دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 48 از 52 نخستنخست ... 383940414243444546474849505152 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 471 تا 480 , از مجموع 513

موضوع: عشق ممنوع

  1. #471
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    مخاطب های امروزی رو هر چی بیشتر "خاص" کنی "بی خاصیت تر" میشن...

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  2. کاربرانی که از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند.


  3. #472
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    دلم با تو بود

    تو ولی سرد شدی

    آنقدر سرد که به ناچار گرمایم را به تو بخشیدم

    و تو به من تهمت سرد شدن زدی …

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  4. کاربرانی که از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند.


  5. #473
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    ایــن روزهـــآ
    بیشــتر از هــر زمــآنی
    دوسـتــ دارمــ خــودمــ باشــمــ !!
    دیگــر نـه حــرص بدســت آوردنــ را دارمــ
    و نه هـــراس از دســت دادنــ را ..
    هرکـــس مـــرا میـــخواهد بـخـــآطــر خــودمــ بخواهــد
    دلــم هـــوای خـــودم را کـــرده اســت ..

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  6. کاربرانی که از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند.


  7. #474
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    هیچکس نفهمید که زلیخا مرد بود نه زن
    مردانگی می‌خواهد ماندن پای
    عشقی‌ که تو را پس میزند

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  8. کاربرانی که از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند.


  9. #475
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه !

    قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم !

    خربزه هم نشدیم هر کی می خورتمون پای لرزش هم بشینه !

    موبایل هم نشدیم ، روزی هزار بار نگامون کنی !

    پایان نامه هم نشدیم ازمون دفاع کنن !

    آهنگ هم نشدیم ، دو نفر بهمون گوش کن !

    مانیتور هم نشدیم ازمون چشم بر ندارن !

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  10. کاربرانی که از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند.


  11. #476
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    چه عجیبه که ما در عرض یک دقیقه به پزشک اعتماد می کنیم...
    در عرض چند ساعت به کلاهبردار...
    در چند روز به دوست اعتماد میکنیم......
    در چند ماه هم به همکار.....
    در چند سال به همسایه ای....
    پس چرا بعد از یک عمر هنوز به خدا اعتماد نداریم!!!!!!!!!!!

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  12. 2 کاربر از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند .


  13. #477
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    تقصیر برگ ها نیست ، آدم ها همینند !
    نفس می دهی ، لهت می کنند …

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  14. 2 کاربر از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند .


  15. #478
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    با تو دیشب تا کجا رفتم!
    تا خدا و آنسوی صحرای خدا رفتم
    من نمی‌گویم ملائک بال در بالم شنا کردند
    من نمی‌گویم که باران طلا آمد
    پا به پای تو که می‌بردی مرا با خویش
    _ همچنان کز خویش و بی‌خویشی _
    در رکاب تو که می‌رفتی
    هم عنان با نور
    پا به پای تو تا تجرد, تا رها رفتم!
    شکرها بود و شکایتها
    رازها بود و تامل بود
    با همه سنگینی بودن
    و سبکبالی بخشودن
    تا ترازوئی که یکسان بود در آفاق عدل او
    عزت و عزل و عزا رفتم
    چند و چونها در دلم مردند
    که به سوی بی‌چرا رفتم
    شکر پراشکم نثارت باد!
    خانه‌ات آباد ای ویرانی سبز عزیز من
    تا کجا بردی مرا دیشب؟
    با تو دیشب تا کجا رفتم!

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  16. کاربرانی که از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند.


  17. #479
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    امشب از آسمان دیدۀ تو
    روی شعرم ستاره می‌بارد
    در سکوت سپید کاغذها
    پنجه‌هایم جرقه می‌کارد

    آری، آغاز دوست داشتن است
    گرچه پایان راه ناپیداست
    من به پایان دگر نیندیشم
    که همین دوست داشتن زیباست

    از سیاهی چرا هراسیدن
    شب پر از قطره‌های الماس است
    آنچه از شب به جای می‌ماند
    عطر سکرآور گل یاس است

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  18. کاربرانی که از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند.


  19. #480
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : عشق ممنوع

    رنده گفت:" چه بویی چه آفتابی، آه
    بهار آمده است
    و من به جستجوی جفت خویش خواهم رفت."
    پرنده از لب ایوان
    پرید، مثل پیامی پرید و رفت


    پرنده کوچک بود
    پرنده فکر نمی کرد
    پرنده روزنامه نمی خواند
    پرنده قرض نداشت
    پرنده آدمها را نمی شناخت
    پرنده روی هوا
    و برفراز چراغهای خطر
    در ارتفاع بی خبری می پرید
    و لحظه های آبی را
    دیوانه وار تجربه می کرد
    پرنده، آه، فقط یک پرنده بود.

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  20. کاربرانی که از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند.


صفحه 48 از 52 نخستنخست ... 383940414243444546474849505152 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. قوانين احمـقانه! (طنز!)
    توسط SysT3M در انجمن سرگرمي(طنز، بازي فكري، ...)
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 31st August 2010, 07:39 PM
  2. قوانین جالب
    توسط آبجی در انجمن دانستنیهای آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 12th February 2010, 10:07 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 11th January 2010, 06:10 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 6th January 2010, 12:55 PM
  5. خبر: افزايش وسعت مناطق شکار ممنوع در خوزستان
    توسط ØÑтRдŁ§ در انجمن اخبار اجتماعی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 14th February 2009, 12:14 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •