظر کند
هرکس فلسفه اسلامی و عرفان اسلامی بخواند و تفکر کند می تواند به چیز های جدید دست پیدا کند چرا که اگر اینگونه نباشد دیگر اسمش علم نیست ! می شود محفوظات !
کلا اینگونه کلام ها بیشتر برای این است که بی استدلال روی حرف کسی خط بکشیم و خیال مان را از واقعیت ها راحت کنیم !
در بقیه موارد سخنان شخصی تان محترم![]()
خب ایراد هم دقیقا همین جاست که مفهوم حوزه رو بیشتر جماعت نمی دانند و فکر میکنند حوزه یعنی بیان اینکه بهشت و جهنم چه ویژگیهایی دارد.
وقتی ما در مورد رشته خودمون میخواهیم وارد بشویم اولین موضوعی که باهاش روبرو می شویم سیر تحولات تاریخی رشته خودمون هست. حالا به بایدها و نبایدهای و نیازها و... هر فرد کی جوابگوست؟ مکتب. وقتی ما داخل مکتب اسلام هستیم به تمامی بایدها و نبایدهامون باید مکتب اسلام جواب بده. وقتی اسم مکتب و مذاهب دینی و ادیان پیش میاد تمامی دورانها رو در نظر میگیره. شهید مطهری(ره) یه دین شناس بود که به تمامی بایدها و نبایدهای مکتب و دین آشنا بود و چنین کارشناسی اگر از تاریخ آشنایی نداشته باشد که اسمش کارشناس نمی شود.
هر رشته ای سیر تحولات تاریخی خود را بررسی میکند و تمامی سیر تحولات تاریخی در داخل مکتب هست و کارشناس مکتب حتما کارشناس تاریخ هم هست چون بزرگان مکتب تاکید کرده اند که با تاریخ آشنا بشین و بخونین و... مطهری یک تاریخ شناس واقعی است.اگه نبود کارشناس نمیشد.
پس مکتب تمامی علوم رو در نظر میگیرد و در مسائل علوم انسانی به طور تخصصی وارد می شود مخصوصا تاریخ .
بنده بشینم اینجا از بوته ی خار در بیابان تعریف و تمجیدش کنم و همانند گلی زیبا در بوستان توصیفش کنم در ذهنیات اینگونه القا می شود که بوته ی خار هم گل است !
اما وقتی بوته ی خار دیدم از نزدیک پی می برم که خار است یا گل
شما یه مورد خیلی ساده را بررسی کنید
عرفان حافظ اثر مرحوم مطهری و در کوچه ی رندان اثر دکتر زرین کوب و بعد مقایسه کنید تاریخ شناش و محقیق کیست !







پاسخ با نقل قول



علاقه مندی ها (Bookmarks)