کفش...
پسرک جلوي خانومي را ميگيرد و با التماس ميگويد :
خانم ! تو رو خدا يه شاخه گل بخريد زن در حالي که گل را از دستش ميگرفت
نگاه پسرک را روي کفش هايش حس کرد , چه کفش هاي قشنگي داريد !
زن لبخندي زد و گفت:برادرم برايم خريده است دوست داشتي جاي من بودي؟؟
پسرک بي هيچ درنگي محکم گفت : نه ولي دوست داشتم جاي برادرت بودم !
تا من هم براي خواهرم کفش مي خريدم . . .



 
            
            
 
            .gif) 
	
 پاسخ : لبخند فقر
 پاسخ : لبخند فقر
                 
                    
                    
                    
                         پاسخ با نقل قول
  پاسخ با نقل قول
 
            .gif) 
	



 [/QUOTE]
[/QUOTE] 
                        
 نوشته اصلی توسط ماه آفرید
 نوشته اصلی توسط ماه آفرید
					


 
             
	
 
                        




علاقه مندی ها (Bookmarks)