امروز از صبح آسمون ابری بود دم دمای ظهر چند نمه بارون اومد ولی پشیمون شد و تا الان همچنان ابری و گرفتس.
(خوبه این جمله اما خوب توصیف نشده یعنی بهتره یکمی بیشتر و بهتر توضیح داده بشه.جمله ی " پشیمان شد " یک حس تشخیص میده ولی بهتره یکمی بیشتر این صحنه توصیف بشه.)
منو یاده دل عاشق میندازه که میگیره.
(جمله گنگیه.مفهوم یا حس خاصی رو یاداوری نیمکنه. بهتر بود مثلا گفته بشه" این هوای ابری،من رو یاده دل عاشق که هرلحظه از عشوه های معشوقش می اندازه و... " )
گریه میکنه و سکوت پر معناش.
(جمله و کلمات قشنگی استفاده شده اما یک جمله یا کلمه ی تکمیل کننده یا تموم کننده کم داره یه جورایی باید شک بده به ادم...)
شاید به همین خاطره دلم به آسمونش وصله
(جمله ی گنگ. معنای خاصی نمیده بهتره یکمی واضح تر مفهوم داده بشه. به آسمون کی؟چرا؟)
ابری باشه دلم میگیره و با بارونش ...
(جمله ی خیلی عالی و زیبا کننده.آفرین)
تصمیم گرفتم نصف راهو با تاکسی برم...
(این جمله ناقصه،اینجوری که گفته ششده باید یک جمله ی بعدی هم گفته بشه یعنی از ظاهر و این جمله معلومه که یک جمله ی مکمل و تکیمل کننده بعد برم وجود داره.اصلاح بشه بهتره.،این جوری جمله هاج و واجه)
نقد : داستان قشنگی بودش.آخرش نشون از ماهری نویسنده بود که چقدر خوب و قشنگ داستان رو تموم کرد.بهتره اولش رو هم یکمی اصلاح کنه و دست به آخرش نزنه و دوباره یک بار بخونه.
از نمره 10 به این داستان9میدم.خیلی قشنگ جملات رو کنار هم اورده بودی خیلی قشنگ.واقعا با دل بازی میکرد.خیلی آفرین![]()






پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)