1.بهتر بود از همون اول اشاره می کردین که هوا ابری بوده...وقتی کلمه آفتابی رو میارید و بعد می گید هوای ابری در ذهن خواننده تناقض ایجاد می شه.
2.دو جمله ای که پشت سر هم اومدن نسبت به هم بی ربط هستن.
3.ارتباطی که بین پیرزن و پسر وجود داشته یکم گنگه.یعنی ارتباط ذهنی ای بین این دو کاراکتر ایجاد شده به صورت آنی و بی مقدمه توی داستان رخ داده که یکم از جذابیت داستان کم می کنه.در ضمن کسی که علاقه وافری به نوشتن داره چطور می تونه با خودش بگه که:پیرزن چه حوصله ای دارد که کتاب میخواند!
با تشکر از توجه شما...![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)