ایده پرداز نمی خواید؟
من یه کاراکتر تخیلی رو تو وجودم خلق کردم که یه ابر قهرمان هست.
اسم این ابرقهرمان رو " اپسیلون " گذاشتم و یه محقق و مخترع درجه یک هست.
این شخصیت قصه ما بصیرت خیلی خیلی بالایی داره اما به هر حال دنیا ضربه خودش رو به روح و روان این ادم زده و اپسیلون دچار بیماری فوبیا و بدبینی نسبت به جامعه خودش هست.
در بچگی و نوجوانی مشکلات شخصیتی این کاراکتر باعث میشد آدم منزوی،خجالتی،ساکت و خیلی حساسی باشه.
اما در دوران جوانی سعی می کنه با بصیرت بالاش به این مشکلات چیره بشه و میشه.
بصیرت بالای اپسیلون باعث میشه بتونه با محیط اطرافش چه زنده و چه غیر زنده بتونه ارتباط برقرار کنه
و همانند یک سیاست مدار قدرت مند جهت حل مشکلات ازشون بهره برداری کنه.
داستان از انجایی شروع میشه که اپسیلون در دوران رکود اقتصادی تصمیم میگیره که... بقیه شو باید خصوصی بگم داستان لوث میشه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)