دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 9 از 94 نخستنخست 1234567891011121314151617181959 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 939

موضوع: زیبا سلام

  1. #81
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    455
    ارسال تشکر
    3,661
    دریافت تشکر: 2,893
    قدرت امتیاز دهی
    1141
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    دلشکن
    به که گویم چه بگویم که چه کرده غم تو به ما
    همه سوزم همه دردم به خدا به خدا به خدا
    یار بیگانه نوازم شرح عشق جانگدازم قصه ای از سوز و سازم
    با تو می گویم امشب
    تا که چشم جان گشودم شمع پنهان وجودم شعله زد در تار و پودم
    آه جانسوزم بر لب
    تو ندانی که چه کردی به من و دل من به خدا
    چه غمت از من بیدل تو کجا من خسته کجا
    رهگذار بی نصیبی بی قراری بی شکیبی تا سحرگه ناله سر کرده
    نیمه شبها در سیاهی بی نصیبی بی پناهی از سر کویی گذر کرده
    ای بهشت موعودم آن سیاهی من بودم ای بی خبر ای سرور من
    می گذشتی از بر من
    نه اشک چشمم را بدیدی نه ناله قلبم شنیدی
    چو بخت من رفتی مه من چو آهوی صحرا رمیدی
    ز سوی من دامن کشیدی تو دل شکن رفتی
    غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...

  2. 4 کاربر از پست مفید mohammad.persia سپاس کرده اند .


  3. #82
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    کامپیوتر
    نوشته ها
    505
    ارسال تشکر
    3,839
    دریافت تشکر: 3,956
    قدرت امتیاز دهی
    60
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    تکیه گــاهم نیســـتی ، آرام جـــانم نیستــی

    مــی وزد طوفان درد ُ بادبــانم نیستـــی



    نیستی هر وقت محتــاج تو ام

    امشبــی که سخــت محتــاج تـو ام


    امشبی که مــرگ می خندد به من

    مــی رســم تا لحظه ی تنهــا شدن


    قایقی بی بادبان و ناگـزیر

    غرق رویــا های قایقران پیــر


    بی هدف درگیـــر امواج بــلا

    عشــق من را مـی برد تا نـــاکجـــا



    تکیه گــاهم نیســـتی ، آرام جـــانم نیستــی

    مــی وزد طوفان درد ُ بادبــانم نیستـــی
    كا ش مي گفتي چيست آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاريست!!!!...

  4. 5 کاربر از پست مفید *yas* سپاس کرده اند .


  5. #83
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    455
    ارسال تشکر
    3,661
    دریافت تشکر: 2,893
    قدرت امتیاز دهی
    1141
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    دوستان شرح پريشاني من گوش كنيد
    داستان غم پنهاني من گوش كنيد
    قصه بي سر و ساماني من گوش كنيد
    گفت و گوي من و حيراني من گوش كنيد
    شرح اين آتش جان سوز نگفتن تا كي؟
    سوختم سوختم اين راز نهفتن تا كي؟
    روزگاري من و او ساكن كويي بوديم
    ساكن كوي بت عربده جويي بوديم
    عقل و دين باخته ديوانه رويي بوديم
    بسته سلسله سلسله مويي بوديم
    كس در آن سلسله غير از من و دل بند نبود
    يك گرفتار از اين جمله كه هستند نبود
    نرگس غمزه زنش اينهمه بيمار نداشت
    سنبل پر شكنش هيچ گرفتار نداشت
    اينهمه مشتري و گرمي بازار نداشت
    يوسفي بود ولي هيچ خريدار نداشت
    اول آنكس كه خريدار شدش من بودم
    باعث گرمي بازار شدش من بودم
    عشق من شد سبب خوبي و رعنايي او
    داد رسوايي من شهرت زيبايي او
    بسكه دادم همه جا شرح دلارايي او
    شهر پر گشت ز غوغاي تماشايي او
    اين زمان عاشق سرگشته فراوان دارد
    كي سر برگ من بي سروسامان دارد
    چاره اينست و ندارم به از اين راي دگر
    كه دهم جاي دگر دل به دل آراي دگر
    چشم خود فرش كنم زير كف پاي دگر
    بر كف پاي دگر بوسه زنم جاي دگر
    بعد از اين راي من اينست و همين خواهد بود
    من بر اين هستم و البته چنين خواهد بود
    پيش او يار نو و يار كهن هردو يكي ست
    حرمت مدعي و حرمت من هردو يكي سي
    قول زاغ و غزل مرغ چمن هردو يكي ست
    نغمه بلبل و غوغاي زغن هر دو يكي ست
    اين ندانسته كه قدر همه يكسان نبود
    زاغ را مرتبه مرغ خوش الحان نبود
    چون چنين است پي كار دگر باشم به
    چند روزي پي دلدار دگر باشم به
    عندليب گل رخسار دگر باشم به
    مرغ خوش نغمه گلزار دگر باشم به
    نوگلي كو كه شوم بلبل دستان سازش
    سازم از تازه جوانان چمن ممتازش
    آن كه بر جانم از او دم به دم آزاري هست
    ميتوان يافت كه بر دل ز منش ياري هست
    از من و بندگي من اگر اشعاري هست
    بفروشد كه به هر گوشه خريداري هست
    به وفاداري من نيست در اين شهر كسي
    بنده اي همچو مرا هست خريدار بسي
    مدتي در ره عشق تو دويديم بس است
    راه صد باديه درد بريديم بس است
    قدم از راه طلب باز كشيديم بس است
    اول و آخر اين مرحله ديديم بس است
    بعد از اين ما و سر كوي دل آراي دگر
    با غزالي به غزلخواني و غوغاي دگر
    تو مپندار كه مهر از دل محزون نرود
    آتش عشق به جان افتد و بيرون نرود
    وين محبت به صد افسانه و افسون نرود
    چه گمان غلط است اين برود چون نرود
    چند كس از تو و ياران تو آزرده شود
    دوزخ از سردي اين طايفه افسرده شود
    اي پسر چند به كام دگرانت بينم
    سرخوش و مست ز جام دگرانت بينم
    مايه عيش مدام دگرانت بينم
    ساقي مجلس عام دگرانت بينم
    تو چه داني كه شدي يار چه بي باكي چند
    چه هوسها كه ندارند هوسناكي چند
    يار اين طايفه خانه برانداز مباش
    از تو حيف است به اين طايفه دمساز مباش
    ميشوي شهره به اين فرقه هم آواز مباش
    غافل از لعب حريفان دغل باز مباش
    به كه مشغول به اين شغل نسازي خود را
    اين نه كاري ست مبادا كه ببازي خود را
    در كمين تو بسي عيب شماران هستند
    سينه پر درد ز تو كينه گذاران هستند
    داغ بر سينه ز تو سينه فكاران هستند
    غرض اينست كه در قصد تو ياران هستند
    باش مردانه كه ناگاه قفايي نخوري
    واقف كشتي خود باش كه پايي نخوري
    گرچه از خاطر وحشي هوس روي تو رفت
    وز دلش آرزوي قامت دلجوي تو رفت
    شد دل آزرده و آزرده دل از كوي تو رفت
    با دل پر گله از ناخوشي خوي تو رفت
    حاش لله كه وفاي تو فراموش كند
    سخن مصلحت آميز كسان گوش كند
    غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...

  6. 4 کاربر از پست مفید mohammad.persia سپاس کرده اند .


  7. #84
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    455
    ارسال تشکر
    3,661
    دریافت تشکر: 2,893
    قدرت امتیاز دهی
    1141
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    دستهایم را که میگیری...

    حجم نوازش لبریز میشود!


    گویی تمام رزهای زرد باغها

    با دستهای بی دریغ تو

    برای من

    چیده میشوند

    و قلب من

    پرنده ای میشود

    به پاکی بیکران نگاهت

    پر میکشد...

    و در آن وسعت بی انتها

    در خاکستری اندوه ابرها

    گم میشود

    دستهایم را که میگیری...

    نگاهم

    این قاصدک های بی تاب هزاران شور

    در آبی فضا رها میشوند

    و بغض گریه ها

    از شنیدن نفس زدنهای روح

    زیر هجوم آوار سرنوشت

    بی صدا شکسته میشود...

    دستهایم را که میگیری...

    عبور تلخ زمان را

    دیگر

    نمیخواهم که باور کنم.....!
    غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...

  8. 4 کاربر از پست مفید mohammad.persia سپاس کرده اند .


  9. #85
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    455
    ارسال تشکر
    3,661
    دریافت تشکر: 2,893
    قدرت امتیاز دهی
    1141
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    تو دوری یا که اینجایی ؟

    تو فردایی تو در عمق دلم جایی کمین کردی

    چه زیبایی ! برای این دل غمگین تو همراهی

    تو یکرنگی و یکتایی ، تو یک احساس بی همتا

    و هر جا که دلم تنگ است تو می آیی تو اینجایی

    قلم در مانده از وصفت

    قلم خشکید

    تو که نازل شدی در وقت تنهایی

    شنیدم عاشق مایی، شنیدم در دلت غوغاست

    ولی در چهره ات لبخند کمرنگی به جا مانده

    ز شبهایی که تا فردا کنار این دل مائی

    توئی یک برگ و یک آیه و ذکر عشق ربم را تو گویایی

    تو یک کاغذ ، سفید و ساده و بی خط

    نوشتم درد این دل را در این صفحه

    بدان ای کاغذ بی خط از این لحظه شریک این دل مائی

    شریک درد و غمهایی

    بدان یار وفادارم اگرچه دوری از جسمم ولی هر لحظه اینجایی

    تو اینجایی ... تو اینجایی ...
    ویرایش توسط mohammad.persia : 3rd June 2011 در ساعت 06:43 AM
    غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...

  10. 4 کاربر از پست مفید mohammad.persia سپاس کرده اند .


  11. #86
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    455
    ارسال تشکر
    3,661
    دریافت تشکر: 2,893
    قدرت امتیاز دهی
    1141
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    غزل آغاز شد شاید بدانی دوستت دارم

    که حتی لااقل اینجا بخوانی دوستت دارم

    ز دل برخاستم تا در غزلبارانِ احساسم

    نپنداری که من تنها زبانی دوستت دارم

    از اوج چشمهایت جرات پرواز میگیرم

    زمینی هستم اما آسمانی دوستت دارم

    ترا جان میفشانم گر هزاران بار جان گیرم

    هزاران بار با هر جانفشانی دوستت دارم

    قسم بر لحظه ی اعدام بر رگبار مژگانت

    به آن زخمی که بر دل مینشانی دوستت دارم

    زدی آتش به جانم با کلامی آتشین اما

    بدان من با همه آتش بجانی دوستت دارم

    درون آینه با یک نگاه ساده میفهمی

    که تنها آنقدر که دلستانی دوستت دارم

    به عاشق ماندن و تنهایی و پژمردگی سوگند

    که تو حتی اگر با من نمانی دوستت دارم

    غزل پایان گرفت و من در اینجا خوب میدانم

    بدانی یا ندانی جاودانی دوستت دارم...
    غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...

  12. 4 کاربر از پست مفید mohammad.persia سپاس کرده اند .


  13. #87
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    455
    ارسال تشکر
    3,661
    دریافت تشکر: 2,893
    قدرت امتیاز دهی
    1141
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    سرخوش ز سبوی غم پنهانی خویشم
    چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشم
    در بزم وصال تو نگویم ز کم و بیـــــــــش

    چون آینه خو کرده به حیرانی خویشم
    لب باز نکردم به خروشــــــــــــی و فغانی
    من محرم راز دل طوفانی خویشم

    یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی

    عمریست پشیمان ز پشیمانی خویشم
    از شوق شکر خنده لبش جان نسپردم
    شرمنده جانان ز گرانجانی خویشم

    بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر
    افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم
    غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...

  14. 3 کاربر از پست مفید mohammad.persia سپاس کرده اند .


  15. #88
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    455
    ارسال تشکر
    3,661
    دریافت تشکر: 2,893
    قدرت امتیاز دهی
    1141
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
    در میان لاله و گل آشیانی داشتم
    گرد آن شمع طرب می سوختم پروانه وار
    پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
    آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود
    عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم
    چون سرشک از شوق بودم خاکبوس در گهی
    چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم
    در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
    در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم
    درد بی عشق زجانم برده طاقت ورنه من
    داشتم آرام تا آرام جانی داشتم
    بلبل طبعم «رهی» باشد زتنهایی خموش
    نغمه ها بودی مرا تا هم زبانی داشتم
    غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...

  16. 2 کاربر از پست مفید mohammad.persia سپاس کرده اند .


  17. #89
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    455
    ارسال تشکر
    3,661
    دریافت تشکر: 2,893
    قدرت امتیاز دهی
    1141
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    مرا بازيچه خود ساخت چون موسي كه دريارا
    فراموشش نخواهم كرد چون دريا كه موسي را
    خيانت قصه تلخي است اما از كه مي نالم
    خودم پرورده بودم در حواريون يهودا را
    نسيم وصل وقتي بوي گل مي داد حس كردم
    كه اين ديوانه پرپر مي كند يك روز گل ها را
    خيانت غيرت عشق است وقتي وصل ممكن نيست
    نبايد بي وفايي ديد نيرنگ زليخا را
    كسي را تاب ديدار سر زلف پريشان نيست
    چرا آشفته مي خواهي خدايا خاطر ما را
    نمي دانم چه افسوني گريبان گير مجنون است
    كه وحشي مي كند چشمانش آهوان صحرا را
    چه خواهد كرد با ما عشق پرسيديم و خنديدي
    فقط با پاسخت پيچيده‌تر كردي معما را
    غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...

  18. 3 کاربر از پست مفید mohammad.persia سپاس کرده اند .


  19. #90
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    455
    ارسال تشکر
    3,661
    دریافت تشکر: 2,893
    قدرت امتیاز دهی
    1141
    Array

    پیش فرض پاسخ : زیبا سلام

    میخواستم بهت بگم چقدر پریشونم

    دیدم خودخواهی ... دیدم نمی تونم

    تحمل می کنم بی تو به هر سختی

    بشرطی که بدونم شاد و خوشبختی

    بشرطی بشنوم دنیات آرومه

    که دوستش داری ... از چشمات معلومه

    یکی اونجاست شبیه من .... یه دیوونه

    که بیشتر از خودم

    قدر تو می دونه

    چکار کردی که با قلبم بخاطر تو بی رحمم

    تو می خندی ... چه شیرینه گذشتن .... تازه می فهمم

    ترا میخوام

    تموم زندگیم اینه

    دارم میرم .... ته دیوونگیم اینه

    نمیرسه بتو حتی صدای من

    تو خوشبختی ..... همین بسه برای من
    غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...

  20. 3 کاربر از پست مفید mohammad.persia سپاس کرده اند .


صفحه 9 از 94 نخستنخست 1234567891011121314151617181959 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. فایل: تم های سونی اریکسون 320*240 سری k , s , w , t , z , ...
    توسط SOURCE MOBILE در انجمن سایر تم ها
    پاسخ ها: 73
    آخرين نوشته: 6th August 2010, 04:53 PM
  2. ""چگونه بايد به امام مهدى (عج)سلام گفت""
    توسط yaalimolamadd در انجمن دعا و نیایش
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: 16th April 2010, 03:22 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 19th February 2010, 01:21 PM
  4. زيارت نامه حضرت معصومه (سلام الله عليها)
    توسط kamanabroo در انجمن دعا و نیایش
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 19th October 2009, 10:59 PM
  5. مقاله: شما چقدر زیبا هستید!
    توسط diamonds55 در انجمن روانشناسی اجتماعی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 7th December 2008, 06:57 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •