تو را من چشم در راهم
شبا هنگام
تو را من چشم در راهم
شبا هنگام
کارشناس تالار معماری
بگریم زحسرت همه شام تاروز
توگویی سپندم براین آتش طور
کارشناس تالار معماری
در این درگه که گه گه که که و که که شود ناگه مشو غره به امروزت که از فردا نیی آگه
کارشناس تالار معماری
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آبادم
کارشناس تالار معماری
مگر دست اندیشه مایی ای گل؟
که زلفش به عجز و تمنا گرفتی.
کارشناس تالار معماری
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)