دخمه فخريگاه :
در نزدیكی مهاباد دخمه ای از زمان مادها وجود دارد كه این دخمه دارای دو طبقه است و شامل چهار ستون سنگی و چند قبر می باشد و از نظر حجاری و ستون بندی در رده مقابر مهم دوره ماد است كه یكی از مشخصات مهم و حتمی این مقابر ساختار آنها بر صخره ها و نمای ظاهرشان كه روبه جنوب است ، می باشد ، « دیاكونوف » باستان شناس معروف در مورد این دخمه قدیمی چنین می گوید :
« شمالی ترین مقبره مادی فخریك ( Faxyik ) در مانای باستانی و نزدیك مهاباد است كه جلو خان ندارد و سقف ساده سنگی آن را چند ستون نگاه می دارد و ظاهراً محلی برای گذاشتن جنازه ها بوده است » . تعیین تاریخ این مقبره دشوار است . ولی تشریفات تدفین در آن با مراسمی كه پیشتر در ناحیه اطراف دریاچه ارومیه متداول بوده تفاوت دارد و در نتیجه نمی توان تاریخی قدیمی تر از قرن هفتم برای آن قائل شد .
تصاویری از دخمه فخریگاه
پل مميند :
یكی از بناهای زیبای منطقه جنوب دریاچه ارومیه ساختمان پلی تاریخی است كه بر روی رودخانه گادر ( Gadar ) بسته شده است و راه ارتباطی مهاباد ـ ارومیه را در گذشته هموار كرده است . این پل كه شاهراه ارتباطی خوبی بین دو شهر ذكر شده ، بوده است و عبور و مرور از روی آن انجام می گرفت در نزدیكی روستای ممیند و در دامنه كوهی به همین نام با دید منظوری بسیار زیبا قرار گرفته است . این پل دارای سردهانه قوسی شكل است و یادآور پل های دوره ساسانی است ، پی اصلی آن از سنگ های گرانیتی محل تشكیل یافته و بقیه بدنه تا قسمت فوقانی آن از آجر چهارگوش اواخر دوره قاجار می باشد . فرم تشكیل و معماری ارزنده آن خاطراتی از حوادث سالهای قبل از جنگ جهانی اول را تداعی می كند . كف بخش فوقانی آن یعنی نقاطی كه تردد از روی آن انجام می گرفت به وسیله سنگ ماسه های درشت رودخانه سفت و سخت بهم چسبیده است و در اثر زمان و تردد انواع وسایل قدیم و جدید استواری و تحكم آن افزون شده است . طول پل كلاً 25 متر و عرض آن 8 متر است ، این پل به نامهای دیگری همچو پل « برده زرد » و « بهراملو » نیز خوانده می شودتاریخ ساخت دقیق آن مشخص نیست اما طبق روایات افراد محلی گویا زیر بنای آن در دوره قاجار ریخته شده و در دوره پهلوی اول بازسازی گردیده است ، اما آنچه مسلم است اینكه نوع آجرهای موجود و معماری سنتی و مصالح بكار رفته در آن نمایانگر نوع ساختمانهای مشابه در دوره قاجاربه است .
نمای زیبای پل ممیند در منطقه جنوب دریاچه ارومیه

شهر باستانی اندركش ( اندرقاش ) :
این شهر تاریخی حوالی دهكده ای به همین نام در 10 كیلومتری بخش حومه شهرستان مهاباد و یك كیلومتری راه آسفالته مهاباد ـ ارومیه واقع شده است . بطلمیوس از این شهر تاریخی كه متعلق به دوره مادها است ذكری به میان آورده و آن را « داروشاه » نامیده است . « راولینسون » نویسنده انگلیسی ان را « داریاسی » می نامد و در حال حاضر « دریاس » نام دهكده كوچكی است كه در 11 كیلومتری شمال مهاباد قرار دارد . در نزدیكی ویرانه های اندركش دخمه ای به نام « راكا » است كه از لحاظ سبك و شیوه حجاری شبیه دخمه های هخامنشی در تخت جمشید و نقش رستم فارس است .
در این شهرستان علاوه بر موارد فوق تپه‌های تاریخی ذیل نیز قابل اشاره می‌باشد.
تپه كلكا تپه، تپه سه گردان، تپه گرد قیچی‌آباد، تپه محمودیان، تپه كانی سیب، طاووس تپه، تپه گردلاس، تپه كیك آباد، تپه دارتوان تكانوجه، تپه دریاس، تپه پشت تب‌باغ شایكان، شهرویران خرابه‌های قدیمی، تپه كهنه شیرویران، تپه گردشوان، تپه ایل تیمور، تپه قلعه جوقه، تپه قلاتگاه قمطره، تپه قوپ باباعلی، قبرستان قاضی‌آباد، تپه قلی‌آباد، كهریزه شیخان، تپه میرده، تپه اتمیش، تپه كوچك اتمیش، تپه بازار، تپه كهنه ختایی، تپه حاجی خوش، قز قلعه، تپه قره داغ، قلای لاچین، تپه باكردی، تپه گردگرده، تپه سلم، تپه باگردان، تپه سیاقول، تپه غوث‌آباد، تپه آزاد، تپه برایمه، تپه برده سپیان اوزون دره، تپه قزلجه، تپه چوملان، تپه سلامت، تپه آغاسور، تپه قویطل، تپه میرگرد، تپه ماسوه، تپه گابارله، تپه زنگی‌آباد، تپه قره‌بلاغ، تپه جزیره، تپه آش‌كهن، تپه گؤیجه دره، تپه حاجی مامیان، تپه قلات ماران، تپه‌های سلطان سعد و قاص، تپه كپه كند، تپه آمد، تپه نیك‌آوا، تپه آفاق، تپه میرمه، تپه جانداران، تپه گاگش علیا، تپه شكربیك، تپه گاگش سفلی، تپه گلیجه، تپه گرده خولینه، تپه قزل قوپی، تپه گردگولان، تپه كوسه كهریز، تپه سبك، تپه باب حیدر، تپه بیرتندور، تپه برده روخاو، تپه دریژه گروله، تپه دهلیز، تپه قبران، تپه وهش، تپه گرده بیان، تپه قواقلعه، تپه تنگ باكه، تپه گرده رش، تپه همه بازارا، تپه لق لقایسی، تپه عبدالله آباد، تپه‌های خاتون باغ، تپه گرگ آوا، تپه گردعلی، تپه ترشكان، تپه سنجاق، تپه قولقلاق، تپه شیلان‌آباد، تپه گل تپه، زمینهای قوزولی سفلی، تپه و قبرستان چهاردیوار
نمای مسجد روستای خانقاه
غار راكاد :
با استناد به تحقیقات و كاوشهای باستان شناسی ، دخمه ای در 18 كیلومتری مهاباد در دهكده اندر قاش وجود دارد كه به لحاظ سبك و شیوه حجاری ، شبیه دخمه های هخامنشی در تخت جمشید و نقش رستم است . این دخمه غارگونه را اهالی محل به نام «راكاد» می‌شناسند.
دیگر آثار تاریخی به شرح زیر است :
لوح تورگن ، قلعه آلی گار ، قلعه قلات گاه ، قلعه ایل تیمور ، قلعه اوزون دره ، تكیه شیخ بابار ، خانقاه عباس آباد ( قاجار ) پل سلطان ، دژ قلات شاه ، اشكوتان ، شهر زور ، قلعه حمارم بیگ ، سنگ قبر بیرم و ... .
نمای تپه كنته مهاباد
سنگ نبشته برده روخاو :
در فاصله 35 كیلومتری شهر مهاباد و در غرب روستای تالاو و جنوب شرق روستای دلیكداش و دقیقاً در جنوب قریه شیرین آوه در كنار كانال آبیاری دشت حاجی حسن مجموعه سنگ هایی دیده می شود كه اصطلاحاً به زبان كردی « برده روخاو » نامگذاری شده است و آن متشكل از سنگهایی است كه در اثر حادثه ای ( احتمالاً زلزله ) فروپاشی نموده و به حالت فعلی در آمده اند و به همین جهت به برده روخا و یا سنگ های ریخته شده شهرت یافته است . كلمه دلیكداش تركی هم به همین مناسبت بر روستای فوق اطلاق گردیده است . آب فراوان در این منطقه می توانست منبع حیاتی خوبی را در گذشته جهت شكوفایی تمدن های پیشرفته بوجود آورده باشد . مجموعه برده روخاو در میان خود یك سنگ بسیار بزرگ را جای داده كه بر قسمت صاف شمالی آن كتیبه ای با ابعاد 30 * 50 سانتی متر و به عمق 3 سانتیمتر كنده شده و خطوطی بر آن منقوش است این كتیبه تقریباً در 45 درجه و 52 دقیقه شرقی از نصف النهار گرینویچ و 36 درجه و 57 دقیقه عرض شمالی قرار دارد. خطوط حك شده بر سنگ زیاد خوانا نیست . اما این خطوط تقریباً به خطوط آرامی ( متن آویستایی ) اندك شباهتی دارد ، یكی دو كلمه هم با خطوط كوفی مشابهت دارد ، اما در مورد هیچ كدام نمی توان اظهار نظر قطعی نمود . ولی به نظر می رسد اگر از خطوط كشف رمز گردد ، احتمالاً متعلق به دوره ساسانی و خطی مشابهت با كتابت آویستایی می باشد . چرا كه در دوران حكومت ساسانیان این منطقه از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است و مخصوصاً در اواخر این حكومت ، منطقه دستخوش مبارزات میان رومیان هراكلیوسی و ایرانیان كسرایی بوده است . می توان اظهار نظر نمود كه این كتیبه نیز كه بیشتر از چند خط نیست یادگار دوران ساسانی باشد . مزید بر این علل شیوه سنگ تراشی در كتیبه مذكور با شیوه سنگتراشی دوره ساسانی در نقش رستم و طاق بستان تقریباً یكسانی دارد .
خره هنجيران :
این سنگ نوشته در 28 كیلومتری جنوب شهر مهاباد در كناره چپ جاده مهاباد ـ سردشت و تقریباً در ارتفاع 1330 متری از سطح دریا قرار گرفته است واژه كردی خره به معنی « دره كوچك » و هنجیر همان « انجیر » است كه نشان می دهد در گذشته درختان انجیری در أین منطقه وجود داشته است و به مرور به علت كثرت دامداری منطقه و وجود احشام فراوان به تدریج درختان مذكور از بین رفته است . در بین مجموعه سنگ های خره هنجیران كه از بقایای دوران سوم زمین شناسی است ، بزرگترین سنگ كه حكاكی در آن صورت گرفته در قلب أین مجموعه قرار گرفته و سنگ های دیگر در قسمت فوقانی آن قرار دارند . یكی دیگر از سنگ ها در فاصله 50 متری سنگ بزرگ در قسمت شرقی قرار دارد . حكاكی موجود در سنگ بزرگ نشان می دهد كه مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد است یعنی قدمتی حدود 4000 ( چهارهزارسال ) دارد و دلیل آن هم یكی دو مورد از حكاكی ها نشان دهنده شخصی سوار بر حیوانی است كه قاعدتاً باید اسب باشد و چون هنر اسب سواری ویژه ایرانیان یا آریایی های مهاجر است كه به دیگر اقوام سرایت نموده است تاریخ قید شده راتایید می‌كند .شواهد دیگری حاكیست كه سنگ ها در دورانی حكاكی شده اند كه انسانها بر فراز كوهها و ارتفاعات در میان جنگلهای نیمه انبوه زندگی می كرده اند كه هنوز آب دره ها فروكش نكرده و دشت ها بصورت فعلی در بسیاری از مناطق یا حداقل در این منطقه پدیدار نشده اند كه اصطلاحاً این دوره را « دوره غارنشینی و جمع آوری غذا » می نامند
مقبره شمس برهان :
رقد شمس برهان در روستای خانقاه و در منطقه سردسیر قرار دارد كه اصولاً نواحی كردستان به لحاظ كوههای مرتفع دارای آب و هوایی معتدل در تابستان و بسیار سرد در زمستان است . این مرقد در 35 كیلومتری جاده مهاباد به بوكان در سمت راست جاده مذكور در یك راه فرعی بطول تقریبی 7 كیلومتر قرار دارد . بنا به اظهار روحانی روستا كه متولی مرقد و نوه شمس برهان است و نیز شیوه های معمول در صفه سازی و ساختمان سازی و بكارگیری تزئینات دو طرف ایوان قدمت بنا بیشتر از 100 سال به نظر می رسد ، ولی تعیین قدمت و تاریخچه دقیق آن در اثر مطالعات بیشتر ، میسر می باشد . ساختمان بنا بصورت چهارگوش بوده و مصالح بكار رفته در آن عبارتند از سنگ های آهكی تراشیده شده و تیرهای قطور چوبی كه دارای سقفی مسطح است . تهویه درونی و نور داخل مقبره بواسطه پنجره هایی كه در شمال و جنوب آن تعبیه شده انجام می‌پذیرد ، لبه بام از چهارضلع با چوب بصورت كنسول ساخته شده و در داخل ایوان دو طاقچه بصورت گچبری مشاهده می شود ، جبهه درونی با اندود گچ ساده و جبهه خارجی بوسیله سنگهای تراشدار تزئین داده شده است . این مكان مذهبی محل اجتماع مریدان و سالكان طریقت نقش بندی است .
نمای بیرونی مقبرة شمس برهان
نمای بیرونی مقبرة شمس برهان
مقبره بداق سلطان :
مقبره بداق سلطان در جنوب غربی شهر مهاباد و داخل قبرستان عمومی شهر قرار گرفته است ، چون شهر مهاباد كلاً درمیان دره ای كه رشته كوههایی آن را احاطه كرده و رودخانه ای بنام رودخانه مهاباد كه از وسط شهر می گذرد قرار گرفته است ، لذا قبرستان مذكور كه آرامگاه بداق سلطان نیز در داخل آن قرار دارد در محلی مرتفع تر از شهر قرار گرفته است ، گویا در زمان خودش اینمحدوده بصورت خاص به قبور بزرگان اختصاص داشته و وجود چند سنگ قبر این نظریه را تایید می نماید . مقبره بداق سلطان در میان قبور اهالی شهر محصور گردیده و دارای گنبد ساده و كم حجمی می باشد كه آنرا از سایر قبرها متمایز می نماید . این مقبره متعلق به یكی از سرداران شاه عباس صفوی می باشد كه در مدت حكومت خود مهاباد ( ساوجبلاغ ) را به عنوان مقر حكمرانی خود انتخاب كرده و در عمران و آبادانی این منطقه كوشش بسیار نموده است كه از جمله كارهای او بستن سه بند بر روی رودخانه ساوجبلاغ و قنات داخل شهر و احداث كاروانسرا و حمام و مهم تر از همه ساختمان مسجد جامع مهاباد كه بنام مسجد سور ( سرخ ) معروف است . می باشد كه متاسفانه غیر از مسجد جامع ( سرخ ) بقیه آثار از بین رفته اند . مقبره بداق سلطان كه بنایی ساده و كوچك می باشد و بصورت منفرد داخل قبرستان عمومی شهر قرار گرفته دارای پلانی مستطیل با تورفتگی و بیرون آمدگی‌هایی می باشد و متشكل از دو بخش یكی ورودی و دیگری اطاق اصلی مقبره می باشد كه بر روی هر كدام از این دو قسمت گنبدی ساده احداث نموده اند . ساختمان مقبره كه بر روی صفحه سنگی قرار گرفته فاقد پی بندی اساسی و تماماً از آجر ساخته شده و بیشتر قسمتهای آن به علت گذشت زمان و عدم مراجعت كافی ریزش نموده كه تعمیراتی هم در آن بصورت موضعی به عمل آمده است . این بنا اخیراً به همت میراث فرهنگی استان تعمیر و بازسازی شده است كه بازدید از آن را خالی از لطف نمی كند .
نمای بیرونی مقبرة بداق سلطان
مسجد جامع مهاباد : زیباترین و جالبترین اثر تاریخی بجای مانده از دوران صفوی در منطقه غرب و شمال غرب ایران مسجد جامع مهاباد یا مدرسه شاه سلیمان می‌باشد كه اكنون در قلب شهر قرار گرفته است و خطبه های نماز جمعه شهر در آن برگزار می شود ، این مسجد كه اساساً به عنوان مكان تعلیم علوم دینی آن زمان در شهر مهاباد كه قدیمی ترین و متمركزترین شهر منطقه بوده بوجود آمده است در زمان شاه سلیمان صفوی و فرمانروایی تنها سلطان و حكمران نیكوكار منطقه كردستان یعنی بداق سلطان ساخته شده است . ( بداق سلطان از نوادگان صارم بیگ و فرزند شیرخان می باشد ) كه زمان ساخت این مسجد زیبا به سال 1809 هجری قمری بر می گردد كه مساحت كلی این مسجد با حجره های رو به حیاط و یك سردر ورودی و یك حوضخانه در ضلع جنوبی 1259 متر مربع است . شبستان زیبای آن كه مقدمه ای بر شبستان مسجد وكیل شیراز است دارای ده ستون سنگی نخودی رنگ استكه ارتفاع هر یك از آنها 60/2 سانتی متر است و بصورت یك پارچه و دو پارچه قرار دارد و سقف سرستونها مربع و طول هر ضلع هفتاد سانتی متر است و غیر از پایه های مسجد و این ستونها و كف حجره های بیرونی كه از نوع سنگهای ذكر شده ( نخودی رنگ ) پی ریزی شده اند و بقیه بنا كلاً از آجر قرمز چهارگوش و ملات و گچ وش و غیره است .پشت بام اصلی مسجد را هیجده گنبد آجری نیم كره ای پوشانده كه سابقاً با ناودان های سنگی آبریز آن میسر شده بود . محراب آن در بخش شمالی قرار دارد و طبقه دوم آن كه بخشی جزئی را شامل می شود ویژه نماز گزاران زن است كه با بخش اصلی تفاوت كلی دارد . صحن حیاط مشتمل بر حجره های متعدد است كه قرینه ورودی آن را حوضخانه ای زیبا تشكیل می داد ، اما متاسفانه بر اثر سهل انگاری گنبد و طاق این حوضخانه به كلی از بین رفته بود كه در چند سال اخیر مجدداً به همان فرم و شكل اولیه بازسازی شده است .
نمای داخلی مسجد جامع مهاباد
نمای داخلی حیاط و یك حوضخانه مسجد جامع مهاباد
حمام ميرزا رسول :
حمام میرزا رسول در مركز شهر مهاباد واقع شده است و محل قرار گیری آن یكی از پر ترددترین سایتهای شهری می باشد . این بنا دقیقاً در ضلع شرقی خیابان سید نظام و در كنار یكی از گذرهای قدیمی بازار قرار گرفته است . تاریخ ساخت این بنای قدیمی بصورت دقیق مشخص نیست ولی با توجه به فرم معماری بنا و احتمال همدوره بودن آن با مسجد جامع شهر احتمالاً قدمت آن به دوره صفویه می رسد . ورودی اصلی حمام از سمت خیابان سید نظام می باشد . پس از طی كردن پله های ورودی به سمت پایین و رسیدن به یك فضای مكث ، از یك گوشه وارد فضای سربینه می شویم . نكته جالب توجه در پلان این بنا رعایت سلسله مراتب در ارتباط با فضاهای داخلی است ، چرا كه از یك گوشه كه وارد فضای سربینه می شویم ، از گوشه مقابل وارد یك فضای مكث شده و پس از طی كردن یك دالان به فضای گرمخانه می رسیم ، دو فضای گرمخانه و سربینه دارای پلانهای مربع نابرابر بوده و فضاهای پشت بند در اطراف آنها واقع شده اند . هر كدام از گنبدهای گرمخانه و سربینه دارای چهار نورگیر در بغل و یك نورگیر در مركز گنبد هستند . تفاوت اندازه و ارتفاع گنبدها به فضاهای بنا تنوع خاصی بخشیده است ورودی قدیم و اولیه حمام از راسته بازار گرفته می شده است . حمام در حال حاضر تعطیل می باشد و از آن استفاده نمی شود .
فضای داخلی حمام میرزا رسول
حمام لج مهاباد :
این بنا در 21 كیلومتری منطقه شمال شهرستان مهاباد و در داخل روستای لج قرار دارد با توجه به تاریخ منطقه و بناهای مشابه و مصالح بكار رفته در بنا قدمت آن به سال های 1050 الی 1100 هجری قمری می رسد ( یعنی دوره صفویه ) پی ها و زیربنای حمام از سنگ های موجود محلی و بقیه بنا از آجر چهارگوش قرمز رنگ است . محوطه زیرگنبد ورودی بصورت چهارطاق است كه فواصل زیر دوپایه طاقدار 4 متر می باشد . پایه ها بصورت مربع است كه هر ضلع آن 5/1 متر است . محیط گرمابه اصلی ازدرون 35 متر است كه بصورت سه قسمت پیوسته با هشت طاق بنا شده و ارتفاع فعلی آن از كف زمین تا قسمت آجری 75/1 متر می باشد . بنا مجموعاً دارای دو گنبد بزرگ آجری می باشد كه 6 گنبد كوچكتر آجری در اندازه های مختلف نیز دارد و همانند سایر حمام های قدیمی دارای فضاهای ورودی ، سربینه ، گرمخانه و خزینه می باشد كه در حال حاضر كاربردی بعنوان گرمابه ندارد اما اخیراً این حمام قدیمی در اختیار شورای اسلامی روستای لج قرار گرفته است تا بهره برداری و بازسازی شروع شود و در آینده نزدیك به یكی از مراكز دیدنی شهرستان مهاباد تبدیل گردد .
حوضخانه شاه درويش :
این حوضخانه در شهرستان مهاباد ، خیابان طالقانی شرقی ، كوچه دارایی در داخل صحن مسجد شاه درویش قرار گرفته است . قدمت بنا حدوداً به 150 الی 170 سال قبل بر می گردد . بنا گنبدی مدور دارد زیربنای بنا حدود پنجاه و شش مترمربع است و بوسیله هفت پله از سطح فعلی كه خود برآمده از یك سطح اصلی است بر كف حوضخانه كه با سنگ صاف و صیقلی مفروش شده می رسد . سطح حوضخانه كه حوض تقریباً در وسطآان قرار گرفته دو كفه است ، با ارتفاع سی سانتی متر است كه كف مرتفع ویژه نمازگزاران است . دو طاقچه قدیمی در طرفین شمالی ـ جنوبی دیواره حوضخانه موجود است. و یك تیرك چوبی بر ورودی سمت راست بنا بسته شده كه ظاهراً حفاظتی در برابر ترك بزرگ بوجود آمده در بخشی از گنبد و دیواره آن است . از بنای یاد شده بعنوان مكانی برای وضوگرفتن استفاده می شده است كه آب آن از چشمه ای كه از كوه جریان دارد تامین می شود و دوباره از آن سرریز می گردد .
داخل حوضخانه شاه درویش
حوضخانه رستم بيگ :
در شهرستان مهاباد اندكی دورتر و بالاتر از حوضخانه شاه درویش در صالح الدین شرقی ـ كوچه قاضی زاده در صحن مسجد رستم بیگ واقع شده است . سال تاسیس بنا به سال 1230 هجری قمری بر می گردد . بنای حوضخانه از آجر و زیر بنای آن از سنگهای متراكمی است كه تا ارتفاع 90 سانتی متری دیواره صاف و صیقلی شده اند . گنبد بنا آجری و مدور است و طاقهای سه قسمتی ( جناغی ) آجری می باشند . آجرهای بنا از نوع چهارگوش قرمز می باشد و ملات بكار رفته در بنا گچ و خاك می باشد . كف بنا هم موزائیك كاری شده است . چون این حوضخانه درون مسجد رستم بیگ قرار دارد در نتیجه برای گرفتن وضو از آن استفاده می شده است . در سال 1378 تعمیراتی در داخل حوضخانه انجام گرفته است كه شامل بندكشی دیوارها و آجر كاری می باشد . در ضمن عایق كاری پشت بام نیز انجام شده است .
داخل حوضخانه رستم بیك
تاریخچه و وجه تسمیه مهاباد :
نام قبلی شهرستان مهاباد، ساوجبلاغ مكری (در لهجه مهابادی: سابلاغ) بود درباره ی واژه مهاباد تاكنون تعبیرات و معناهای گوناگونی گفته‌ شده است. مهاباد را مادآباد نیز گفته‌اند كه این تعبیر هیچ گونه دلیل قابل قبولی همراه ندارد. این شهر را مه‌آباد نیز گفته‌اند كه اگر به معنای جایی باشد كه همیشه مه آلود است این تعبیر نیز با واقعیت وفق نمی‌کند. در فرهنگ فارسی برهان قاطع درباره واژهٔ مهاباد چنین نوشته شده است كه نام اولین پیغمبری است كه به عجم مبعوث شد و كتابی آورد كه آن را «دساتیر» خوانند. بعضی نیز براین اعتقاد هستند كه مهاباد به معنای جایی است كه بزرگان آن جا را آباد كرده‌اند. این منطقهٔ قدیمی در زمان‌های پیشین مركز نواحی كردنشین بوده و بطلیموس آن را داروشاه و راولیستون به نام داریاس نامیده است. امروز در 3 فرسخی شهر فعلی، روستایی به نام دریاز (دریاس) مشهود است كه از قرار معلوم شهر داریاس در همین نقطه واقع بوده است. در عصر هخامنشی منطقه، بخشی از امپراتوری عظیم هخامنشی بود و بعد از آن در زمان اسكندر بخشی از آتوپاتن ماد بود كه ژنرال هخامنشی آتروپات و سپس جانشینانش بر آن جا حكومت كردند. در دوره صفویه ایالات غرب ایران میدان مبارزه و برخوردهای دو امپراتوری صفویه و عثمانی بود و حكام محلی در ولایات باختر به مقتضای توانایی یكی از دو امپراتوری هر بار تابع یكی از آن ها می شد. این شهر در گذشته بر اثر زلزله ای نابود و دوباره ساخته شد. پیرامون این شهر آثار تاریخی متعددی وجود دارد.
قسمتی از این منطقه‌ در سال ۱۹۴۶ به‌ رهبری قاضی محمد اعلام اسقلال کرد و جزئی از جمهوری مهاباد بود. مهاباد در زمان حاکمی به نام بداق‌سلطان روند رو به پیشرفت خود را شروع کرد. یکی از اهداف بداق‌سلطان برگرداندن مهاباد به زمان اوج بوده است. همچنین در زمان حکومت سرداران مکری در بوکان شهر مهاباد دومین شهر ایالت مکریان قلمداد می گردید.
آثار تاریخی مهاباد :
تحقیقات مورخین و آثار کشف شده توسط باستان شناسان حاکی از آن است که منطقه شهرستان مهاباد حداقل از سده‌های اول هزاره اول پیش از میلاد مسیح یکی از مناطق مسکونی ایران باستان بوده است. یکی از این آثار کتیبه‌ای به خط میخی منسوب به (مینوآ) می‌باشد که بین سالهای 812 تا 778 قبل از میلاد سلطنت داشته است. کتیبه مذکور تا سال 1890 موجود بوده است. آثار دیگری مانند پلکا‌ن‌های سنگی و راهروهای زیرزمینی مشهور به برده کنته کشف گردیده که بر نفوذ و هجوم قوم دیگری بنام وانیها به منطقه دلالت دارد. از دوره مادها نیز آثاری از جمله یک گور بنام فقرهقا (فرهادگاه) بجامانده است. بررسی آثار برجای‌مانده از زمانهای دور گذشته، نشانگر این امر است که تمدن و شهرنشینی در این منطقه از اختلاط فرهنگی و نژادی بین اقوام مختلفی مانند بابلی‌ها، آشوری‌ها، وافی‌ها، لولوئی‌ها، کوتی‌ها، کاسی‌ها، مادها و سرانجام تیره‌های آریایی‌نژاد کرد بوجود آمده است