سلام
همین ترم سر کلاس استادمون تعریف میکرد: زمان دانشجویی در تهران مدتی مترجم یک زوج ژاپنی بودم و خیلی با اون ها جور شده بودم یه بار که صحبت میکریدم پرسیدم که هنوز بچه دار نشدید؟ زن و شوهر ژاپنی از شدت شرم و حیا سرشونو پایین انداختن و صحبتی نکردن و خانومه هم سرخ سرخ شده بود
ببینید فقط یه جمله سادس که خیلیا به نزدیکانشون میگن . . .
استاد به این دلیل این ماجرا رو تعریف کرد که یکی از خانوم های کلاس با سر بلندی میگفت من روزی 500 تا شماره میگیرم . . . همین خانوم کسی بود که ادعای ازادی زنان و روشنفکری داشت همیشه، کل مطالب فیسبوک و شبکه های معارضو شب میخوند صبح میومود معرکه میگرفت
به اسم چیزی که حتی معنیشو نمیدونن حرف میزنن . . .
علاقه مندی ها (Bookmarks)