یادم رفت از چیزایی که گرفتیم بنویسم...
نصف تایم صرف شد به گرفتن ما و دادن مدیر کل، از چند نفر از دوستان تقدیر شد ، کتاب های قدرت ذهن و نابغه و اینا بهمون دادن ، فقط چون من و داداشم و سارا و همسرش دو نفر بودیم دو تا گرفتیم
، دفتر چه یادداشت ، و به قول بچه ها کارت ویزیت هم گرفتیم .
گرم صحبت بودیم که یه هو از اون طرف یکی اومد گوجه سبز بفروشه ، در همین لحظه یک جرقه تو ذهن باستان شناس زد که " بــــــــله منم گوجه سبز آوردم " و یک نایلون پرِ گوجه سبزِ نمکی از کیفِ توپولش در آورد ...
بعد از چند لحظه از یه طرف دیگه اومدن و گرامر زبان واسمون معرفی کردن برای فروش ... ما هم گفتیم اگر مدیر بخشمون " ناز خاتون" تایید کرد می خریم و اگه نکرد که هیچ ... و تایید شد و خریدیـــم .
علاقه مندی ها (Bookmarks)