صندلی داغ با حضور جناب rsa71

[*FATIMA*]

چرا همه جنوبی ها دوست دارن شیراز زندگی کنند ؟!
الان هم دوچرخه سواری میکنی ؟!
دوست داری بری کربلا ؟!
تا حالا شده یه کار بخوای انجام بدی ، یک ثانیه بعد یادت بره انجامش بدی ؟!
اینکه روز یا شب رو دوست داشته باشی به چی بستگی داره ؟!
کویر رو به چه خاطر دوست داری ؟! کویر رفتی تا حالا ؟!
چرا ج همه سؤالات رو نوشتی بستگی داره ؟
حالا واقعاً چی آرومت میکنه ؟! به چی بستگی داره ؟
نوشته بودی 60% از خودت راضی هستی ؟! چرا 40% بقیه رو از خودت ناراضی ای ؟!
چرا بعضی وقت ها از زندگی سیر می شیم ؟
به چه دلیل سبز و بنفش رو برای دوست داشتن انتخاب کردی ؟
با این حساب چرا همه لباسات قرمزن ؟!
به چه رنگی کوررنگی داری ؟
یه جا دیدم نوشته بودی پسرا به سادگی فریب می خورن !!!!! واقعاً ؟! نه موخوام بدونم واقعاً ؟! اونوقت چی میشه که فریب می خورن ؟!
نظرت راجع به مهد و مربی هاش ؟!
کودک درونت فعاله ؟! چقدر ؟
تحملت نسبت به بچه ها چقدره ؟!
میگن هر شهری طرفدار تیم ورزشی شهر خودشه ! با این حساب چرا پرسپولیس ؟!
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ؟!
من اینهمه فلسفه بافتم که بگی یکی دیگه رو صندلی بشینه ! باز میگی فاطیما ؟!
برای چی شیشه شکوندی ؟!
دستت به چه دلیل شکست ؟!
چرا نوشتی دخترا سیاه و پسرا سبز ؟!
از کجا باید فهمید که یه گدا الکی گدایی میکنه یا نه ؟!
تا حالا فال خودت رو گرفتی ؟! فکر میکنی چقدر درست باشه ؟!
چقدر به خواهرت شبیهی ؟! ( از نظر اخلاق و مذهب و ... )
آیا به عقاید خواهرت احترام میذاری ؟
اگه خواهرت بگه بیا با هم بریم بیرون ، باهاش میری ؟
یا خواهرت بگه بیا به دوستام معرفیت کنم چی ؟! بازم میری ؟
راهنمای خوبی برای خواهرت هستی ؟
چقدر به خواهرت کمک میکنی ؟!
گفته بودی به آتش دست زدی ! اونوقت چرا ؟ نگفتی دستت میسوزه ؟ آخه دست زدن به اتیش امتحان کردن داره ؟
پیش دستی خالت رو برای چی شکوندی آخه ؟!