دولت فقر خدایـــــــا به من ارزانی دار
کین کرامت سببِ حشمت و تمکین من است
تا اوج ، راهی ام به تماشای من بيا
با بالهای عشق تو پرواز ديدنی ست
uody
يه نور قشنگو زيبا مياد هميشه شبها
در اين سياهي شب اون با ياراش ميشن پيدا
اللهم عجل لولیک الفرج
اگر حجاب ظهورت وجود پست من است
دعا كن كه بميرم چرا نمي آيي؟
ای غایب از نظربه خدا می سپارمت
تو زندونی که من دیدم
فقط جون دادن آزاده
خلاصم کن ازین دوزخ
که قحط آدمیزاده
uody
هست شب، یك شب دم كرده و خاك
رنگ رخ باخته است .
باد - نو باوه ی ابر - از بر كوه
سوی من تاخته است .
دلم تنگه پرتقالِ من!
تو آمدی که شب از چشمهای من برود
سپیده سر بزند...خستگی ز تن برود
پرنده ای که اسیر شکسته بالی بود
به اشتیاق تو تا اوج پر زدن برود
uody
در شگفتم من در شگفتم من
نمی پاشد ز هم دنیا چرا؟!
دلم تنگه پرتقالِ من!
آوازی غمگین می خوانَد دریا
تمام شب
رازی
دهان به دهان می گردد
بین گوش ماهی ها...
uody
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)