استعداد برتر سایت
سلام...
بيش از 30 ساله كه ميخوايم اين معضل رو حل كنيم و همش درجا زديم و هر روز از ديروز بدتر شديم...
مشكل از درون گود نيست و بهتر پيرامون خودمون كه بستر اصلي توسعه هست رو برسي و اصلاح كنيم...
ما داراي اقتصاد بسته و غير كارشناسانه و خودمختاري هستيم كه كلا فكر ميكنيم همه چي با هوچي گري و حرف مفت و ننه من غريبم بازي و كدخدا منشانه حل ميشه...
99% دنيا تحت حمايت و پوشش قوانين جامعي براي حق مالكيت معنوي هست و ما يك جانبه خر خودمون و سواريم و تافته جدا جر خورده اين كره خاكي هستيم...
همه نفهمن و پيشرفت ميكنن و ما فهيم و صد البته پيشرفته تر...!!!
هر كالاي در اين كشور با اجازه و توسط كساني وارد ميشه كه 5 خط ازش اطلاع ندارن...
يه سري ها هم كه مثل كفتار تور گستره اي از جنايت و نامردي و رانت و مال مردم خوري، بر سر مرداب گل آلود تجارت اين سرزمين پهن كردن...
شما هر اختراعي جديدي كه داشته باشي فرقي نداره و تموم دنيا حق دارن از روت كپي كنن...
شما هر اختراع مفيدي هم كه داشته باشي بايد از پله اول تا آخرش نه! به آخرش نميرسي! تا وسط راه رو بايد خودت يك تنه بري...
اگه دانشگاه از تو حمايت كنه، اگر سازماني دست رو بگيره، اگر شخصي باهات وارد معامله بشه حتما تو سودي زيادي واسش داري...
هيچ كودومشون واسه رضاي خدا موش نميگيرن نه به فكر تو هستند كه اين پله ها رو اومدي نه به فكر اين ملت و سرزمين كه چشمشون به بالاي پله ها خشك شده...
از هر 10.000 مخترع 1000 تاشون موفق ميشن و كلا 10 تاشون رضايت دارن از روند رسيدگي به امور نخبگان كشوري...
بعد نيش همه هم از بنا گوش تا حوالي كمرشون بازه و به به و چمن و آواز سر دادن...
البته اون بنده خدا ها هم حق دارن بيشتر از اين بلد نيستن...
حالا يه نون و پنيري هست دور هم ميخوريم...
استعداد برتر سایت
خب بزارید تا وقت هست در مورد انتخاب پول یا اعتبار بیشتر توضیح بدم:
بیاید برگردیم به دوره دبستان. اولین سوالی که معلم مون از ما پرسید چی بود؟(هر چند که کسی یادش نیست دیشب چی خورده؟)
معلم ما بهمون گفت : علم بهتر است یا ثروت؟مطمئنم کسی واقعا روی این موضوع فکر نکرده.
چون تمام جوابی که من شنیدیم این بود که علم بهتره چون ثروت میاره.البته خیلی ها هم به این موضوع اعتقاد دارن.
اونقدر اعتقاد دارن که برای پول درس می خونن و برای پول کسب علم می کنند.
در حالی که حقیقت علم در ثروت زایی نیست. اون چیزی که ما از تبدیل علم به ثروت می بینیم در واقع معامله بر سر اعتبار علم هست.
اعتبار علم یا اختصارا "اعتبار" در نقطه مقابل ثروت یا همون پوله. به همین دلیل میشه با قوانین تجارت،عادلانه به همدیگر تبدیل بشن.
تمام چیزی که شما بهش اعتقاد داشتید و دارید همینه. اینکه با تکیه بر علم، به خودتون اعتبار بدید و بعد در قبال تعهد مالی این اعتبار رو به جامعه ای بزرگ تر با آرمان های گسترده تر تحویل بدید.
علم بهتر از ثروته چون لذت فهمیدن رو به آدم میده. همه ما اگر مثل کپلر و نیوتون و انیشتن به تابعی می رسیدیم که میتونست حرکت سیارات رو به دور خورشید توصیف و پیش بینی کنه،لذت فهمیدن رو خیلی بهتر از حالا درک می کردیم.
علم ، کنجکاوی رو در انسان زنده نگه میداره و به اون جسارت میده تا زمان رسیدن به جواب تلاش کنه.
اگر حرفای بالا رو قبول داشته باشید خیلی راحت تر می پذیرید که تکیه زدن به اعتبار یک اختراع چقدر میتونه براتون مفید باشه.
این که جامعه شما به عنوان یک فرد فهمیده،کنجکاو و جسور و در عین حال خلاق،نوآور و مخترع ببینه خیلی از در ها رو براتون باز می کنه.
در آخر چیزی که علم به واسطه اعتبار به شما میده نفوذه.چیزی که پول نمی تونه...
اینا رو گفتم که انقدر بابت پول اختراع نکنید. اختراع شما میتونه به اعتبار هم تبدیل بشه حالا از راه های مختلف.
موفق باشید.
تو ايران اختراع كردن اشتباه كامل چون تو ايران فقط پول مهمه هر كسي پول بده ميتونه نخبه كشوري بشه من خواهرم سه سال تمام رو يه طرح فوق العاده كار كرد كشتنش تا كارشو ثبت كنن ما شاالله تحريمم هستيم از ثبت اختراع بين المللي هم خبري نيست
جشنواره خوارزمي شركت كرده از ٢٠٠ امتياز ١٨٥ امتياز اورده بعد خوده پژوهش سرا با سليقه خودشون امتياز اين بچه رو عوض كردن كه نتونه بره مرحله بعد نگاه كنيد بعد ادعا ميكنيم همه چيمون بر اساس عدل الهييه
اخه كدوم عدل هروز سازمان ثبت اختراع ايراده هاي من دراوردي از طرح ميگيره خواهرم من واقعا دچار افسردگي مزمن شده اخه بچه ١٦ساله بايد اين چيزا رو بفهمه كه تو كشورش چه حق خوري
اينم از وضع نخبه ها و كساني كه مغزشو ن كار ميكنه
بعد ميگن چرا فرار مغز ها داريم
الانم ميگن چه قدر حاضري پول بدي كه ختراعات بره مرحله كشوري
حال كنيداااا
دوست آشنا
مهم ترين مشكل بي توجهي مسئولين است .مخصوصا تمركز بر شهر تهران و بي توجهي نسبت به شهرستانها اين موارد را افزايش داده است.بر اين اساس پروسه ثبت اختراع براي مخترعين شهرستاني سخت تر است.از سوي ديگر، يك سري مشكلات مادي نيز می باشد.چه زماني كه مي خواهيم طرح خود را اختراع نماييم و چه زماني كه مي خواهيم آن را ثبت نماييم. هر دوي اين مراحل با مشكل روبه رو هست و لازم است مسئولين اين مشكلات را در وهله اول شناخته و سپس در خصوص حل آن گامهايي موثر بردارند.اعتقاد اینه اين مشكلات در سايه توجه مسئولين و ارتباط آنها با مخترعين و نخبگان حل و فصل خواهد شد،وگرنه به قوت خود باقي مي مانند.
جوانان ما از لحاظ هوش و استعداد بر تر از جوانان ديگر كشورها هستند.اما بايد به اين استعدادها بها داد.شايد آنچه جوانان ديگر كشورها دارند امكانات است.ما نيز بايد امكانات كافي را جهت به فعليت رساندن طرحهاي ذهني خود در اختيار داشته باشيم .بنابر اين استعداد و امكانات هر دو جايگاه خاص خود را دارند و نمي توان يكي يا هردوي اينهار ا نفي كرد.
لازم است مخترعين با دانشگاه و دانشگاه با مخترعين رابطه اي متقابل داشته باشند.اين رابطه متقابل هنوز در كشور ما شكل نگرفته است.به نظر من حمايت دانشگاهها از مخترعين بسيار موثر خواهد بود.
مخترع بايد استعدادها ي خود را شناخته و با توجه به استعدادهاي خود دست به اختراع و فناوري بزند.فراموش نكنيم كه مصدر اختراع تفكر است و يك اختراع سالم از تفكري سالم بر مي خيزد.بنابر اين مخترعين و كساني كه در ابتداي راه اختراع و فناوري قرار دارند بايد براي استعداد و تفكر خود اصالت ويژه اي قائل شوند و نسبت به آن توجه داشته باشند.
از سوي ديگر،اختراع بايد بر اساس نيازهاي جامعه صورت گيرد.در غير اين صورت اختراع حالت كاربردي خود را از دست مي دهد و مسلما اين مسئله به سود مخترع نخواهد بود.اختراع بايد بتواند نيازي را از جامعه رفع نمايد نه اينكه در حد يك اختراع معمولي باقي بماند.در اين خصوص لازم است مسئولين نيز نگاه ويژه اي داشته باشند.چه اشكالي دارد كه نيازهاي جامعه توسط مسئولين به مخترعين منتقل شود و مخترعين آنها را به فعليت برسانند؟
ارتباط با مسئولين به مخترعين انگيزه مي دهد تا با دقت و شتاب بيشتري اختراعات خود را انجام دهند.در اين صورت بر كارآمدي اختراعات نيز افزوده خواهد شد و اين مسئله اي مطلوب است.مخترع نيز بايد نياز جامعه را بشناسد و با دقتي ويژه اين نياز را در اختراع و اثر خود منعكس نمايد تا پايداري و مانايي اختراع وي تضمين گردد. مخترعين و كساني كه در ابتداي راه خود قرار دارند می باید كه تفكرات خود را به بيرون انتقال دهند و نگذارند استعدادها وتفكرات آنها در فضاي محدود شده ذهني باقي بماند.چرا كه مصدر اختراع تفكر است و اين تفكر است كه در نهايت به خلق يك اثر مي انجامد.
ویرایش توسط ایده پرداز : 10th June 2013 در ساعت 09:35 PM
بمانيم تا کاری کنیم، نه اين كه کاری کنیم تا بمانیم.
استعداد برتر سایت
سلام عزیزم. شما درست میگید حرف حساب جواب نداره. ولی اینکه همه کارا رو بخوایم به مسئولین واگذار کنیم یکم کار ما مخترعان رو کند می کنه. الان پولی که باید مستقیما از خزانه خرج ما شود به بنیاد ملی نخبگان و سازمان حمایت از پژوهشگران کشور و بنیاد بسیج و غیره تزریق میشه.این نهاد ها هم هرکدوم نخبه رو یه جور معرفی می کنند.و درضمن این نهاد ها خودشون نمیدونن نیاز های جامعه چیه.چه به حال اینکه بخوان به ما هم بگم.نظر من اینه که سعی کنیم این نهاد ها رو حذف کنیم و بودجه ها مستقیما به دانشگاه ها و پژوهشکده ها داده بشه.خود مخترعان هم بعد از ثبت اختراع در کنفرانسی یا همایشی شرکت کنند تا مورد توجه یکی از این نهاد ها قرار بگیرند. خوبی این روش به سریع بودن و امکان تعیین نیاز های کشور در قالب مقاله از طرف دانشگاها و پژوهشکده هاست. تنها مشکلی که وجود داره امکان سرقت اختراعات هست که تجاری سازیش رو با مشکل مواجهه می کنه.اما از اونجایی که اکثر ایده ها کامل نیستند و در حد ایده مطرح میشن این امکان کمتر از اونیه که به نظر میاد.
استعداد برتر سایت
سلام من برای وضعی که خواهر گرامی شما بهش دچار شدن متاسفم.از قول من بهشون بگید که یکم صبر کنه میتونیم وضعیت رو درست کنیم. مشکل از وجود یک مشت مسئول بی لیاقته که فکر میکنن چون دکترا دارند می تونن ماموریت شون رو درست انجام بدن.البته من قول نمیدم که بتونم با این نهاد ها سر شاخ بشم اما سعی می کنم راه کار های مختلفی رو به موازات این نهاد ها ارائه بدم تا مخترعان مجبور به وابستگی نباشند.خیلی از ما فکر می کنیم چون مملکت دست یه عده از افراده پس دیگه جایی برای ما نیست در حالی که ما خودمون می تونیم اقتصادی رو به وجود بیاریم که اون عده از افراد ازش بی بهره بمونند و هیچ کاری هم از دست شون بر نیاد.هدف من طراحی یک استاندارد شفاف ولی کاربردی و سریع برای مخترعان و دیگر نخبگان هست که کمترین حاشیه رو داشته باشه و با کمترین زحمت به نتیجه برسند.کارم رو هم شروع کردم و خودم اولین موش آزمایشگاهی شدم تا ببینم نتایج چی میشن. با کمی اصلاحات تو همین سایت میگم که باید چه کاری انجام بدید که مجبور نباشین با این افراد بی لیاقت دم خور بشین.موفق باشید.
استعداد برتر سایت
دوست آشنا
نبود مواد اولیه یا بسیار گران بودن آنها......
در دسترس نبودن دستگاه ها برای همه کیانی که میخوان کار کنن....
جمع کن بساطت رو.....
دوست آشنا
حرفتون صحیح است، تفاوت کشور ما با کشورهای پیشرفته صنعتی در این است که در ایران، عملا همه بخشهای بزرگ اقتصادی در چنگ بخشهای دولتی و شبه دولتی گرفتار است.
سهم بزرگی از gdp کشور هم از خام فروشی منابع زیر زمینی به دست می آید. بنابراین، عملا در ایران ، کسی منتظر ایده های نو نخبگان نیست! چون دولت ما نفت و گاز و معادن دارد.
همین شده که دولت و مجلس، با تمام افراد دارای مدرک دکترائی که در بدنه آنها فعالیت می کنند، اهتمام عملی برای توجه به پژوهشگران و مخترعین کشور ندارند. یک بنیاد نخبگانی ، آن هم بر اثر اصرار رهبر، تشکیل داده اند که بودجه مختصری دارد و به جز دادن وام و عمره مفرده ، چیز دیگری در چنته ندارد که به نخبگان ارائه کند. بخش خصوصی ضعیفی هم که داریم فهمیده باید تلاش کند تا با فعالیتهای واسطه ای و سوداگرانه، بخش بیشتری از گردش مالی ناشی از نفت در کشور را، به سمت خود بکشد، لذا بخش خصوصی هم به افکار خلاقانه نیازی ندارد!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)