20 سال بعد همین روز و همین ساعت:
مادر:پسرم بیا شام...خسته شدم از بس صدات کردم....
پسر: یه پنج دقیقه دیگه میام...دارم تو سایت نخبگان،مطلب میذارم...
مادر(با عصبانیت):شیرمو حلالت نمیکنم اگه تا پنج دقیقه دیگه نیای...
پسر: اِاااااااااامامان حمیرا خودت این سایتو بهم معرفی کردی...ناسلامتی خودت مدیر یکی از بخش هاش هستیا....()


 
            
            
 
            .gif) 
	
 پاسخ : 20 سال بعد در چنین روزی
 پاسخ : 20 سال بعد در چنین روزی
                 
                    
                    
                    
                         پاسخ با نقل قول
  پاسخ با نقل قول
 
             نوشته اصلی توسط آسد مرتضي
 نوشته اصلی توسط آسد مرتضي
					

 
             
                        
 
            .gif) 
	


 
            .gif) 
	

 
            .gif) 
	


 
            .gif) 
	


 
                        

 
                         
			

علاقه مندی ها (Bookmarks)