كمكهاي اوليه چيست؟

اصولاً به يك سري كمكهايي كه بدون استفاده از وسيله توسط افراد که در محل سانحه هستند ، براي فردي كه دچار مصدوميت شده اجرا مي شود، اطلاق م گردد و اين كمكها در جهتي است كه نه تنها جان فرد را از مرگ نجات م دهد بلكه علاوه بر آن م تواند از مصونيت هاي بيشتر و از معلوليتها و ناتواني هاي جسمي ديگري كه ممكن است به واسطه ايجاد مصدوميت ايجاد شده باشد نيز جلوگيري كند.
بنابراين افراد م باست با يك سري دانشها و مهارتهايي كه مربوط به كمكهاي اوليه است آشنا شوند و با يك سري بايدها و نبايدها آشنايي پيدا كنند و وظايف خودشان را بدانند.
كمكهاي اوليه فقط انجام يكسري اقدامات نيست، بلكه اين مطلب كه هر فردي بداند چه وظايفي را نبايد انجام دهد، هم جزء اصول كمكهاي اوليه است. بنابراين در مواجهه با فردي كه دچار مصدوميت شده چند اصل را بايد مد نظر قرار داد. تقدم و تأخر اين اقدامات و اينكه فرد بداند كداميك از اين اقدامات را بايد در مرحله اول انجام دهد و كداميك را در اولويتهاي بعدي قرار دهد، که ان نکته بسيار مهم است.

چهار اصل براي برخورد اوليه در كمكهاي اوليه مطرح است:
كمكهاي اوليه مي تواند بصورت كمكهاي اوليه پايه باشد كه فرد بدون استفاده از امكانات خاصي آنها را پياده مي كند.
مرحله بعدي كمكهاي اوليه پيشرفته است كه در مراكز درماني با استفاده از داروها و امكانات لازم ديگر كه در اختيار كادر پزشكي قرار دارد، انجام مي شود.
اولين مسئله در برخورد با فردي كه دچار مصدوميت شده، دقت در تنفس اوست. يعني اگر با فردي برخورد كرديم كه از ارتفاع سقوط كرده و دچار شكستگي شده، ابتدا به سراغ شكستگي و بررسي شكستگي او نمي رويم بلكه توجه مي كنيم كه ببينيم آيا فرد داراي تنفس است و آيا تنفس به عنوان يك ارگان حياتي برقرار است ا خر؟
دومين قدم توجه به وضعيت قلب و عروق و سيستم گردش خون مصدوم است. اينكه آيا مصدوم داراي ضربان قلب هست يا خير؟
بعد از اينكه از سلامت دستگاه تنفس و گردش خون اطمينان حاصل شد بايد به سراغ كنترل خونريزي مصدوم برويم و از خونريزي جلوگيري كنيم و نهايتاً اينكه بعد از كنترل اين سه مرحله بايد به سراغ بررسي شك رفت.
اكثر شكستگي ها بر اثر وارد آمدن يك ضربه شديد به استخوان بوجود مي آيد. در افراد مسن يك ضربه خفيف هم به خاطر شكنندگي استخوان مي تواند باعث شكستگي شود.
نكته مهم در مورد فردي كه اقدام به امداد رساني مي كند اين است كه برخورد غلط با يك شكستگي مي تواند آسيب وارده را بيشتر كند. چه بسا اگر بي حركتي مناسب و انتقال فرد به صورت صحيح صورت نگيرد عضو شكسته مي تواند به بافتهاي مجاور هم آسيب برساند.
اصولاً شكستگي مي تواند به چند صورت ايجاد شود:
ممكن است شكستگي بر اثر يك ضربه مستقيم باشد. در خيلي از موارد افرادي كه تصادف مي كنند ممكن است اصابت مستقيم سپر ماشين به پاي فرد مصدوم منجر به ايجاد شكستگي در ناحيه پا شود كه اين اصولاً شكستگي ناشي از ضربه مستقيم است.
در مواردي ممكن است استخوان به صورت غير مستقيم دچار شكستگي شود. اين زماني است كه فرد با دستهاي باز بيفتد يا روي شانه سقوط كند. در چنين حالتي استخوان ترقوه كه در بالاي قفسه سينه قرار دارد دچار شكستگي مي شود.
خود شكستگي ها به انواع مختلف تقسيم بندي مي شوند كه تقسيم بندي از اين جهت دارا اهمت
است كه اقداماتي كه براي شكستگي لازم است انجام دهيم، متفاوت است.
شكستگي مي تواند از نوع بسته باشد، يعني شكستگي در يك عضو ايجاد شده ولي اين شكستگي با پوست در تماس نيست و جراحتي در سطح پوست ايجاد نكرده است.
زماني مي گوييم شكستگي، شكستگي باز است که استخوان شكسته شده به سطح پوست راه پيدا كند يا در سطح پوست جراحتي ايجاد شود. بنابراين مشكلي كه ما در شكستگيهاي باز داريم اين است كه علاوه بر اينكه ممكن است خونريزي اتفاق بيفتد، به دليل مجاورت عضو شكسته شده با هوا، بسيار مستعد عوامل عفوني است و احتمال آلودگي عضو شكسته شده زياد است. بنابرايناقداماتي كه ما بايد انجام دهيم در جهت اين است كه علاوه بر اينكه جلوي خونريزي را مي گيريم، از آلودگي بيشتر عضو هم جلوگيري مي كنيم.
آخرين نكته اينكه ممكن است شكستگي بصورت مركب باشد يعني علاوه بر شكستگي، اعصاب هم قطع شده باشد و يا عروقي كه در مجاورت عضو شكسته قرار دارند آسيب ديده باشند
نشانه هاي شكستگي عبارتند از :
١- درد عضو شكسته شده
۲- تورم و يا تغيير شكل عضو
۳- عدم تحرك عضو
نكته اساسي در امداد رساني براي شكستگيها اين است كه واقعاً بايد تلاش كنيم عضو شكسته را بي حركت نگه داريم. چرا كه حركت دادن باعث آسيب بيشتري به بافتهاي مجاور مي شود. بنابراين
عدم تحرك، علاوه بر اينكه درد بيمار را كاهش مي دهد و از ايجاد شوك جلوگيري مي كند، مي تواند از صدمه رسيدن به بافتهاي مجاور هم جلوگيري كند.

شكستگي قفسه سينه

قفسه سينه جعبه ترد و شكننده اي است كه از ريه ها، قلب و عروق و قسمتهاي سينه ي انسان نگهداري مي كند. استخوانهاي دنده، قلاف قفسه سينه را تشكيل مي دهند. استخوان وسط كه دنده ها را بهم متصل كرده جناق سينه است.دنده ها جناق را به مهره هاي پشت متصل مي كنند.
در بدن هر انسان ١۲ جفت دنده وجود دارد كه با باز و بسته شدن آنها در موقع تنفس، فضاي بازتر و يا بسته تر در اختيار ريه ها قرار مي گيرد.

نشانه هاي شكستگي قفسه سينه

1- درد قفسه سينه در موقع تنفس
۲- سرفه هاي توأم با خلط
در حوادث معمولاً دنده ها دچار شكستگي مي شوند و كمتر اتفاق مي افتد جناق سينه آسيب ببيند.
نكته مهم: مجروح نبايد حركت اضافي داشته باشد.
معمولاً در شكستگي قفسه سينه، استحكام و سفتي قفسه سينه از بين مي رود و حركات قفسه سينه در، دم و بازدم مختل مي شود.در خيلي از موارد احتمال دارد شكستگي با پوست در تماس باشد و يا در مواردي ممكن است شكستگي باعث صدمه زدن به بافت ریه و اغشايي كه در زير قفسه سينه قرار دارد، بشود.
علائمي كه معمولاً در شكستگي قفسه سينه به چشم مي خورد اين است كه ممكن است فرد احساس تنگي نفس شديد داشته باشد، احساس خفگي كند و نفس كشيدن براي فرد مصدوم مشكل و دردناك باشد.
وقتي كه به قفسه سينه مصدوم نگاه كنيم، مي بينيم كه حركات قفسه سينه كاملاً غير عادي است. اگر ريه هم به واسطه اين شكستگي آسيب ديده باشد، احتمال دارد كه فرد خون كف آلود بالا بياورد.
اقداماتي كه لازم است انجام دهيم اين است كه آن قسمتي از قفسه سينه كه دچار شكستگي شده است را حمايت كنيم و حركاتش را محدودتر كنيم.
به همين منظور، قسمت صدمه ديده را با دستمان حمايت مي كنيم. فرد را در حالت نيمه نشسته قرار مي دهيم و سعي مي كنيم به سمتي كه دچار شكستگي شده متمايلش كنيم. يك تكه بالشتك ضخيم و نرم را روي قسمت شكسته شده قرار داده و دست فرد مصدوم را روي قسمت شكسته شده مي آوريم وسعي مي كنيم با يك باند پهن، دست و قفسه سينه را بهم محكم كنيم. به اين شكل، ما قسمت شكسته شده را، هم با باند و هم به وسيله دست خودمان حمايت مي كنيم. معمولاً در چنين شرايطي فرد مي تواند تنفسش را داشته باشد و احتمال دارد مشكل تنفسي پيدا نكند. ما فرد را در چنين شرايطي با حمايت ناحيه آسيب ديده، به اولين مركز درماني منتقل مي كنيم. شكستگي استخوان لگن
اصولاً استخوان لگن مي تواند در حوادث مختلف از جمله در تصادفات رانندگي وسقوط از ارتفاعات دچار شكستگي شود. شكستگي مي تواند به صورت يك طرفه و يا دو طرفه اتفاق بيفتد.
نكته مهم در شكستگي لگن اين است كه احتمال دارد به دنبال شكستگي لگن اعضايي كه در داخل لگن و شكم قرار دارند از جمله مثانه و مجراي ادرار دچار آسيب شوند، بنابراين لازم است توجهات لازم را در شكستگي لگن داشته باشيم.
هر گونه بي احتياطي باعث جراحت، شكستگي و يا مشكلات ديگري براي فرد مي شود. سالم ماندن چندان مشكل نيست، كافي است كه اول به حفظ امنيت و سلامت خود بينديشيم و پس از آن، انجام كار روزانه.
انجام كار<-- حفظ امنيت <--سالم ماندن
البته شكستگيهاي لگن بيشتر بين سالمندان شايع است.
درد اين نوع شكستگي معمولاً در قسمت مياني و پهلو احساس مي شود.

علائم شكستگي لگن

معمولاً ناحيه شكستگي دارا درد و حساستد است و فرد علرغم اينكه سالم است ولي قادر نيست كه روي پا بايستد و فشار بياورد. اگر شكستگي شديد باشد هر نوع حركتي در ناحيه ران مي تواند ايجاد درد بكند. اگر مجراي ادراري آسيب ديده باشد ممكن است خروج ادرار همراه با خون باشد و اين يك علامت هشدار دهنده و مهم است و در مواردي هم ممكن است درد به حدي شديد باشد كه فرد دچار شوك بشود.

چه اقداماتي را مي توانيم تا زماني كه فرد را به اولين مركز درماني برسانيم انجام دهيم؟

۱- خواباندن مجروح روي سطح صاف
۲- ثابت كردن بدن
۳- گذاشتن پتو در زير پاها
مهمترين كار اين است كه تلاش كنيم حركت را محدود و استخوان لگن را حمايت كنيم تا از ايجاد ضايعه ي بيشتر جلوگيري شود.
بنابراين مصدوم را به پشت مي خوابانيم و پاهايش را كاملاً به صورت كشيده قرار مي دهيم و سعي مي كنيم فرد در يك وضعيت راحتي قرار بگيرد. براي اين كار يك پتوي تا شده را زير زانوهايش مي
گذاريم و به دنبال آن مي توانيم از دو باند پهن استفاده كنيم. دو باند پهني كه در ناحيه لگن بسته مي شود و اين دو باند پهن را معمولاً به نوعي قرار مي دهيم كه گره ي آن در سمتي قرار بگيرد كه شكستگي نيست. اگر احياناً مصدوم احساس ادرار كردن داشت و قصد داشت كه ادرار كند، ما ممانعت مي كنيم. چرا كه ادرار كردن مي تواند صدمه به بافتها را بيشتر كند. ادرار مي تواند به بافتهاي اطراف راه پيدا كند و اقدامات بعدي ما را با دشواري روبرو كند.
ما مي توانيم بالشتك هايي را زير زانوها و مچ پا قرار دهيم تا زماني كه مصدوم را حمل مي كنيم صدمه كمتري به ناحيه آسيب ديده وارد شود.

شكستگي بازو

اصولاً شكستگي بازو كه در ناحيه بازو اتفاق مي افتد، مي تواند بر اثر ضربه مستقيم و يا ضرباتي باشد كه در ناحيه آرنج و يا ساعد ايجاد شكستگي مي كند. معمولاًمفصل آرنج خصوصاً در كودكان دچار شكستگي مي شود و جزء مواردي است كه بسيار اهميت دارد. به اين جهت كه شكستگي هاي آرنج به دليل مجاورت با اعصاب و عروق مهم حياتي است و بايستي در شكستگيهاي آرنجي به آن توجه شود.
معمولاً علائم موجود به اين شكل است كه فرد قادر نسيت عضو آسيب ديده را حركت دهد. ممكن است تغييري در عضو آسيب ديده مشاهده كنيم. براي مثال كبودي و يا تورم در عضو آسيب ديده مشاهده كنيم.
اگر فرد بتواند آرنجش را حركت دهد و قادر به حمل آرنجش باشد اولين اقدامي كه انجام مي دهيم اين است كه با ملايمت دست آسيب ديده را به سينه تكيه مي دهيم و با بالشتكي كه بين آرنج و قفسه سينه قرار مي دهيم، با يك باند پهن دست را با قفسه سينه حمايت مي كنيم و به قفسه سينه فيكس مي كنيم. (ثابت نگه م دارم)
در موردي كه شكستگي در ناحيه آرنج ايجاد شده و مصدوم نمي تواند آرنج خود را حمل كند بايد ابتدا مصدوم را بخوابانيم؛ دستش را كاملاً در مجاورش قرار دهيم و در چنين مواقعي سعي نكنيم آرنج فرد مصدوم را حمل كنيم زيرا صدمه وارده را قطعاً بيشتر مي كند.
بنابراين وقتي دست را كاملاً در كنار بدن قرار داديم بايد با سه باند كه تهيه كرده ايم دست را به بدن فيكس كنيم.
ما مي توانيم از خود مصدوم بخواهيم دست آسيب ديده را با دست سالمش حمايت كند ومي توانيم با سه باندي كه به ترتيب بين دست و لگن، بازو و سينه و آرنج و قفسه سينه بسته مي شود،
دست را كاملاً به قفسه سينه محكم كنيم و از ايجاد حركت بيشتر جلوگيري كنيم.

شكستگي ترقوه

علامت شكسته شدن ترقوه، حركت نكردن دست فرد مجروح است. گاهي سر به سمت عضو شكسته شده خم مي شود و مصدوم اظهار درد مي نمايد، كه بهتر است فرد هر چه زودتر فوريتهاي پزشكي را خبر كند.
معمولاً شكستگي هاي ترقوه مي تواند هم به صورت مستقيم و هم به صورت غير مستقيم اجاد شود.
علائمي كه وجود دارد درد و حساسيت در ناحيه ي دچار شكستگي است. مصدوم معمولاً دستي كه طرف قسمت آسيب ديده است را نمي تواند حركت دهد. ممكن است که ما تغيير شكل در قسمت ترقوه اي كه دچار شكستگي شده است، ببينيم.
بي حركت نگاه داشتن ترقوه صدمه ديده بسيار مهم است. كاري كه مي توانيم انجام دهيم اين است كه دستي كه در طرف شكستگي قرار دارد را به روي سينه قرار دهيم و بالشتگي بين دست و قفسه سينه قرار دهيم.
معمولاً انگشتان بايد روي شانه سمت آسيب نديده و سالم قرار بگيرد. بعد مي توانيم از يك باند پهن استفاده كنيم و كاملاً دست را به قفسه سينه فيكس كنيم.
شكستگي : از بين رفتن تداوم استخوان بر اثر عوامل مختلفي مانند ضربه ، انقباض ناگهاني عضله و يا يك بيماري خاص .

انواع شكستگي :

شكستگي باز : قطعات شكسته استخوان باعث پارگي پوست گشته و بخارج از بدن راه مي يابد . و معمولا باعث خونريزي نيز مي شود .
شكستگي بسته : قطعات شكسته استخوان از پوست خارج نمي شود .
علايم شكستگي : درد شديد در محل ، تورم همراه با كبودي در محل ، عدم توانايي در حركت دادن عضو شكسته ، تغيير شكل عضو آسيب ديده .
عوارض شكستگي : عوارض عمومي ( شوك ) ، عوارض موضعي مانند عفونت و سياه شدن .

كمك هاي اوليه در شكستگيها :

كنترل مجاري تنفسي ، ضربان قلب و خونريزي . بررسي ناحيه شكسته شده مخصوصا در شكستكي هاي ستون فقرات ، سر ، جمجمه و لگن بسيار دقت شود تا كمترين حركت ممكن به شخص و عضو آسيب ديده داده شود ! با آنچه در دسترس است عضو را آتل بندي و بي حركت نماييد . در صورت امكان محل شكستگي را با كيسه آب سرد يا يخ سرد كنيد تا هم خونريزي قطع شود و هم درد و تورم كاهش يابد . از هرگونه دستكاري در دررفتگي ها و شكستگي ها جدا خودداري نماييد ! نبض فرد را پايين تر از محل ضايعه مرتب كنترل كنيد تا آتل شما جلوي گردش خون را نگرفته باشد ! مصدوم را با بهترين روش حمل به نزديكترين مركز درماني برسانيد .آتل : وسيله ای است که برای بی حرکت کردن عضو آسيب ديده بکار می رود و انواع و اشکال گوناگونی دارد . مانند آتل خشک - نرم - کششی و بادی .
توجه : آتل بايد سالم و بدون زايده باشد . در آتل بندي از انتهاي عضو ( دور از قلب ) به طرف ابتداي آن بانداژ مي شود . قبل و بعد از آتل بندي نيز بايد نبض كنترل شود . در آتل هاي بادي فشار باد نيز بايد هر چند لحظه يكبار كنترل شود . در شكستگي ستون فقرات و شكستگي لگن حتما از آتلي استفاده شود كه سفت و سخت باشد ( مانند برانكارد فلزي - نردبان آلومينيومي - لنگه در و ... ) و از ابتدا تا انتهاي بدن را پوشش دهد و مصدوم بايد توسط چند امدادگر همزمان از زمين بلند شده و به آرامي به روي آتل مورد نظر گذاشته شود . پهلوها و قسمت هاي خالي و گود بدن ( زير كمر و گردن ) نيز بوسيله پارچه و يا لباس نرمي پر شود و مصدوم را با طناب يا بند به برانكارد سخت ( آتل ) بست ؛ به شكلي كه كوچكترين تكاني نخورد .
در رفتگي : خارج شدن و تغيير مكان استخوان از محل طبيعي خود در محل مفصل را گويند .
كمك هاي اوليه : با كيسه يخ محل را خنك كنيد و پس از آتل بندي مصدوم را به مركز درماني منتقل نماييد . رگ به رگ شدن يا پيچ خوردگي : كشش و يا احتمالا پارگي رباط هاي اطراف مفصل بطوريكه همراه با در رفتگي مفصل نباشد .
كمك هاي اوليه : خنك كردن با كيسه يخ و انتقال مصدوم به مركز درماني بدون دستكاري عضو آسيب ديده .
اين خلاصه آن چيزيست كه در مورد شكستگي هر كوهنورد بايد بداند ؛ همانطوريكه قبلا هم گفته شد بايد با رجوع به كلاس ها و يا منابع مختلف دانش خود را درباره كمك هاي اوليه و امداد و نجات افزايش دهيد تا بتوانيد براي همنوردانتان مثمر ثمر و مايه دلگرمي باشيد . از سوي ديگر اين علم شاخه اي از رشته پزشكي محسوب مي گردد و هر روزه با پيشرفت هاي اين رشته ، مباحث مربوط به امداد و نجات نيز تغيير مي كند . همچنين بسياري از كارهاي امدادي نياز به وسايل خاص پزشكي دارد كه تنها در آمبولانسهاي اورژانس پيدا مي شود و معمولا گروههاي كوهنوردي توان حمل اين وسايل را ندارند مگر در برنامه هاي بزرگ هيماليايي و آنهم در كمپ اصلي . بنابراين ما بيشتر به موارد كلي و ضروري كه با وسايل همراه كوهنورد امكان پذير باشد مي پردازيم تا بتوان فرد را به يك مركز درماني منتقل كرد و يا تا رسيدن گروه نجات ( هوايي يا زميني ) او را زنده نگهداشت .
تذكر :
خوب است كه در هر برنامه و در هر گروه يك نفر امدادگر كوهستان نيز حضور داشته باشد ، مخصوصا در برنامه هاي چندروزه يا زمستاني و يا برنامه هاي به دور از شهرها و آبادايها ؛ ولي بهتر آنست كه همه دوستان كوهنورد دوره هاي امدادي را كه نه هزينه زيادي دارد و نه زمان زيادي مي طلبد را در هلال احمر شهرستان خود بگذرانند ( كه اگر خود امدادگر دچار حادثه شد بتوان او را نجات داد ! ) و يا با تهيه كتب مفيدي كه در اين زمينه موجود است به اين مهارت دست يابند . منظور از امدادگر كوهستان نيز فردي است كه هم قدرت بدني كوهنوردي را داشته باشد و هم دانش و فنون كوهنوردي و امداد و نجات را .
بطور كل حمل مجروح را تنها زماني بايد انجام داد كه ضروري باشد و ماندن فرد در آن مكان تا زمان رسيدن گروه امداد باعث بخطر افتادن جان وي شود . همچنين پس از انجام كمك هاي اوليه و كنترل علايم حياتي (‌ در يادداشت هاي بعدي اشاره خواهد شد ) است كه ميتوان اقدام به حمل مجروح كرد . روشهاي حمل مجروح نيز با توجه به وضع و حالت مصدوم ، وزن وي و مسافت مورد نظر و تعداد امدادگران متفاوت است . يك نكته اساسي اينست كه اگر از عوارض داخلي مصدوم مطمئن نيستيد ، بايد فكر كنيد كه او شكستگي ستون فقرات و يا گردن دارد ؛ بنابراين اين دو عضو را با آتل بيحركت كرده و با اين شرايط روش حمل را انتخاب كنيد .

انواع حمل ها :

يكنفره : آغوشي ، سينه خيز ، كششي ، عصائي
دونفره : زنبه اي ، برانكار ، صندلي ، سه مچ ، چهار مچ
سه نفره : آغوشي ، برانكار ، زيگزاگي
گروهي : آغوشي ، برانكار ، پتو ، زيگزاگي
اگر دوره امداد را گذارنده باشيد و يا كتاب كمك هاي اوليه را در اختيار داشته باشيد ، اسامي فوق برايتان آشناست ،در امداد سعي مي شود از وسايل موجود در گروه يا محيط استفاده گردد . بعنوان مثال با چند تكه لباس (‌ شلوار ، شلوارك و يا پيراهن ) پارچه ، پتو يا زيرانداز و دو عدد چوب يا باطوم مي توان مطابق شكل زير يك برانكار تهيه كرد . در يادداشت هاي قبل وسيله اي بنام طاقچه مصنوعي قابل حمل معرفي شده بود كه در برنامه هاي چند روزه سنگنوردي و ديواره هاي بلند استفاده مي گردد كه بسيار شبيه برانكار است و ميتواند به اين منظور نيز استفاده گردد .
صحبت هاي فوق به اين معني نيست كه كوهنوردي بسيار خطرناك است و يا جان را بخطر مي اندازد ؛ بلكه تاييد اين حرف است كه پيشگيري بهتر و راحت تر از درمان است و همچنين هميشه بايد براي شرايطي كه ممكن است پيش آيد هرچند درصد آن بسيار پايين باشد، آماده باشيم .
کمک هاي اوليه ورزشي در ضايعات عضلاني اسکلتي
سيستم عضلاني اسکلتي يکي از دستگاههايي است که معمولاً هنگام انجام فعاليت هاي مختلف ورزشي بيش از ساير ارگانها در معرض آسيب هاي گوناگون مي باشد . هنگام بروز ضايعه در اين سيستم نخستين واکنش بدن بصورت التهاب تظاهر مي کند که درد ، تورم ، اسپاسم عضلاني ، خونريزي و محدوديت حرکتي ...برخي از نشانه هاي آن مي باشد . لذا هنگام وقوع چنين آسيب هايي انجام يکسري اقدامات اوليه درماني ضرورت ‍پيدا مي کند که معمولاً مربيان تيم هاي ورزشي و پزشکياران مسئول ارائه اين خدمات مي باشند .
مهمترين کمک هاي اوليه در آسيب هاي ورزشي در PRICE خلاصه شده است که مشتمل است بر :
* حفاظت : در شکستگي ها و دررفتگي ها حفاظت از طريق قرار دادن عضو صدمه ديده در آتل ( Splint ) اعمال مي شود . اما در مواردي که آسيب هاي رباط ها ( Ligaments ) ، تاندون ها ( Tendons ) و عضلات (Muscles ) وجود داشته است از تکنيکهاي بانداژ جهت حفاظت موضع استفاده مي شود . علاوه بر اين اقدامات حفاظتي ديگر شامل به حداقل رساندن شوک و يا شرايطي است که موجب آسيب بيشتر بافتي شود . به بيان بهتر مهترين هدف از حفاظت ، حمايت از مصدوم در پيشگيري از صدمات بيشتر مي باشد .
* استراحت : ورزشکاري که دچار آسيب ديدگي مي شود را بايد بلافاصله از صحنه مسابقه و يا سالن تمرين خارج کرد تا تحت مراقبت هاي لازم قرار گيرد . استراحت ورزشکار مصدوم از يک استراحت مطلق تا يک استراحت موضعي و نسبي مي تواند متغير باشد .
پس از معاينه چنانچه ورزشکار توانايي بازي کردن بدون درد را داشته باشد و اندام آسيب ديده عمل اصلي خود را حفظ نموده باشد اجازه بازي به ورزشکار داده مي شود .
در موارد ذيل ورزشکار مصدوم نبايد ورزش را ادامه دهد :
• هنگامي که ورزشکار تب دارد
• هنگامي که ورزشکار سردرد دارد
• هنگامي که ورزشکار حافظه اش کم شده يا دچار گيجي شده و يا احساس وزوز در گوش نمايد .
• هنگامي که ورزشکار درد شديدي دارد .
• هنگامي که ورزشکار دچار خونريزي شده است .
* يخ درماني : امروزه بهترين و متداولترين روشي که براي آسيب هاي عضلاني اسکلتي به کار برده مي شود استفاده از يخ درماني ( Ice Therapy ) است . مهمترين اثرات درماني يخ ( سرما ) عبارتست از :
الف ) کاهش درد
ب ) کاهش تورم
ج ) کاهش اسپاسم عضلات
د ) کاهش خونريزي و هماتوم
هـ )افزايش روند ترميم و بهبودي ( Recovery )
بافتهاي آسيب ديده در اغلب آسيب هاي ورزشي بلافاصله پس از وقوع طي ۲۴ تا ۷۲ ساعت اول آسيب مي توان از يخ براي کاهش درد ، تورم ، اسپاسم و خونريزي استفاده کرد .
مدت بکارگيري يخ در موضع بين ۱۰ تا ۱۰ دقيقه مي باشد و بويژه در ورزشکاراني که تجربه سرمادرماني را دارند مفيد واقع مي شود . متداولترين تکنيک هاي سرمادرماني شامل : ماساژ يخ ، حوله سرد ، غوطه ورساختن عضو در آب سرد ، کيسه يخ و اسپري هاي سردکننده است .
تکنيک هاي يخ درماني را هر نيم ساعت يکبار و براي مدت ۲۴ تا ۷۲ ساعت بعد از آسيب ، روي موضع بايد بکار برد

موارد عدم استعمال يخ درماني :

الف ) وحشت رواني از سرما يا يخ
ب ) اختلالات قلبي
ج ) ضايعات عروقي
د) حساسيت به سرما
هـ ) اختلال حس
و ) افراد مسن
ز ) کودکان و ساير افرادي که قادر به بيان ميزان سرماي بکار رفته نيستند .
* اعمال فشار بر موضع آسيب ديده : پس از بروز آسيب هاي ورزشي ، موضع ضايعه ديده متورم مي شود . تورم خود عاملي است که روند بهبودي ضايعه را به تأخير مي اندازد . زيرا ايجاد تورم باعث اعمال فشار روي عروق تغذيه کننده موضع گشته آن ها را مسدود مي نمايد لذا بافتهاي آسيب ديده دچار کم خوني شديد مي شوند ، که در صورت تداوم تخريب سلولها را در پي دارد . بهترين درمانها جهت کاهش تورم يخ درماني همراه با اعمال فشار از طريق باند روي موضع آسيب ديده است . بانداژ علاوه بر کاهش تورم ، ناحيه مصدوم را از صدمات بيشتر حفظ کرده ضمن اينکه اجازه حرکات را در دامنه مناسب به ورزشکار ادامه مي دهد .
براي اعمال فشار از طريق بانداژ پيشنهاد مي شود که بستن باند از چند سانتي متر پايين تر از موضع آسيب ديده شروع گردد و تا قسمتهاي فوقاني ناحيه مصدوم ادامه يابد . بانداژ بايد بصورت مارپيچ باشد بدين ترتيب که نيمه هر باند بايد نيمه باند قبلي را ب‍پوشاند . باند‍پيچي بايد با اعمال فشار مناسب انجام گيرد . به صورتي که در بخش هاي تحتاني باندها محکم تر بسته شده و در قسمت فوقاني از ميزان فشار وارده کاسته شود .
پس از باندپيچي بايد بطور منظم رنگ پوست ، دما و حساسيت منطقه ضايعه کنترل شود . بعلاوه بايد مطمئن گشت که بانداژ روي اعصاب و شريانها فشار وارد نمي کند .
بالا نگهداشتن عضو آسيب ديده : جهت کاهش تورم علاوه بر يخ و بانداژ فشاري بايد عضو مصدوم را طي ۲۴ تا ۷۲ ساعت نخست پس از ضايعه در سطحي بالاتر از قلب ( ۴۵ درجه بالاتر از سطح قلب ) قرار داد .