وقتی نمی تونی حرف دلت رو به کسی بگی چیکار می کنی؟؟؟
وقتی نمی تونی حرف دلت رو به کسی بگی چیکار می کنی؟؟؟
عقاب همیشه تنهاست...اما لاشخورها همیشه با هم اند
فعالیتم رو در این سایت متوقف کردم... موفق باشید
بی دل و خسته در این شهرم و دلداری نیست
غم دل با که توان گفت که دلداری نیست
رو مداوای خود کن ای دل از جای دگر
کندر این شهر طبیب دل بیماری نیست . . .
عقاب همیشه تنهاست...اما لاشخورها همیشه با هم اند
فعالیتم رو در این سایت متوقف کردم... موفق باشید
هیچ کس ویرانیم را حس نکرد...
وسعت تنهائیم را حس نکرد...
در میان خنده های تلخ من...
گریه پنهانیم را حس نکرد...
در هجوم لحظه های بی کسی...
درد بی کس ماندنم را حس نکرد...
آن که با آغاز من مانوس بود...
لحظه پایانیم را حس نکرد
عقاب همیشه تنهاست...اما لاشخورها همیشه با هم اند
فعالیتم رو در این سایت متوقف کردم... موفق باشید
خـــب
این شرایط خیلی سخته
من کلا دوست ندارم حرف دلم و به این و اون بگم
وقتی چیزی گفته می شه هیچ وقت یه جا نمی مونه و پخش می شه ... مگر این که به کسی بگی که بهش اعتماد داری که اگه حتی باهات قهر هم کرد ، حرفت رو به کسی نگه
من اکثرا با خدا درد و دل می کنم
شنونده ی خیلی خوبیه واسه حرفای دلِ من
.
.
.
عاشقان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
همیشه یه حرفایی هست که نمیتونی حتی به عزیزترین کست بگی
من تو این مواقع میرم یه جایی مث امام زاده اونجا همه چی رو بهش میگم هم خالی میشم هم نگران این نیستم که نکنه این حرفارو به کسی بزنه
uody
من تا الان به این شرایط بر نخوردم
آخه خیلی از حرفهای دلمو به کسی نگفتم
ولی فکر نکنم نشه به کسی بگی
آخه خدا همیشه از همه چی خبر داره و من همش با اون مشورت میکنم
من بهش نمیگم ولی خودش زودتر از من میفهمه
چه کنم خدا هستش دیگه
غمگینم همانندِ مادری که کودک بیمارش با لبخند به او میگوید:امسال، سین هشتم سفره ی ما سرطان من است...
من خيلي وقتا دلم ميگيره از يه چيزايي يا يه كسايي اما هميشه واسه خالي شدن به نوشتن رو ميارم مينويسم و مينويسم تا سبك بشم بعد نوشته هامو ميخونم و همه رو پاره ميكنم اينطوري خيالم راحته كه دست كسي بهش نميرسه نوشتن بهترين راه واسه درد دل كردن با خودمونه يه بار امتحان كنين ضرري نداره .......
زندگی قانون باورها و لیاقتهاست .
همیشه باور داشته باش که لایق بهترین هایی .
http://www.mahak-charity.org/main.php
انجمن حمايت از كودكان سرطاني (به اميد جامعه اي سالم )
گریه میکنم
به امامزاده میرمو یه نماز میخونم و بعدشم یه کم قران آروم میشم
دنیا
پا به ماه ِلبخند توست
بخند
بگذار زندگی بدنیا بیاید...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)