دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23

موضوع: مراقب عشقتون باشید

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    حقوق
    نوشته ها
    696
    ارسال تشکر
    6,407
    دریافت تشکر: 4,742
    قدرت امتیاز دهی
    538
    Array
    golden3's: جدید103

    پیش فرض مراقب عشقتون باشید

    نمیدونم این متن رو خوندین یا نه.بهرحال بخونینش... ارزش 2-3 دقیقه از وقتت رو داره

    -------

    دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد… پسر قدبلند بود،

    صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست
    احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می
    داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد. در آن روزها، حتی یک
    سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را
    یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را
    به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با
    دیدن پیکر برازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و
    چشمان درشت را دوست خواهد داشت. دختر موهایی بسیار سیاه ولی کوتاه داشت و
    وقتی لبخند می زد، چشمانش به باریکی یک خط می شد.
    در نوزده سالگی دختر وارد یک دانشگاه متوسط شد و
    پسر با نمره ممتاز به دانشگاهی بزرگ در پایتخت راه یافت. یک شب، هنگامی که
    همه دختران خوابگاه برای دوست پسرهای خود نامه می نوشتند یا تلفنی با آنها
    حرف می زدند، دختر در سکوت به شماره ای که از مدت ها پیش حفظ کرده بود
    نگاه می کرد. آن شب برای نخستین بار دلتنگی را به معنای واقعی حس کرد.
    روزها می گذشت و او زندگی رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجه پشت سر می گذاشت.
    به یاد نداشت چند بار دست های دوستی را که به سویش دراز می شد، رد کرده
    بود. در این چهار سال تنها در پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی که
    پسر درس می خواند، پذیرفته شود. در تمام این مدت دختر یک بار هم موهایش را
    کوتاه نکرد. دختر بیست و دو ساله بود که به عنوان شاگرد اول وارد دانشگاه
    پسر شد. اما پسر در همان سال فارغ التحصیل شد و کاری در مدرسه دولتی پیدا
    کرد. زندگی دختر مثل گذشته ادامه داشت و بطری های روی قفسه اش به شش تا
    رسیده بود. دختر در بیست و پنج سالگی از دانشگاه فارغ التحصیل شد و در شهر
    پسر کاری پیدا کرد. در تماس با دوستان دیگرش شنید که پسر شرکتی باز کرده و
    تجارت موفقی را آغاز کرده است. چند ماه بعد، دختر کارت دعوت مراسم ازدواج
    پسر را دریافت کرد. در مراسم عروسی، دختر به چهره شاد و خوشبخت عروس و
    داماد چشم دوخته بود و بدون آنکه شرابی بنوشد، مست شد. زندگی ادامه داشت.
    دختر دیگر جوان نبود، در بیست و هفت سالگی با یکی از همکارانش ازدواج کرد.
    شب قبل از مراسم ازدواجش، مثل گذشته روی یک کاغذ کوچک نوشت: فردا ازدواج می
    کنم اما قلبم از آن توست… و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا کرد. ده سال
    بعد، روزی دختر به طور اتفاقی شنید که شرکت پسر با مشکلات بزرگی مواجه شده و
    در حال ورشکستگی است. همسرش از او جدا شده و طلبکارانش هر روز او را آزار
    می دهند. دختر بسیار نگران شد و به جستجویش رفت… شبی در باشگاهی، پسر را
    مست پیدا کرد. دختر حرف زیادی نزد، تنها کارت بانکی خود را که تمام پس
    اندازش در آن بود در دست پسر گذاشت. پسر دست دختر را محکم گرفت، اما دختر
    با لبخند دستش را رد کرد و گفت: مست هستید، مواظب خودتان باشید. زن پنجاه و
    پنج ساله شد، از همسرش جدا شده بود و تنها زندگی می کرد. در این سالها پسر
    با پول های دختر تجارت خود را نجات داد. روزی دختر را پیدا کرد و خواست دو
    برابر آن پول و بیست درصد سهام شرکت خود را به او بدهد اما دختر همه را رد
    کرد و پیش از آنکه پسر حرفی بزند گفت: دوست هستیم، مگر نه؟ پسر برای مدت
    طولانی به او نگاه کرد و در آخر لبخند زد. چند ماه بعد، پسر دوباره ازدواج
    کرد، دختر نامه تبریک زیبایی برایش نوشت ولی به مراسم عروسی اش نرفت. مدتی
    بعد دختر به شدت مریض شد، در آخرین روزهای زندگیش، هر روز در بیمارستان یک
    ستاره زیبا می ساخت. در آخرین لحظه، در میان دوستان و اعضای خانواده اش،
    پسر را بازشناخت و گفت: در قفسه خانه ام سی و شش بطری دارم، می توانید آن
    را برای من نگهدارید؟ پسر پذیرفت و دختر با لبخند آرامش جان سپرد. مرد
    هفتاد و هفت ساله در حیاط خانه اش در حال استراحت بود که ناگهان نوه اش یک
    ستاره زیبا را در دستش گذاشت و پرسید: پدر بزرگ، نوشته های روی این ستاره
    چیست؟ مرد با دیدن ستاره باز شده و خواندن جمله رویش، مبهوت پرسید: این را
    از کجا پیدا کردی؟ کودک جواب داد: از بطری روی کتاب خانه پیدایش کردم.
    پدربزرگ، رویش چه نوشته شده است؟ پدربزرگ، چرا گریه می کنید؟ کاغذ به زمین
    افتاد. رویش نوشته شده بود:
    معنای خوشبختی این است که در دنیا کسی هست که بی اعتنا به نتیجه، دوستت دارد .
    (منبع:انجمن1پارس)
    سنگی که طاقت ضربه های تیشه را ندارد تندیسی زیبا نخواهد شد!
    از زخم تیشه خسته نباش که وجودت شایسته ی تندیسی زیباست.



  2. #2
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    240
    ارسال تشکر
    654
    دریافت تشکر: 1,411
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    ایده تا پدیده's: چشمک

    پیش فرض پاسخ : مراقب عشقتون باشید

    عالی بود خانوم وکیل (کاش.....)

  3. 2 کاربر از پست مفید ایده تا پدیده سپاس کرده اند .


  4. #3
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    حقوق
    نوشته ها
    696
    ارسال تشکر
    6,407
    دریافت تشکر: 4,742
    قدرت امتیاز دهی
    538
    Array
    golden3's: جدید103

    پیش فرض پاسخ : مراقب عشقتون باشید

    نقل قول نوشته اصلی توسط ایده تا پدیده نمایش پست ها
    عالی بود خانوم وکیل (کاش.....)
    کاش؟
    سنگی که طاقت ضربه های تیشه را ندارد تندیسی زیبا نخواهد شد!
    از زخم تیشه خسته نباش که وجودت شایسته ی تندیسی زیباست.


  5. کاربرانی که از پست مفید golden3 سپاس کرده اند.


  6. #4
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    240
    ارسال تشکر
    654
    دریافت تشکر: 1,411
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    ایده تا پدیده's: چشمک

    پیش فرض پاسخ : مراقب عشقتون باشید

    کاش (پسر ) ..... فادار بوذن بقول ای که دادن

  7. کاربرانی که از پست مفید ایده تا پدیده سپاس کرده اند.


  8. #5
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    حقوق
    نوشته ها
    696
    ارسال تشکر
    6,407
    دریافت تشکر: 4,742
    قدرت امتیاز دهی
    538
    Array
    golden3's: جدید103

    پیش فرض پاسخ : مراقب عشقتون باشید

    نقل قول نوشته اصلی توسط ایده تا پدیده نمایش پست ها
    کاش (پسر ) ..... فادار بوذن بقول ای که دادن
    قشنگیش به این بود که بهم نرسیدن
    سنگی که طاقت ضربه های تیشه را ندارد تندیسی زیبا نخواهد شد!
    از زخم تیشه خسته نباش که وجودت شایسته ی تندیسی زیباست.


  9. کاربرانی که از پست مفید golden3 سپاس کرده اند.


  10. #6
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    240
    ارسال تشکر
    654
    دریافت تشکر: 1,411
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    ایده تا پدیده's: چشمک

    پیش فرض پاسخ : مراقب عشقتون باشید

    نریسدن قشنگه؟

  11. کاربرانی که از پست مفید ایده تا پدیده سپاس کرده اند.


  12. #7
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    حقوق
    نوشته ها
    696
    ارسال تشکر
    6,407
    دریافت تشکر: 4,742
    قدرت امتیاز دهی
    538
    Array
    golden3's: جدید103

    پیش فرض پاسخ : مراقب عشقتون باشید

    نقل قول نوشته اصلی توسط ایده تا پدیده نمایش پست ها
    نریسدن قشنگه؟
    نرسیدن گاهی قشنگه بستگی به این داره که چطور بهش نگاه کنی گاهی اوقات حقایقی تو نرسیدن هست که شاید تو رسیدن متوجه نشی شایدتلخ باشه ولی ارزشمنده شاید اگه اون پسر بهش می رسید هیچ وقت ارزش اون دخترو متوجه نمی شد.
    سنگی که طاقت ضربه های تیشه را ندارد تندیسی زیبا نخواهد شد!
    از زخم تیشه خسته نباش که وجودت شایسته ی تندیسی زیباست.


  13. 2 کاربر از پست مفید golden3 سپاس کرده اند .


  14. #8
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    برق-الکترونیک
    نوشته ها
    91
    ارسال تشکر
    2,240
    دریافت تشکر: 437
    قدرت امتیاز دهی
    38
    Array

    پیش فرض پاسخ : مراقب عشقتون باشید

    خیلی قشنگ بود.

  15. 2 کاربر از پست مفید سمانه بیات سپاس کرده اند .


  16. #9
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    computer-software
    نوشته ها
    1,431
    ارسال تشکر
    8,825
    دریافت تشکر: 5,728
    قدرت امتیاز دهی
    3262
    Array

    پیش فرض پاسخ : مراقب عشقتون باشید

    به نظرم تو زندگی واقعی همه چیزو باید واقعی هم دید،اصلا خوب نیست آدم همه ی احساسشو صرف آدمایی بکنه که نسبت بهش بی تفاوتن،آدماییو میشناسم که از این موضوع آسیب دیدن،آدم گاهی برای نجات خودش باید دل کندنم بلدباشه....

  17. 6 کاربر از پست مفید elinaaa سپاس کرده اند .


  18. #10
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    حقوق
    نوشته ها
    696
    ارسال تشکر
    6,407
    دریافت تشکر: 4,742
    قدرت امتیاز دهی
    538
    Array
    golden3's: جدید103

    پیش فرض پاسخ : مراقب عشقتون باشید

    نقل قول نوشته اصلی توسط elinaaa نمایش پست ها
    به نظرم تو زندگی واقعی همه چیزو باید واقعی هم دید،اصلا خوب نیست آدم همه ی احساسشو صرف آدمایی بکنه که نسبت بهش بی تفاوتن،آدماییو میشناسم که از این موضوع آسیب دیدن،آدم گاهی برای نجات خودش باید دل کندنم بلدباشه....
    سنگی که طاقت ضربه های تیشه را ندارد تندیسی زیبا نخواهد شد!
    از زخم تیشه خسته نباش که وجودت شایسته ی تندیسی زیباست.


  19. 2 کاربر از پست مفید golden3 سپاس کرده اند .


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: 15th November 2014, 10:01 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 23rd March 2011, 12:29 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 11th February 2011, 03:42 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 19th April 2010, 07:07 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 19th January 2009, 05:16 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •