دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: مدیریت شهری

  1. #1
    دوست آشنا
    نوشته ها
    436
    ارسال تشکر
    2,008
    دریافت تشکر: 1,614
    قدرت امتیاز دهی
    249
    Array

    Arrow مدیریت شهری

    خلاصه تحقیق
    تعاریف مختلف و متفاوتی برای مدیریت، ارائه شده است که برخی از آنها، عبارتند از:
    مدیریت، هماهنگ ‌کردن منابع انسانی و مادی برای نیل به اهداف است.
    مدیریت، انجام دادن کارها، به وسیله و از طریق دیگران است.
    اگر مدیریت، به درختی تشبیه شود که شاخه‌ های گوناگونی، مانند مدیریت صنعتی، مدیریت مالی و چون اینها، دارد، یکی از شاخه‌های جدید این درخت، مدیریت شهری است.
    روشن است که مشخصات و ساختار نهادهای قانونی اداره کننده شهر از کشوری به کشور دیگر تفاوت دارد و هر جامعه‌ای با توجه به ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود تعریف یا تلقی خاصی از مدیریت شهری دارد.


    مقدمه
    طی دهه های اخیر از سوی اندیشمندان علوم جغرافیا، جامعه شناسی، اقتصاد، جمعیت شناسی و برخی علوم دیگر، تعاریف متعددی از شهر ارائه شده است و جامعه‌شناسان از جمله انگلس و مارکس شهر را محل تمرکز جمعیت، ابزار تولید، سرمایه، نیازها و احتیاجات و غیره می دانندکه تقسیم کار اجتماعی نیز در آنجا صورت گرفته است. جغرافی دانان ، شهر را منظره‌ای مصنوعی ازخیابانها، ساختمانها، دستگاهها و بناهایی می دانند که زندگی شهری را امکان‌پذیر می‌سازد.
    مورخان شهر را با توجه به قدمت آن تعریف می کنند و از نظر اقتصاد دانان، شهر به جایی اطلاق می شود که معیشت غالب ساکنان آن بر پایه کشاورزی نباشد. جمعیت شناسان نیز تعداد جمعیت یک نقطه را، ملاک شهری بودن آن نقطه می دانند. بر این اساس ملاک تشخیص شهر در کشور فرانسه2000 نفر ساکن است که مشابه ملاک جمعیتی در آلمان، جمهوری چک و ترکیه است. در ایالات متحده و مکزیک 2500 نفر، درهلند و یونان 5000 نفر و درایرلند 1500نفر مشخص کننده شهری و یا روستایی بودن یک نقطه است.
    یکی از آرزوهای دیرینه بشر، دستیابی به آن نوع شیوه زیست بوده است که زندگی او را با بهروزی و کامیابی قرین سازد. اندیشه آرمان شهری آن بخشی از اندیشه است که در طول تاریخ راههای تحقق این آرزو را بررسی کرده است.
    در تاریخ اندیشه سیاسی و فلسفه غربی، افلاطون بنیانگذار این اندیشه بود. در دوران رنسانس، سرتامس مور انگلیسی، اندیشه آرمانشهری را درمسیر جدیدی قرار داد و پس از مور نیز اندیشمندان غربی، این اندیشه را پروراندند و از آن به عنوان معیاری برای سنجش نظامهای سیاسی واجتماعی بهره بردند.
    در ایران اندیشه آرمان شهری از روزگاران قدیم به صورت اساطیری آغاز شد و در دوران اسلامی در عرصه‌های دین،حکمت و ادب خودنمایی کرد.

    برای درک و فهم مفهوم مدیریت شهری شناسایی بخش های این ترکیب دارای اهمیت ویژه ای است . مدیریت را فراگرد به کارگیری موثر و کارآمد منابع انسانی و مادی بر مبنای یک نظام ارزشی پذیرفته شدن است که از طریق برنامه ریزی، سازمان دهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل عملیات برای دستیابی به اهداف تعیین شده، صورت می گیرد.
    از طرفی عده ای شهر را پیچیده ترین مخلوق حال حاضر بشر می دانند که درآن انسان ها، ابزارهای دست ساز بشر، محیط زیست محیطی را ساخته است که ایجاد کننده کنش ها و واکنش های متعدد و چند جانبه است. به نحوی که انسان هم از آن اثر گرفته و هم بر آن اثر می گذارد. مطالعات دقیق تر این محیط با دید سیستمی و شناخت آثار کل بر جزء و جزئی بر کل نیز به نحوی ناقص بوده و محیط شهر از قواعد و قوانین غیر خطی پی روی می نماید.
    معیار های شناسایی شهر از گونه های غیر خود به طور معمول، میزان جمعیت، شغل غالب مردم ساکن، وجود شهرداری و مواردی اینگونه بوده است. امروزه، شهرها از دو جنبه اهمیت یافته ‌اند: یکی بعنوان مرکز تجمع گروه عظیمی از مردم، دیگری بعنوان عمده ترین بازیگر نقش اقتصادی، در کل اقتصاد ملی. از اینرو، باید به مسائل و مشکلات آنها، توجه بیشتر و دقیق تر کرد. زیرا، در حالتی که برنامه ریزی دقیق و درست، سبب رشد اقتصادی، تثبیت سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان درامور شهرها می‌گردد، شکست در حل مشکلات و مسائل شهری، سبب رکود اقتصادی، نارضایتی‌ های اجتماعی و سیاسی، فقر، بیکاری و تخریب محیط زیست خواهد شد.
    ترکیب مدیریت و شهر مفهوم سازماندهی امور مربوط به برنامه ریزی، سازمان دهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل در محدوده شهر را تداعی می نماید. مفهومی که در کشور های مختلف به دلیل ساختار های سیاسی و رویکرد های اقتصادی، نهاد های متفاوتی را با الگو های متفاوتی در خود درگیر دارد.
    استرن (steren) در سال 1993 طی مقاله ای در نشریه شهرها (Cities) بیان می کند که اصول کلی برای فهم مدیریت شهری وجود ندارد و مفهوم اصلی این واژه بسیار گیج کننده است. مدیریت شهری با توجه به سلیقه ها، ادارک افراد و همچنین اقتضای سیاسی – اجتماعی زمانهای مختلف معانی متفاوت داشته است. چنانچه ما در زمان کنونی نیز این اختلاف معانی ومفهوم را کاملا شاهد هستیم.
    از نظر بانک جهانی مدیریت شهری یک فعالیت شبه تجاری برای دولت هاست. به عبارت دیگر مدیریت شهری یعنی اداره امور شهری و کارایی بیشتر برای استفاده از وام های بانک جهانی می باشد. بعضی اوقات مدیریت شهری بعنوان ابزاری برای اجرای سیاستگذاریهای شهری در نظر گرفته می شود که به مفهوم علم اداره جامعه می باشد.
    با این حال نقطه شروع مدیریت شهری به معنای نوین آن را بایستی در تحولات دهه 80 و 90 میلادی جست. در این زمان و پس از دوره رکود نسبی دهه 80 مضامین و مفاهیم جدیدی در ارتباط با نقش و وظایف دولتها به وجود آمد و دولت رفاهی که در دهه 70 ناکارآمدی خود را در مواجهه با رخدادهای جاری در زمینه‌های فنی و اجتماعی نشان داده بود جای خود را به دولت حداقلی داد و دولتهای محلی در پرتو مدیریت نوین دولتی به توانمندساز بدل شدند. فرایند تمرکز زدایی نیز در تبدیل مدیریت شهری به یک فعالیت قدرتمند و دارای اختیارات قانونی سرعت بخشید.


    اهداف مدیریت شهر
    چه‌ اهداف‌ و وظایفی‌ بر سیستم‌ مدیریت‌ شهری‌ مترتب‌ است و این‌ اهداف‌ چگونه‌ و از چه‌ طریق‌ باید تحقق‌ پیدا کند. با چه‌ معیارهایی‌ می‌توان‌ تحقق‌ اهداف‌ را اندازه‌گیری‌ و تحلیل‌ کرد. پاسخ‌ به‌ این‌ سوالها، در وهله‌ اول‌ مستلزم‌ شناسایی‌ و تبیین‌ مسایل‌ مبتلا به‌ سیستم‌ مدیریت‌ شهری‌ و در وهله‌ دوم‌ شناخت‌ مسایل‌ حاکم‌ بر آن‌ است.

    اهداف‌ مدیریت‌ شهری: هدف‌ تئوریک‌ سیستم‌ مدیریت‌ شهری، تقویت‌ فرایند توسعه‌ شهری‌ است‌ به‌نحوی‌ که‌ در سطح‌ متعارف‌ جامعه‌ زمینه‌ و محیط‌ مناسبی‌ برای‌ زندگی‌ راحت‌ و کارآمد شهروندان، به‌تناسب‌ ویژگیهای‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ فراهم‌ شود. در قالب‌ این‌ هدف‌ کلان‌ می‌توان‌ سه‌ هدف‌ خرد فراگیر برای‌ تمام‌ سیستم‌های‌ مدیریت‌ شهری‌ به‌شرح‌ زیر تعیین‌ کرد:

    1- حفاظت‌ از محیط‌ فیزیکی‌ شهر
    2- تشویق‌ توسعه‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ پایدار
    3- ارتقاء شرایط‌ کار و زندگی‌ کلیه‌ شهروندان‌ باتوجه‌ ویژه‌ به‌ افراد و گروههای‌ کم‌درآمد.

    راهبردها در مدیریت‌ شهری: برای‌ تحقق‌ اهداف‌ و انجام‌ وظایف‌ مذکور، راهبردهای‌ اساسی‌ ذیل‌ ارائه‌ و تدوین‌ می‌شود:

    1- انتقال‌ مسئولیت‌ و وظایف‌ برنامه‌ریزی، مدیریت‌ و گردآوری‌ و تخصیص‌ منابع‌ از سوی‌ دولت‌ و سازمانهای‌ مرکزی‌ به‌ مدیریت‌ شهری
    2- جلب‌ مشارکت‌ عموم‌ مردم‌ برای‌ مدیریت‌ شهرها
    3- بهبود و توسعه‌ ساختار سازمانی‌ و تشکیلاتی‌ سیستم‌ و امور پرسنلی‌ و قانونی
    4- بهبود شیوه‌های‌ مدیریت‌ مالی‌ و اقتصادی
    5- تاکید بر مدیریت‌ و برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ و جامع‌ سیستم
    6- بسیج‌ کلیه‌ منابع‌ توسعه‌ شهری‌ با مشارکت‌ فعالانه‌ بخش‌ خصوصی‌ و سازمانهای‌ مربوط‌ به‌ جامعه‌ محلی
    7- تاکید بر راهبردهای‌ (توان‌بخشی) در ارتباط‌ با مسکن‌ و امکانات‌ زیربنایی‌ با کمکهای‌ ویژه‌ برای‌ اقشار کم‌درآمد
    8- سازماندهی‌ و بهبود کیفیت‌ محیطی‌ فیزیکی‌ زندگی‌ شهری‌ به‌ویژه‌ برای‌ اکثریت‌ عظیم‌ فقرای‌ شهری.


    تعریف عمومی مدیریت شهری
    مدیریت شهری به تمامی نهاد ها، سازمان ها و افرادی گفته می شود که به صورت رسمی یا غیررسمی در فرآیند مدیریت شهر اثرگذار هستند. پس مدیریت شهری فقط شهرداری و شورای شهر نمی باشد و هر عنصری که به شکلی در فرایند مدیریتی شهر اثری دارد در این حیطه قرار دارد.


    اهداف مدیریت شهری
    1- ارتقای شرایط کار و زندگی همه جمعیت شهر با توجه به افراد و گروه های کم درآمد
    2- تشویق توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار
    3- حفاظت از محیط کالبدی شهر


    وظایف مدیریت شهری
    وظایف کنونی مدیریت شهری (صرف نظر از تنوع و اختلاف در نظامهای اجتماعی و سیاسی گوناگون)، تنها محدود به مواردی از قبیل برنامه ریزی، خدمات رسانی، مدیریت فرهنگ محلی، انجام پروژه‌های عمرانی و ... نمی‌شود. بلکه جهت دهی فعالیتهای شهری و ترسیم چشم انداز شهر در راستای دستیابی به توسعه پایدار از جمله مهمترین وظایف مدیران شهری به شمار می‌رود. یک مدیر شهری باید بتواند در دنیای رقابتی نقاط قوت و ضعف شهر خود را شناخته و درصدد تقویت مزایای رقابتی آن برآید.
    از این رهگذر است که شهر می‌تواند نقطه قابل اتکایی در شبکه جهانی شهرها بیابد و کارکردهای خود را در نظام سرمایه داری بین الملل بهبود بخشد.
    بدین ترتیب "مدیر شهری" با "مدیر شهرداری " تفاوتهای بسیار دارد چه اینکه اولی مسئول ارتقای قابلیت ها و توانمندی های شهر و شهرنشینان است. در حالیکه دومی، بیشتر مجری است و پاسخگویی آن تنها محدود به نحوه عملکرد است و نه نتایج و پیامدها.
    بسیاری معتقدند که جامعه آینده، جامعه ‌ای شهر نشین خواهد بود. بنابراین، شهرها به جای این که مکان هایی بی ثمر برای سرمایه گذاری اقتصادی یا تراکم کارگران بیکار با انبوه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی باشند؛ باید که به مراکز رشد و پویایی اقتصادی و اجتماعی، در چارچوب ملی، بدل شوند.
    این مراکز، باید که آفرینشگر فرصتهایی ارزنده برای رفاه و توسعه نه تنها جمعیت ساکن در آن، بلکه جمعیت تمامی کشور باشد.
    امروزه، شهرها از دو جنبه اهمیت یافته ‌اند: یکی بعنوان مرکز تجمع گروه عظیمی از مردم، دیگری بعنوان عمده ترین بازیگر نقش اقتصادی، در کل اقتصاد ملی. از اینرو، باید به مسائل و مشکلات آنها، توجه بیشتر و دقیق تر کرد. زیرا در حالتی که برنامه ریزی دقیق و درست، سبب رشد اقتصادی، تثبیت سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان درامور شهرها می‌گردد، شکست در حل مشکلات و مسائل شهری، سبب رکود اقتصادی، نارضایتی‌ های اجتماعی و سیاسی، فقر، بیکاری و تخریب محیط زیست خواهد شد.
    شهرهای بزرگ را می‌توان، یک سازمان بزرگ دانست. در این سازمان، مجموعه‌ای از نهادها و شیوه‌ها، در تعامل برای دستیابی به اهداف هستند. امروزه، مشارکت و تعامل، مفاهیمی محوری در مدیریت شهری اند. مدیریت شهری می کوشد تا بین نهادهای عمومی، خصوصی و مدنی، رقابت و توازن ایجاد کند. همچنین، می کوشد تا بین سه وجه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، تعادل و هماهنگی فراهم نماید تا زمینه‌های پیدایی شهر یکپارچه را فراهم کند.


    مدیریت شهری در جهان معاصر
    سازمان ملل، برای ارتقای مدیریت شهری و ارتقای مردم سالاری، بر پاره‌ای از موضوعها و اولویتها تاکید ویژه دارد که عبارتند از:

    ·بازنگری در جایگاه و کارکردهای دولت
    ·تلاش برای تعیین راهبردهای شهر با مشارکت نهادها و شهروندان
    ·شفافیت کارکرد مالی در تمام سطوح
    ·جریان آزاد اطلاعات، به عنوان لازمۀ شفافیت و مشارکت
    ·تأکید بر جایگاه رهبری مدیریت شهری
    ·وجود ضابطه‌های اخلاقی برای رفتار مدیریت شهری

    برنامه ریزی اجتماعی ، از دهه 1960 میلادی رواج یافت. در آن دهه، دولت و مدیران شهرهای بزرگ دریافتند که نا آرامی های اجتماعی مانند قومی، نژادی و طبقاتی؛ تهدیدی برای پایداری اقتصادی و سیاسی در شهرها است. از اینرو، مقوله برنامه ریزی اجتماعی، اقبال و رواج یافت. در واقع، برنامه ریزی اجتماعی، به عنوان نشانه‌ای از برابری طلبی و مشارکت جویی دولت و مدیران شهر، تفسیر شد.
    با این حال نقطه شروع مدیریت شهری به معنای نوین آن را بایستی در تحولات دهه 80 و 90 میلادی جست. در این زمان و پس از دوره رکود نسبی دهه 80 مضامین و مفاهیم جدیدی در ارتباط با نقش و وظایف دولتها به وجود آمد و دولت رفاهی که در دهه 70 ناکارآمدی خود را در مواجهه با رخدادهای جاری در زمینه‌های فنی و اجتماعی نشان داده بود جای خود را به دولت حداقلی داد و دولتهای محلی در پرتو مدیریت نوین دولتی به توانمندساز بدل شدند. فرایند تمرکززدایی نیز در تبدیل مدیریت شهری به یک فعالیت قدرتمند و دارای اختیارات قانونی سرعت بخشید. در گام آخر تحلیل اندیشه‌های پوزیتویستی در مقابل تفکرات انتقادی و ساخت گرایانه در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی و شکست راه حلهای همسان در نقاط مختلف که از روی نمونه‌های غربی الگو برداری شده بودند (به عنوان نمونه طرحهای اقتصادی در امریکای لاتین) و تأکید بر حل مشکلات به صورت محلی در اهداف توسعه هزاره سبب تقویت بیش از پیش مدیریت شهری، علی الخصوص در کشورهای در حال توسعه شد.


    خلاصه ای از مدیریت شهری در اروپا
    سه عامل مدیریت برنامه ریزی، اجرای برنامه های مدیریت شهری، نظارت و ارتقای برنامه های مدیریت شهری مهمترین اصول الگوی مدیریت شهرهای کشورهای اروپایی است. توسعه برنامه های مدیریت شهری در گرو تلاش و ممارست شهرها در جهت پیشرفت و رفاه منابع انسانی میسر می شود که از نظر کارشناسان آسیایی مدیریت شهری، این اقدامات شامل جذب مشارکت های دولتی، بهره وری اقتصادی، حفظ تساوی و عدالت اجتماعی، کاهش فقر و بهبود شرایط زیست محیطی است که در سایه استفاده بهینه و توزیع عادلانه منابع امکان پذیر خواهد بود. مدیریت شهری طی سه مرحله از آغاز سال 1986 میلادی تاکنون دستخوش یک سری تغییرات بنیانی شده به طوری که در مرحله اول برنامه مدیریت شهری در سال های (1986-1991) شکل گرفته است. این برنامه ها برروی تحقیقات کاربردی برروی چهار موضوع مدیریت اراضی، امور مالی و مدیریت شهری، زیرساخت ها و محیط زیست شهری با هدف توسعه راهبردهای عملی و ابزارهای کاربردی مدیریت شهری در سطح جهانی متمرکز شده بود. اهداف این مرحله در خصوص چگونگی استفاده از این راهبردها و ابزارها در جهت ارتقای کارآیی و سطح تولیدات، ابتدا به صورت منطقه ای و سپس بسط آن به تمام کشورهای جهان بوده است. در مرحله دوم مکانیزم اساسی به سطح کارآیی و تولیدات از قبیل تشکیل هیات کارشناسان منطقه و تاسیس کارگاه ها و همایش های مشاوره ای در سطح کشوری می پرداخته که به منظور معرفی این خط مشی ها و ابزارهای کاربرد به کل کشور، معطوف می شده به صورتی که ساختار این برنامه ها تمرکززدایی و واگذاری مسوولیت انجام این فعالیت ها به ادارات منطقه بوده است. درمرحله بعدی مدیریت شهری به منظور ایجاد و تحکیم کارآیی دولت، بانک ها و مراکز تامین اعتبار در جهت مرتفع ساختن معضلات شهری اختصاص یافته است و در مرحله آخر (2001-2004)، در ادامه مرحله سوم بیش از پیش بر فعالیت ها و اقدامات دولتی که شرایط زندگی قشر مستمند و کم درآمد جامعه شهری را متاثر می ساخت، متمرکز شده بود. هم اکنون این برنامه ها به زمینه هایی خاص مانند کاهش سطح فقر در شهرها، مدیریت محیط زیست شهری، جذب مشارکت های دولتی و حل معضل ایدز و اعتیاد در جامعه شهری می پردازد به طوری که هم اکنون این برنامه ها در 21 شهر در آسیا در حال اجرا شدن است.


    اصول مدیریت شهری در اروپا
    در الگوی مدیریتی در اروپا سه عامل مدیریتی برنامه ریزی، اجرای برنامه های مدیریت شهری، نظارت و ارتقای برنامه های مدیریت شهری ذکر می شود و ویژگی های خاصی برای یک مدیریت مطلوب شهری نیاز است که این ویژگی ها شامل داشتن اطلاعات لازم در زمینه سیستم شهری، سازمان های مربوطه و روند فعالیت ها را شامل می شود. همچنین باید توجه داشت که بخش خصوصی، گروه های فشار و عامه مردم می توانند در بهبود مدیریت شهری سهیم باشند و با استفاده از این مشارکت ها می توانند به بودجه لازم جهت ارتقای وضعیت اقتصادی دست یابند به طوری که این عملکرد ها می توانند شهرواندان، محیط زیست شهری و ظرفیت کارآیی و تولیدات شهر را تحت تاثیر قرار دهند. در اروپا تاکید بر این است که سیستم های شهر به طور کامل مورد ارزیابی قرار گیرد. نوع مدیریت شهری که در اروپا مورد استفاده قرار می گیرد می بایست با چرخه زندگی شهرنشینی، که افزایش و کاهش رشد محیط زیست نشانگر آن است، سازگار باشد. شهرهایی که به لحاظ فیزیکی و اقتصادی توسعه یافته هستند نیاز به شیوه مدیریت شهری متفاوت نسبت به شهرهای عقب مانده و دچار نقصان هستند. به عنوان مثال بسیاری از شهرها نتوانسته اند به توازن عرضه و تقاضا در تولیدات و خدمات شهری برسند. در این موارد شهرهای اروپایی وضعیت بازارهای شهری مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند. با این روش تقاضا برای تولیدات خدمات شهری و عرضه مایحتاج شهروندان به توازن می رسد. از موارد دیگری که در مدیریت شهری اروپا مدنظر قرار می گیرد می توان به وضعیت حمل و نقل شهری، مدیریت اراضی، اقتصاد شهری و منطقه ای،سازمان دهی کارآیی و حجم تولیدات در کلان شهر ها اشاره کرد.


    نتیجه گیری
    نتیجه گیری را با یک سوال مطرح میکنیم که آیا مدیریت شهری امری صرفاً تخصصی و مرتبط با شکل و نمای ظاهری و بوم شناختی هرشهر است؟
    چنین تعریفی از مدیریت شهری کاملاً منطبق با روند مدیریتی شهرها در کشورهای توسعه نیافته است. در این گونه کشورها مدیریت شهری صرفاً در ساخت بزرگراه، جاده و... در شهر خلاصه می‌شود. تلقی رایج از مدیریت شهری مطلوب در کشورهای توسعه نیافته منطبق بر این اصل کلی است که هر چه در یک شهر بزرگراه‌ها استانداردتر و خدمات شهری مناسب‌تر باشد، مدیریت شهری یک مدیریت پویا محسوب می‌شود.
    لیکن با مد نظر قرار دادن نحوه اداره شهرها در کشورهای توسعه یافته، بطلان این تلقی از مدیریت شهری آشکار می‌شود. مدیریت شهری در کشورهای توسعه نیافته با مقیاس کارکرد اجتماعی سنجیده می‌شود نه کارکرد ظاهری. مراد از کارکرد ظاهری آن است که صرف پرداختن به ظاهر شهرها و تلاش برای روان کردن ترافیک و... نمی‌تواند سنجه‌ای برای مطلوبیت مدیریت شهری باشد. هرچه که مدیریت شهری بتواند از لحاظ اجتماعی، در روند مدیریت شهر پویاتر عمل کند و هر چه که بیشتر این امکان را فراهم سازد که NGO ها و توده‌های مردم خود را در اداره شهرها دخیل بدانند، از لحاظ کار آمد بودن می‌تواند مورد تایید قرار گیرد.
    رویکرد عمومی در مدیریت شهری پویا از این قرار است که تا چه حد می‌توان از افکار عمومی و توان مردم برای اداره شهر بهره جست تا از این رهگذر به واسطه این ارتقای معنوی (دخیل بودن مردم در اداره شهر) یک ارتقای مادی نیز صورت پذیرد. هنگامی ارتقای مادی شهر پا برجاتر خواهد بود که ارتقای معنوی شهر استوار باقی بماند. وجهی از ارتقای معنوی در شهر، حسن تعلق خاطر به محل زیست است. این تعلق خاطر هر چه بیشتر باشد، شهروند می‌کوشد در نگهداری شهر خود کوشاتر ظاهر شود.
    عمده‌ترین دلیل آن که شهرهای توسعه یافته زیبا به نظر می‌رسند در همین امر نهفته است. در این گونه شهرها یک ارتقای معنوی بسط یافته است که از این طریق شهروند می‌کوشد در توسعه محل زیست خود فعال و کوشا ظاهر شود.
    با این مقدمات به نظر می‌رسد مدیریت شهری در ایران محتاج یک تطور عمیق باشد. در وهله نخست باید فرآیند اداره شهر را در یک روند اداری محصور نساخت و آن را به کلیت شهر تعمیم داد.
    از حد فاصل سال‌های 1358 تا 1375 تعداد 167 شهرداری جدید در ایران به وجود آمدکه اکثریت آنان در روند اداره شهر چندان موفق نبودند. به دلیل آن که گمان می‌کردندکه شهر در ساختمان شهرداری اداره می‌شود!
    از 1286 هجری شمسی که نخستین شهرداری در ایران ایجاد شد تاکنون که در سال 1386به سر می‌بریم می‌توان گفت که ایران و بالاخص تهران جز در مقاطعی خاص هیچ‌گاه ازیک «مدیریت شهری پویا» بهره‌ای نبرده است.
    مطابق با اصل 100 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای پیشبرد سریع برنامه‌های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم باید شورای شهر تشکیل شود. اولین وظیفه شورای شهر انتخاب یک شهردار است. حال پرسش بنیادی این است که آیا همانطور که وجه عمرانی مدیریت شهری تاکید می‌شود آیا به مضامینی که در اصل 100 قانون اساسی تصریح شده مانند برنامه‌های اجتماعی، فرهنگی، آموزشی توجهی شایسته صورت می‌گیرد؟
    گویا در ایران فراموش کرده‌اند که اگر تعلیم اجتماعی، فرهنگی شهروندان انجام نشود، پیشرفت عمرانی شهر، یک پیشرفت ناقص و زودگذر خواهد بود. چه آن که به شهروندان تعلیمی برای حفظ صور عمرانی داده نشده است و به علت بی‌توجهی شهروندان به این مقوله، وجه عمرانی و پیشرفت مرتبط آن نیز به مرور کارکرد خود را از دست خواهد داد.
    سخن کوتاه این که در عرصه مدیریت شهری آن چه باید مورد تاکید ویژه قرارگیرد، لزوم هم اندیشی جمعی میان شهروندان و دخالت تام آنان در فرآیند مدیریتی شهر و همچنین آموزش اجتماعی و فرهنگی شهروندان برای حفظ و نگهداری محل زیست آنان است.


    پیشنهاد
    توجه روز افزون و مطابق با استاندارد های جهانی به مقوله مدیریت شهری در ایران و افزایش دامنه اختیارات و تعریف درسطح کلان جامعه و فرهنگ سازی برای تمام اقشار در سطوح سنی مختلف برای مشارکت در مدیریت شهر خود.



    منابع وماخذ:
    سایت مرجع مدیریت شهریwww.urban management .ir
    گردآورندگان: آقایان رضا بشیری و حسن رضی ترابی
    ویرایش توسط *میشا* : 18th June 2010 در ساعت 03:23 PM


    www.daneshju.ir

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مقاله: الگوهای مدیریت شهری
    توسط atrak66 در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th February 2010, 11:41 AM
  2. بررسی اهميت و لزوم بهسازی مسيل های شهری
    توسط ریپورتر در انجمن راه و ترابری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 10th February 2010, 06:54 PM
  3. مقاله: تئوری مدیریت از دیدگاه امام علی (ع)(مقاله کامل)
    توسط moji5 در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 15th December 2009, 05:23 PM
  4. بررسی اهميت و لزوم بهسازی مسيل های شهری
    توسط ØÑтRдŁ§ در انجمن راه و ترابری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 23rd October 2009, 02:17 AM
  5. مقاله: تلفیق مدیریت بحران در راهبردهای سازمان
    توسط diamonds55 در انجمن مدیریت صنعتی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th September 2008, 01:12 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •