دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 50 از 52 نخستنخست ... 40414243444546474849505152 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 491 تا 500 , از مجموع 513

موضوع: عشق ممنوع

  1. #491
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    دعایت می کنم، عاشق شوی روزی

    بفهمی زندگی بی عشق نازیباست

    دعایت می کنم با این نگاه خسته، گاهی مهربان باشی

    به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی

    بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب ها

    بخوانی نغمه ای با مهر

    دعایت می کنم، در آسمان سینه ات

    خورشید مهری رخ بتاباند

    دعایت می کنم، روزی زلال قطره اشکی

    بیاید راه چشمت را

    سلامی از لبان بسته ات، جاری شود با مهر

    دعایت می کنم، یک شب تو راه خانه خود گم کنی

    با دل بکوبی کوبه مهمانسرای خالق خود را

    دعایت می کنم، روزی بفهمی با خدا

    تنها به قدر یک رگ گردن، و حتی کمتر از آن فاصله داری

    و هنگامی که ابری، آسمان را با زمین پیوند خواهد داد

    مپوشانی تنت را از نوازش های بارانی

    دعایت می کنم، روزی بفهمی

    گرچه دوری از خدا، اما خدایت با تو نزدیک است

    دعایت می کنم، روزی دلت بی کینه باشد، بی حسد

    با عشق، بدانی جای او در سینه های پاک ما پیداست

    شبانگاهی، تو هم با عشق با نجوا

    بخوانی خالق خود را

    اذان صبحگاهی، سینه ات را پر کند از نور

    ببوسی سجده گاه خالق خود را

    دعایت می کنم، روزی خودت را گم کنی

    پیدا شوی در او

    دو دست خالیت را پرکنی از حاجت و

    با او بگویی:

    بی تو این معنای بودن، سخت بی معناست

    دعایت می کنم، روزی

    نسیمی خوشه اندیشه ات را

    گرد و خاک غم بروباند

    کلام گرم محبوبی

    تو را عاشق کند بر نور

    دعایت می کنم، وقتی به دریا می رسی

    با موج های آبی دریا به رقص آیی

    و از جنگل، تو درس سبزی و رویش بیاموزی

    بسان قاصدک ها، با پیامی نور امیدی بتابانی

    لباس مهربانی بر تن عریان مسکینی بپوشانی

    به کام پرعطش، یک جرعه آبی بنوشانی

    دعایت می کنم، روزی بفهمی

    در میان هستی بی انتها باید تو می بودی

    بیابی جای خود را در میان نقشه دنیا

    برایت آرزو دارم

    که یک شب، یک نفر با عشق در گوش تو

    اسم رمز بگذشتن ز شب، دیدار فردا را به یاد آرد

    دعایت می کنم، عاشق شوی روزی

    بگیرد آن زبانت

    دست و پایت گم شود

    رخساره ات گلگون شود

    آهسته زیر لب بگویی، آمدم

    به هنگام سلام گرم محبوبت

    و هنگامی که می پرسد ز تو، نام و نشانت را

    ندانی کیستی

    معشوق عاشق؟

    عاشق معشوق؟

    آری، بگویی هیچ کس

    دعایت می کنم، روزی بفهمی ای مسافر، رفتنی هستی

    ببندی کوله بارت را

    تو را در لحظه های روشن با او

    دعایت می کنم ای مهربان همراه

    تو هم ای خوب من

    گاهی دعایم کن

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  2. 6 کاربر از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند .


  3. #492
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
    زدم‌این فال وگذشت اختروکارآخرشد
    آن همه نازوتنعم که خزان می‌فرمود
    عاقبت در قدم باغ بهار آخر شد
    شکرایزدکه به اقبال کله گوشه گل
    نخوت باد دی و شوکت خارآخر شد
    صبح امید که شدمعتکف پرده غیب
    گوبرون آی که کار شب تارآخرشد
    بعدازاین نوربه‌آفاق دهم‌ازدل‌خویش
    که به خورشیدرسیدیم وغبارآخرشد
    آن پریشانی شبهای درازوغم دل
    همه در سایه گیسوی نگارآخر شد
    باورم نیست زبدعهدی ایام هنوز
    قصه غصه که در دولت یارآخر شد
    ساقیالطف نمودی قدحت پرمی باد
    که به تدبیرتوتشویش خمارآخرشد
    درشمارارچه نیاوردکسی حافظ را
    شکرکان محنت بیرون زشمارآخرشد

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  4. 4 کاربر از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند .


  5. #493
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    به عدالت چه دروغ بگوییم
    و چه حقیقت را نگوییم ظلم کرده‌ایم.
    وقتی به فکر نابود کردن چیز باارزشی می‌افتیم
    قبل از آن ارزشهای خود را از بین برده‌ایم.
    برای خوب زندگی کردن
    باید خودرا به دیگران و دیگران را به خداوند ببخشیم.
    کسی دلش نمی‌خواهد فراموش شود
    مگر آنکه بخواهد خیلی چیزهارا از یاد ببرد.
    سرنوشت نمی تواند ما را راضی نگهدارد
    اگر فقط به دنبال راضی کردن خود باشیم.
    اگر به فردا چشم بدوزیم و امروز را نبینیم
    در گذشته زندگی می کنیم.
    تنها لباسی که برتن ما خیلی بزرگ است
    اما وقتی آن را می پوشیم اندازه‌مان می‌شود
    لباس ایمان است.

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  6. 4 کاربر از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند .


  7. #494
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    ای دل ریش مرابا لب تو حق نمک
    حق نگهدار که من می‌روم الله معک
    تویی آن گوهرپاکیزه که درعالم قدس
    ذکرخیرتو بود حاصل تسبیح ملک
    درخلوص منت ارهست شکی تجربه کن
    کس عیارزرخالص نشناسد چو محک
    بگشا پسته خندان و شکرریزی کن
    خلق راازدهن خویش مینداز به شک
    چرخ برهم زنم ارغیرمرادم گردد
    من نه‌آنم که‌زبونی کشم ازچرخ فلک
    چون برحافظ خویشش نگذاری باری
    ای رقیب ازبراو یکدوقدم دورترک

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  8. 5 کاربر از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند .


  9. #495
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت بازرگانی
    نوشته ها
    452
    ارسال تشکر
    2,757
    دریافت تشکر: 2,880
    قدرت امتیاز دهی
    6983
    Array
    رضا66's: جدید143

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    نه اینکه زانو زده باشم...
    نه...
    فقط تنهایی سنگین است...
    میگویند سه موقع دعا برآورده میشود:یکی وقت غروب یکی زیر بارون ...یکی هم وقتی دلت میشکند...
    من وقت غروب زیربارون با دلی شکسته دعاکردم.

  10. 4 کاربر از پست مفید رضا66 سپاس کرده اند .


  11. #496
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع


    کم کم یاد خواهی گرفت
    تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست
    و زنجیر کردن یک روح را
    اینکه عشق تکیه کردن نیست و رفاقت، اطمینان خاطر
    و یاد میگیری که بوسه ها قرارداد نیستند
    و هدیه ها، معنی عهد و پیمان نمیدهند.
    کم کم یاد میگیری
    که حتی نور خورشید هم میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری
    باید باغ ِ خودت را پرورش دهی به جای اینکه
    منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد.
    یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی
    که محکم باشی پای هر خداحافظی
    یاد می گیری که....
    خیلی می ارزی



    - - - به روز رسانی شده - - -

    دیدی که سخــــت نیســـــت تنها بدون مــــــــــن ؟!!
    دیدی صبح می شود شب ها بدون مـــــــــن !!
    این نبض زندگی بــــــــی وقفه می زند…
    فرقی نمی کند با مــــــن …بدون مــــــن…
    دیــــــروز گر چه ســـــــخت امروزم هم گذشت …!!!
    طوری نمی شود فردا بدون مــــــن !!! هه


    - - - به روز رسانی شده - - -

    این روزها دلم اصرار دارد
    فریاد بزند؛
    اما . . .
    من جلوی دهانش را می گیرم،
    وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!!!
    این روزها من . . .
    خدای سکوت شده ام؛
    خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا،
    خط خطی نشود . . .!!!

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  12. 4 کاربر از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند .


  13. #497
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    سـرد اسـت و مـن تـنهایـم “
    چـه جمـلـه ای !
    پــــُر از کـلیـشه …
    پـــُـر از تـهـوع …
    جـای ِ گـرمی نـشستـه ای و می خـوانـی :
    ” ســرد اسـت “…
    یـخ نمـی کنـی …
    حـس نـمی کنـی …
    کـه مـن بـرای ِ نـوشتـن ِ همیـن دو کلمـه
    چـه سرمایـی را گـذرانـدم

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  14. 4 کاربر از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند .


  15. #498
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع


    چه کسی می پرسید
    خانه دوست کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟
    خانه ی دوست زمانی به پس کوچه ی تنهایی بود
    با دری باز، و یک پنجره ی رو به خدا
    باغچه ای داشت پر از اطلسی همدردی
    بوی عطر دل پاک، همه جا حس می شد
    تک درخت ته باغ، پُر ز برگ دلِ خوش
    که به آهنگ نسیم سحری می رقصید
    ولی امروز دگر خانه تهی ست
    قفل نفرت بدرش بسته کسی
    در پس پنجره اش پرده ی رخوت پیداست
    بوی حسرت ز در و پیکر خانه جاری ست
    خانه متروک شده از نم بیرحمی ها
    تک درخت ته باغ، شده مسموم ز هوای نفرت
    .. . دیر زمانیست که در این خانه کسی

    ننهادست قدم با دل باز


    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  16. 6 کاربر از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند .


  17. #499
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم
    شب از هجوم خیالت نمیبرد خوابم

    تو چیستی که من از موج هر تبسم تو

    بسان قایق سرگشته روی کردابم
    تو در کدام سحر بر کدام اسب سپید
    تورا کدام خدا

    تو را کدام جهان

    تو از کدام ترانه تو از کدام صدف

    تو در کدام چمن همره کدام نسیم

    تو از کدام سبو

    من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه

    چه کرد با دل من آن نگاه شیرین ، آه

    مدام پیش نگاهی ، مدام پیش نگاه

    کدام نشاه دمیده از تو در تن من

    که ذره ها وجود تو را که می بیند

    به رقص می آیند

    سرود می خوانند

    چه آرزوی محالیست زیستن با تو

    مرا همین بگذارند یک سخن با تو
    به من بگو که مرا از دهان شیر بگیر!
    به من بگو که برو در دهان شیر بمیر
    بگو برو جگر کوه قاف را بشکاف
    ستاره ها را از آسمان بیار به زیر
    تو را به هر چه تو گویی به دوستی سوگند
    هر آنچه خواهی از من بخواه ، صبر مخواه
    که صبر راه درازی ، به مرگ پیوسته ست
    تو آرزوی بلندی و دست من کوتاه
    تو دور دست امیدی و پای من خسته ست
    همه وجود تو مهر است و جان من محروم
    چراغ چشم تو باز است و راه من بسته ست

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  18. #500
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    هر شب به ذهن خسته من میکنی خطور


    بانـــــــــــــو، شبیه خودت؛ ساده - پر غرور

    من خواب دیده ام که شبی با ستاره ها


    از کوچـــــــه های شهر دلم میکنی عبور

    یا خواب من مثال معجزه تعبیر میشود


    یا اینکه آرزوی تو را میبرم به گــــــــــور

    بی تو، خراب، گنگ، زمینگیر میشوم

    مانند شعرهای خودم؛ شکل بوف کور

    کِی میشود میان کوچه... نه، صبر کن، نیا


    میترسم از حسادت این چشـم های شور

    تقدیر من طلسم تو بود و عذاب و شعر

    از چشــــم های شرجیت اما بلا یه دور

    ر، کامرانی

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  19. کاربرانی که از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند.


صفحه 50 از 52 نخستنخست ... 40414243444546474849505152 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. قوانين احمـقانه! (طنز!)
    توسط SysT3M در انجمن سرگرمي(طنز، بازي فكري، ...)
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 31st August 2010, 07:39 PM
  2. قوانین جالب
    توسط آبجی در انجمن دانستنیهای آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 12th February 2010, 10:07 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 11th January 2010, 06:10 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 6th January 2010, 12:55 PM
  5. خبر: افزايش وسعت مناطق شکار ممنوع در خوزستان
    توسط ØÑтRдŁ§ در انجمن اخبار اجتماعی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 14th February 2009, 12:14 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •