بررسی وظایف و ماموریتهای پیشنهادی پشتیبانی نزدیک برای نیروی هوایی و هواپیماهای مورد نیاز

یکی از مهمترین وظایف یک نیروی هوایی (و در برخی از کشورها هوانیروز) پشتیبانی نزدیک هوایی می باشد. این وظیفه به حدی مهم و تاثیر گذار است که در طول تاریخ پرواز و استفاده نظامی از هواپیما، گونه های ویژه ای از هواپیماها برای این منظور(یا عمدتاً این منظور) طراحی و ساخته شده اند. هواپیماهایی نظیر اشتوکا، ایلیوشین 2 ، اف 5، سوخو 25، ای 10، و. . . نمونه هایی از این دست که بسیار هستند. اخیراً هم این وظیفه به عنوان یکی از مهمترین وظایف هواپیمای اف 35 برگزیده شده است تا تاکیدی باشد بر اهمیت این مطلب از دیدگاه استراتژی نبردهای نوین هوایی.
البته پشتیبانی نزدیک نقشها و وظایف گسترده ای را شامل می شود که شاید در همه دنیا بر روی یک تعریف واحد از آن توافق کاملی نباشد اما برخی از این وظایف را می توان اینگونه برشمرد :
الف) حمایت وپشتیبانی از نیروهای عمل کننده در میدان نبرد خصوصاً خط مقدم.
ب) درگیری با نیروهای دشمن و پاکسازی و باز کردن مسیر برای نیروهای پیشروی کننده و عمل کننده.
ج) سرکوب پدافند هوایی دشمن به جهت عمل آسانتر هواپیماهای خودی بویژه بمب افکنها.
د) دیدبانی رزمی(ببین و بکش).
هـ) درگیری متقابل با پرنده های پشتیبانی نزدیک دشمن و ساقط نمودن آنها( این پرنده ها به این منظور و به منظور دفاع از خود معمولاٌ مجهز به موشکهای هوا به هوای کوتاه برد می باشند. البته دفاع از خود دارای اولویت بیشتری می باشد تا حمله به هواگردهای دشمن.)
و) پوشش های ساحلی به نیروهای خودی و حمایت از شناورهای ساحلی در برابر شناورهای دشمن.
ز) حمایت از تاسیسات ساحلی در برابر حملات شناورهای دشمن.
ح) نابودی نیروهای مهاجم دشمن در حملات آفندی آنها خصوصاً نیروهای زرهی دشمن.
ط) نابود سازی نیروهای پشتیبانی توپخانه ای دشمن(توپخانه ها، خمپاره ها، توپخانه های راکتی و. . .)
و
.
.
.
با توجه به این تعاریف گسترده کشورهای صاحب تکنولوژی با توجه به نیازهای خود و با توجه به مقدوراتشان دست به طراحی و ساخت گونه هایی از این هواپیماها زده اند تا جوابگوی نیاز آنها باشد.
به عنوان مثال آمریکایی ها با هدف جلوگیری از هجوم بیش از 12000 تانک ارتش سرخ و پیمان ورشو دست به طراحی و ساخت یک هواپیمای پشتیبانی نزدیک زدند(ای 10) که هدف اصلی آن سد نمودن راه نیروهای زرهی دشمن بود و به عنوان مثال قابلیت های پشتیبانی ساحلی یا نبرد ضد شناور خیلی برای آن تعربف نشده بود. در عوض مجهز به یک توپ گاتلینگ 30 میلی متری بود که می توانست با آن به اهداف زرهی سبک و ستونهای خودرویی حمله نماید و نهایتاً می توانست از موشکهای ماوریک خود بر علیه اهداف سبک دریایی استفاده نماید و یا روسها دست به طراحی و ساخت هواپیمای سوخو 25 (بعدها سوخو 25 تی و بعداً سوخو 39) زدند که در نمونه اولیه قابلیت ضد تانک برای آن خیلی مهم نبود و بعداً با اهمیت یافتن این موضوع مدل «تی» آن را طراحی و تولید کردند. اما در عوض توانایی نشست و برخاست از باندهای نا آماده و حتی خاکی و استفاده از هر نوع سوخت پایه نفتی( سوخو 25 می تواند از بنزین، نفت سفید، انواع سوخت jp ، گازوییل ، نفت کوره و. . . جهت سوخت خود استفاده نماید) برای آنها مهم بود و در طراحی هواپیما به آن توجه کردند.
و همچنین در سایر کشورها یا کشورهایی که از هواپیماهای تخصصی پشتیبانی نزدیک به جهت این امر استفاده نکردند و از گونه هایی از هواپیماهای تهاجم زمینی یا چند منظوره به جهت این منظور استفاده کردند(مانند اف 4 یا پاناویا تورنادو و. . .) هر کدام وظایف ویژه ای با توجه به موقعیت خود و تهدیدات پیش رو برای مأموریت پشتیبانی نزدیک تعریف کردند به طوری که شاید در خیلی از کشورهای همسایه با هم و با تهدیدات مشترک، وظایف بعضاً گوناگونی در خصوص پشتیبانی نزدیک تعریف شده است.
لذا می بینیم تعاریف و ویژگی ها در خصوص این نوع ماموریت هوایی واقعا متنوع و زیاد است در حالی که مثلاً برای ماموریت رهگیری شما این مقدار تنوع در تعریف مسئولیت نمی بینید و در آنجا تقریباً در همه دنیا وقتی جنگنده رهگیر به پرواز در می آید وظیفه آن مقابله با هواپیماهای دشمن است و برای این کار هم تسلیحات مشخصی به آن اختصاص می یابد در حالی که در ماموریت های پشتیبانی نزدیک تنوع تسلیحات به حدی در بعضی موارد زیاد است که خود خلبان با توجه به تجربیات و شناخت خود حق انتخاب دارد و محدود به نوع خاصی از تسلیحات نمی شود.
به نظر بنده ما باید اول اولویتها، وظایف و انتظارات خودمان از «پشتیبانی نزدیک» برای نیروی هوایی را مشخص نماییم آنگاه به انتخاب هواپیمای مناسب (و یا طراحی و ساخت آن) و انتخاب جنگ افزارهای مناسب بپردازیم. (که حتماً این کار در نیروی هوایی شده و ما به جهت بحث در سایت میلیتاری و بالا بردن اطلاعات و شنیدن نظرات دوستان این کار را می کنیم.)
اما متاسفانه معمولا در بحثهای ما این رویه برعکس است یعنی اول جنگ افزار انتخاب می شود بعد هواپیما و دست آخر اگر وقت و حالی باقی بود به وظایف و ماموریتها پرداخته می شود.
در نتیجه برای اینکه ان شاءالله از بحث خود نتیجه ای بگیریم و به بیراهه هم نرویم بحث را پله به پله در سه مبحث ذکر شده شروع می کنیم:
1-به نظر شما وظایف و نیازهای مأموریت پشتیبانی نزدیک در کشور ما چیست و چگونه باید تعریف شود و برای این ویژگی هایی که نام می برید چه دلایلی دارید؟(لطفاً به طور کامل شرح دهید با ذکر دلایل که امکان تحلیل آنها باشد)



منبع:میلیتاری