مهم ترين مشكل بي توجهي مسئولين است .مخصوصا تمركز بر شهر تهران و بي توجهي نسبت به شهرستانها اين موارد را افزايش داده است.بر اين اساس پروسه ثبت اختراع براي مخترعين شهرستاني سخت تر است.از سوي ديگر، يك سري مشكلات مادي نيز می باشد.چه زماني كه مي خواهيم طرح خود را اختراع نماييم و چه زماني كه مي خواهيم آن را ثبت نماييم. هر دوي اين مراحل با مشكل روبه رو هست و لازم است مسئولين اين مشكلات را در وهله اول شناخته و سپس در خصوص حل آن گامهايي موثر بردارند.اعتقاد اینه اين مشكلات در سايه توجه مسئولين و ارتباط آنها با مخترعين و نخبگان حل و فصل خواهد شد،وگرنه به قوت خود باقي مي مانند.
جوانان ما از لحاظ هوش و استعداد بر تر از جوانان ديگر كشورها هستند.اما بايد به اين استعدادها بها داد.شايد آنچه جوانان ديگر كشورها دارند امكانات است.ما نيز بايد امكانات كافي را جهت به فعليت رساندن طرحهاي ذهني خود در اختيار داشته باشيم .بنابر اين استعداد و امكانات هر دو جايگاه خاص خود را دارند و نمي توان يكي يا هردوي اينهار ا نفي كرد.
لازم است مخترعين با دانشگاه و دانشگاه با مخترعين رابطه اي متقابل داشته باشند.اين رابطه متقابل هنوز در كشور ما شكل نگرفته است.به نظر من حمايت دانشگاهها از مخترعين بسيار موثر خواهد بود.
مخترع بايد استعدادها ي خود را شناخته و با توجه به استعدادهاي خود دست به اختراع و فناوري بزند.فراموش نكنيم كه مصدر اختراع تفكر است و يك اختراع سالم از تفكري سالم بر مي خيزد.بنابر اين مخترعين و كساني كه در ابتداي راه اختراع و فناوري قرار دارند بايد براي استعداد و تفكر خود اصالت ويژه اي قائل شوند و نسبت به آن توجه داشته باشند.
از سوي ديگر،اختراع بايد بر اساس نيازهاي جامعه صورت گيرد.در غير اين صورت اختراع حالت كاربردي خود را از دست مي دهد و مسلما اين مسئله به سود مخترع نخواهد بود.اختراع بايد بتواند نيازي را از جامعه رفع نمايد نه اينكه در حد يك اختراع معمولي باقي بماند.در اين خصوص لازم است مسئولين نيز نگاه ويژه اي داشته باشند.چه اشكالي دارد كه نيازهاي جامعه توسط مسئولين به مخترعين منتقل شود و مخترعين آنها را به فعليت برسانند؟
ارتباط با مسئولين به مخترعين انگيزه مي دهد تا با دقت و شتاب بيشتري اختراعات خود را انجام دهند.در اين صورت بر كارآمدي اختراعات نيز افزوده خواهد شد و اين مسئله اي مطلوب است.مخترع نيز بايد نياز جامعه را بشناسد و با دقتي ويژه اين نياز را در اختراع و اثر خود منعكس نمايد تا پايداري و مانايي اختراع وي تضمين گردد. مخترعين و كساني كه در ابتداي راه خود قرار دارند می باید كه تفكرات خود را به بيرون انتقال دهند و نگذارند استعدادها وتفكرات آنها در فضاي محدود شده ذهني باقي بماند.چرا كه مصدر اختراع تفكر است و اين تفكر است كه در نهايت به خلق يك اثر مي انجامد.






پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)