صندلی داغ با حضور جناب rsa71

[*FATIMA*]

كپى كه نه ! طراحش خودمم ، فقط گفتم اين يكى رو كپى گفتم وقت براى سؤالاى بعدى داشته باشم
گفتى راهنمايى شر نبودى !!!!! با اين حساب هر وقت سنت رفت بالا شر تو خونت جريان يافت ؟
براى شما جشن تكليف مگه نميگيرن تو ١٦ سالگى ؟! بهش چى ميگن پس ؟!
چقدر شعر حفظى ؟!
اين شعرها رو چه زمانى ياد گرفتى ؟!
اهل مشاعره هم كه ديدم هستى !
دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند / گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند ....... با د ادامه بده ؟
غير از هنر آشپزيت چه هنر ديگه هم دارى ؟
اولين خاطره اى كه از زمان طفوليت دارى مربوط به چند سالگيته ؟! تعريف كن ؟!
گفتى ظرف شكوندى ! چرا ؟! چى شد كه دست به شكوندن ظرف زدى ؟ بر اثر شيطنت كه نبود ؟
چقدر به خاطره ها اهميت ميدى ؟!
به زندگى چقدر اهميت ميدى ؟
به خودت چى ؟
چقدر اهل ورزش هستى ؟
به پياده روى و كوه نوردى چقدر اهميت ميدى ؟
حالا مگه اين ورزش نبود چى ميشد ؟
تا حالا سعى كردى لهجه هاى مختلف رو تقليد كنى ؟
اين پدر من چجورى شد برادرت ؟ تعريف ميكنى برامون ؟
تا حالا شب تو جنگل و بيشه بودى ؟
تا حالا گرگ رو از نزديك ديدى ؟
چجورى ميشه زندگى رو از نو ساخت ؟
چجورى ميشه تو اوج نااميدى به زندگى علاقمند بود ؟
زندگى نرماليته يعنى چى ؟
فرق حقيقت با واقعيت ؟
تا حالا شده تو توهماتت گم بشى ؟
زندگى رؤيايى يعنى چى ؟
چى ميشد اگر بود و زندگى بهتر بود ؟
تا حالا شده به ديوار زل بزنى و مورچه اى كه داره رو ديوار راه ميره رو تا مقصدش همراهى كنى ؟
تا حالا شده دست به تشريح مورچه بزنى ؟
بدترين روز زندگى چجورى رقم ميخوره ؟
بهترين روز زندگى چى ؟
چرا همه فكر ميكنيم بهتر از خودمون راننده اى در جهان وجود نداره ؟
زندگى افراطى يعنى چه ؟
چرا اينقدر براى خودمون بهانه هاى مختلف ميتراشيم ؟
چرا زندگى رو همانطور كه هست نمى پذيريم ؟
چرا تا هيچى نشده بروفن مى خوريم ؟
چرا اعصابا كم شده ؟