شب زمستان بود کپی سرد یافت
کرمکی شب تاب ناگاهی بتافت
کپیان آتش همی پنداشتند
پشته آتش بدو برداشتند
ببخشید من قبلی رو دیر زدم
شب زمستان بود کپی سرد یافت
کرمکی شب تاب ناگاهی بتافت
کپیان آتش همی پنداشتند
پشته آتش بدو برداشتند
ببخشید من قبلی رو دیر زدم
باز هم بلند شو
ایستادن کسی که زمینش زده انداز کسی که به زور سر پایش نگه داشته اندزیباتر است . . .
ياري اندر کس نمي بينم ياران را چه شد
دوستي کي آخر آمد دوست داران را چه شد
در درگه ما دوستی یک دله کن
هرچیز به غیر ماست آنرا یله کن
یک روز به اخلاص بیا بر در ما
گر کار تو برنیامد آنگه گله کن
دیدی آن ترک خطا دشمن جان بود مرا
گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر
نبايد بستن اندر چيز و کس دل که دل برداشتن کاريست مشکل
لطیفه ای به میان آر و خوش بخندانش
به نکته ای که دلش را بدان رضا باشد
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر
درون کوچه قلبم،
چه غمگینانه می پیچد صدای تو که می گفتی ،
به جز تو دل نمی بندم
خبرت هستـــــــ....که بـــــــی روی ''تــــــو'' آرامــــم نـــــــيست...؟
من و همصحبتی اهل ریا دورم باد
از گرانان جهان رطل گران ما را بس
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر
سلسله موی دوست حلقه جام بلاست
هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
همیشه رفتن رسیدن نیست.ولی برای رسیدن باید رفت در بن بست هم راه آسمان باز است پس پرواز را بیاموزیم
تمام پنجره ها بی قرار بارانند
چقدر خشکی و صحراست بین آدم ها
و کاش صبح ببینم کا باز مثل قدیم
نیاز و مهر و تمناست بین آدم ها
بهار کردن دل ها چه کار دشواریست
و عمر شوق ، چه کوتاست بین آدم ها
میان تک تک لبخند ها غمی سرخ است
و غم به وسعت یلداست بین آدم ها
به خاطر تو سرودم ، چرا که تنها تو
دلت به وسعت دریاست بین آدم ها
خبرت هستـــــــ....که بـــــــی روی ''تــــــو'' آرامــــم نـــــــيست...؟
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)