فکر
میکردم اگر او را با غریبه ببینم،شهر را به آتش میکشم!!!
اما......حالا
واسه پیدا کردنش حاضر نیستم ،یه کبریت روشن کنم!!!!!
نه
پیشانی من به لبهای تو رسید!!!
نه
لیاقت تو به احساس من!!!!!!!
چیزی
به هم بدهکار نیستیم..........
با
خیال راحت ....بروووووووو..........
آدم برفی از خجالت آب شد ... وقتی که دید ... کودکی گرسنه به هویج دماغش زل زده
دوست آشنا
با این که هیچ کس نیومد پیش من/ شب زده اند چشمای درویش من
تنها نبودم حتی یک دقیقه/ با تنهایی که بهترین رفیقه....
نه به آن روزهای تراکم عاشقی
نه به این روزهای خلا عاطفی!!
همیشه همین گونه بوده است.
وقتی که دیگر نبود،من به بودنش نیازمند شدم.
وقتی که دیگر رفت ،من به انتظار امدنش نشستم.
وقتی که دیگر نمیتوانست مرا دوست بدارد،من اورا دوست داشتم.
همیشه همین گونه خواهد ماند..
چقدر به وجودش در این روزها نیازمندم ...
![]()
آدم برفی از خجالت آب شد ... وقتی که دید ... کودکی گرسنه به هویج دماغش زل زده
من
دلتنگی را
در عمق وجودم
حس کردم
آنگاه
که تو
حس نوازش را
از یاد بردی ...
آدم برفی از خجالت آب شد ... وقتی که دید ... کودکی گرسنه به هویج دماغش زل زده
دستانت....
می خندم به تو
که دست هایت را رو به روی دستانم گرفته ای و می گویی انتخاب کن..
اما در دستانت گل نیست ...
دستانت را می گشایی و می فهمانی که چیزی برای من نداری
تا تقدیمم کنی و این یعنی آبرومندانه ما به درد هم نمی خوریم...
کاش دستانت هیچگاه باز نمی شد.....
آدم برفی از خجالت آب شد ... وقتی که دید ... کودکی گرسنه به هویج دماغش زل زده
پنجره ها کلافه اند از سنگینی نگاه منتظرم
اگر نمی آیی
اینقدر پنجره ها را زجر ندهم
چشم هایم بهجهنم !
- - - به روز رسانی شده - - -
رفته ای ؟؟؟
بعضی ها بهش میگن قسمت
اما من تازگیها بهش میگم به درک !!
- - - به روز رسانی شده - - -
تنها نشسته ای , چای مینوشی,
و بغض می کنی, هیچ کس تو را به یاد نمی آورد!
این همه آدم،روی کهکشان به این بزرگی
و تو ... حتی آرزوی یکی نبودی...
![]()
آدم برفی از خجالت آب شد ... وقتی که دید ... کودکی گرسنه به هویج دماغش زل زده
آخه چطور دلم میاد چشماتو گریون ببینم
میرم ولی اینو بدون،چشم انتظارت میشینم
میرم ولی گریه نکن نزار از عشقت بمیرم
شاید تو اوج بی کسی با عکسات آروم بگیرم
میرم ولی بدون یکی خیلی تورو دوست داره
یکی که از دوری تو سر به بیابون میزاره ه ه ه ه ه ه
آدم برفی از خجالت آب شد ... وقتی که دید ... کودکی گرسنه به هویج دماغش زل زده
- - - به روز رسانی شده - - -
صف می کشند دلتنگی های من،
چون دانه های تسبیح به نخ کشید شده،
چقدر بگردانم دانه ها را، تا تو بیایی
آدم برفی از خجالت آب شد ... وقتی که دید ... کودکی گرسنه به هویج دماغش زل زده
وقتی تمام احساس دلتنگیت را با یک " به من چه "پاسخ میگیری
به کسی چه " که چقدر تنهایی " ؟
- - - به روز رسانی شده - - -
به بالشی که زیر سرمون میذاریم میشه دروغ گفت ؟
چی بگیم ؟ بگیم خواب بودیم و خواب بد دیدیم ؟
خر که نیست ! بالشه ! میفهمه !
نه بالش جان ، دلم براش تنگ شده بود !
آدم برفی از خجالت آب شد ... وقتی که دید ... کودکی گرسنه به هویج دماغش زل زده
دوست آشنا
تنهای بی سنگ صبور/خونه ی سرد و سوت و کور/توی شبات ستاره نیست/موندیو راه چاره نیست
اگرچه هیچ کس نیومد/سری به تنهاییت نزد/اما تو کوه درد باش/طاقت بیار و مرد باش..............
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)