خب ببینید اصلا موضوع از دیوانگی بی خردی نیستبرداشتم من از کلمه دیوانگی ،بی قانونی،بی خردی و بی هدفی هست.چون این از ویژگی های افراد دیوانه هست.
دیوانگی یعنی غیره منتظره بودن
کاری رو یهو انجام دادن بدون هیچ برنامه ریزی
دوست من اگه دقت کنید شما هم دارین نظر خودتون رو میدید(همین که میگین قانونمند هستش یعنی نظر خودتون رو دارین بیان میکنید)ما سر نظر شخصی شما بحث نمیکنیم، چون یه موضوع شخصیه و به من مربوط نمیشه.
پس منم باید نظر خودمو بگم
و در کل این نظر ها هستش که باعث نتیجه گیری بهتر در موضوعات میشه
خب برای همین یه موجود عالی رو مثال زدن
بز کوهی رو بلندترین و خطرناک ترین قسمت پرتگاه ها حرکت میکنه و میپره
به نظر شما ما که نمیتونیم این کارهارو بکنیم
بز کوهی چه تفکری نسبت به ما داره؟
مارو حقیر نمیدونه؟
خب ما نمیتونیم با دیدن قسمت کوچکی از هستی بگیم جهان قانون مند هستشبرای اینکه بفهمیم در دنیا قانون حکم میکنه یا دیوانگی ؛ نیاز نیست تمام علوم عالم هستی رو از بَر باشیم.چرا که لازمه باقی بودن جهان، نظم و قانون هست. چون اگر اساس جهان دیوانگی بود ، اعضای بدن شما توانایی همکاری باهم رو نداشتن، چرا که تنها در نظم هست که رفتار هر عضو قابل پیش بینی و با هر بار آزمایش نتیجه ای یکسان بدست میاد،تنهادر نظم هست که هر عضو وظیفه خودش رو درست انجام میده. اگر اعضای یک بدن این توانای ها رو نداشتن ؛ عملا موجود زنده ای شکل نمی گرفت.اگر دیوانه گی حکم میکرد؛ الان جاذبه بود و در لحظه ای دیگر نبود.
حرف شما مثل شخصی هستش که میخواد با یه سطل رنگ آب یه اقیانوس رو رنگی کنه
درسته اگه بی نظمی بود جازبه زمین ممکن بود نباشه
ولی اگه نظمی هم بود یهو تو یه منطقه ای که سرسبز با خشکسالی رو برو نمیشد
و یا شهاب سنگ ها به زمین بر خورد نمیکردند
با یه رعد و برق درختی آتیش نمیگرفت
و یا.................
من یه نتیجه ای از این بحث گرفتم شاید بعضی از دوستان قبولش داشته باشند وشایدم بعضی ها قبول ندارند
بعضی ها هم مثل شما اصلا به نتیجه شخصی من کاری ندارند چون یه موضوع شخصیه و فکر میکنند که بهشون مربوط نمیشه.
ولی در کل من با این بحث هایی که انجام شد به این نتیجه رسیدم که جهان بر نظم ها و بی نظمی ها استوار هستش
تو خیلی از قسمت ها میتونه نظمی بر قرار باشه و تو خیلی از قسمت ها نظم بر قرار نیست
علاقه مندی ها (Bookmarks)