و مورد دیگه اینه که وقتی یک نفر ازت انتقاد میکنه سعی می کنی کلا اون اخلاق رو بذاری کنار در صورتی که اول باید به حرفایی که طرف مقابل بهت میزنه خوب فکر کنی بعد از طرف مقابل بخوای که از ابعاد و جوانب متفاوت برات ادله بیاره شاید حرف طرف مقابل به این معنا باشه که نظرش اینه که باید یه گوشه هایی از از یک اخلاقت رو اصلاح کنی نه اینکه بالکل اون اخلاق رو حذف کنی اینطوری نه تنها نمی تونی حذفشون کنی بلکه اوضاع بدتر هم میشه چون در یک دوگانگی می مونی هم می خوای اون اخلاق رو حذف کنی از طرفی هم خودت با خودت لج میفتی که نه اخلاقم خیلی خوبه و از طرفی درگیری که اگه خوبه پس چرا دیگران میگن خوب نیست ؟ مثلا اگر کسی بهت گفته نظر زیاد میدی بشین فکر کن به جوانب و نحوه ی نظر دهیت فکر کن شاید تعدد نظراتت دیگران رو اذیت نمی کنه بلکه لحن نظر دادنت خوب نیست شاید مشکل اینجا باشه که چند تا نظر میدی اما اگر همه ی نظرات رو جمع کنند نشه به یک نتیجه گیری خوب رسید(البته بگم همه ی این حرفایی که می زنم فرض هست ) پس باید به این فکر کنی که چطوری باید نظر بدی که تمام جوانب رو در بربگیره اصلا شاید اینطوری بهتر باشه که یه نظر کامل و جامع همراه با نتیجه گیری بذاری .
وقتی کسی ازت انتقاد می کنه هم خودت همه ی جوانب رو در نظر بگیر هم اینکه از طرف مقابل بخواه که در مورد اخلاقی که داره ازش انتقاد می کنه توضیح کامل بده که خودت هم درست متوجه انتقادش بشی و اون انتقاد رو اشتباها حرف دیگه ای برداشت نکنی.![]()







پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)