دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 32 , از مجموع 32

موضوع: دیوان آوار افتاب از سهراب سپهری

  1. #31
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : دیوان آوار افتاب از سهراب سپهری

    همراه
    تنها در بی چراغی شب ها می رفتم
    دست هایم از یاد مشعل ها تهی شده بود
    همه ی ستاره هایم به تاریکی رفته بود
    مشت من ساقه ی خشک تپش ها را می فشرد
    لحظه ام از طنین ریزش پیوندها پر بود
    تنها می رفتم می شنوی ؟ تنها
    من از شادابی باغ زمرد کودکی به راه افتاده بودم
    آیینه ها انتظار تصوریم را می کشیدند ،
    درها عبور غمناک مرا می جستند
    و من می رفتم ، می رفتم تا در پایان خودم فرو افتم
    ناگهان ، تو از بیراهه ی لحظه ها ، میان دو تاریکی ، به من پیوستی
    صدای نفس هایم با طرح دوزخی اندامت درآمیخت
    همه تپش هایم از آن تو باد ، چهره ی به شب پیوسته ! همه تپش هایم
    من از برگریز سرد ستاره ها گذشته ام
    تا در خط های عصیانی پیکرت شعله گمشده را بربایم
    دستم را به سراسر شب کشیدم
    زمزمه ی نیایش دربیداری انگشتانم تراوید
    خوشه ی فضا را فشردم،
    قطره های ستاره در تاریکی درونم درخشید
    و سرانجام
    در آهنگ مه آلود نیایش ترا گم کردم
    میان ما سرگردانی بیابان هاست
    بی چراغی شب ها ، بستر خاکی غربت ها ، فراموشی آتش هاست
    میان ما « هزار و یک شب » جست و جو هاست

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  2. #32
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : دیوان آوار افتاب از سهراب سپهری

    طنین
    به روی شط وحشت برگی لرزانم ،
    ریشه ات را بیاویز
    من از صدا ها گذشتم
    روشنی را رها کردم
    رویای کلید از دستم افتاد
    کنار راه زمان دراز کشیدم
    ستاره ها در سردی رگ هایم لرزیدند
    خاک تپید
    هوا موجی زد
    علف ها ریزش رویا ها رادر چشمانم شنیدند :
    میان دو دوست تمنایم روییدی ،
    در من تراویدی
    آهنگ تاریک اندامت را شنیدم :
    « نه صدایم و نه روشنی
    طنین تنهای تو هستم
    طنین تاریکی تو »
    سکوتم را شنیدی‌ :
    « بسان نسیمی از روی خودم برخواهم خاست ،
    درها را خواهم گشود ،
    در شب جاویدان خواهم وزید »
    چشمانت را گشودی :
    شب در من فرود آمد

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. Nokia N86 هیاهو برای هیچ
    توسط Bad Sector در انجمن Nokia
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 27th August 2011, 11:46 PM
  2. مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب
    توسط draz در انجمن مدیریت پروژه
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 9th March 2011, 09:22 AM
  3. Maestro Ezio Returns | Assassin's Creed: Brotherhood Preview
    توسط PiXiE در انجمن نقد و بررسی بازی های کامپیوتری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 20th October 2010, 08:36 PM
  4. حقوق تجارت
    توسط MR_Jentelman در انجمن حقوق بین الملل
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: 16th September 2010, 09:20 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •