مشاعره

[طلیعه طلا]

تو آفتاب ملکی و هرجا که میروی
چون سایه از قفای تو دولت بود دوان

[طلیعه طلا]

تو آفتاب ملکی و هرجا که میروی
چون سایه از قفای تو دولت بود دوان

[محسن آزماینده]

نوشتم نامه ای با یرگ زیتون
جواب پیامو بده طلیعه شیطون

[haniye.R]

نرسد دست تمنا چون به ایوان شما
نیمه جانیست در این فاصله قربان شما

[طلیعه طلا]

نوشتم نامه ای با یرگ زیتون
جواب پیامو بده طلیعه شیطون

ندارم پاسخی تا شاد گردی

برفتم تا همی آزاد گردی

[طلیعه طلا]

نرسد دست تمنا چون به ایوان شما
نیمه جانیست در این فاصله قربان شما

ای که از کوچه معشوقه ی ما میگذری
برحذر باش که سر می شکند دیوارش

[Rez@ee]

شکسته می شود از دوریت بلور دلم

بدون تو تپش قلب من چه بی معناست
بدون تو دلم از تب همیشه خواهد سوخت
بدون خنده تو قلب غنچه ها تنهاست

[طلیعه طلا]

ترسم این قوم که بر درد کشان می خندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

[ستاره کویر]

آســـمان روزی بیاموزد تو را

نکته هایی را که ما آموختیم

[haniye.R]

میازار موری که دانه کش است ...
که جان دارد و جان شیرین خوش است...