مشخصه هاي شيوه کلاسيک در مقايسه با شيوه باروک
مشخصه هاي شيوه کلاسيک در مقايسه با شيوه باروک
دو مکتب کلاسيک و باروک مشخصه ها و ويژگي هاي منحصر به فردي دارد که تنها در آثار آن دوره به خصوص ديده مي شود.
در شيوه کلاسيک جمله ها و ملودي هاي کوتاه است ولي در شيوه باروک بلند است و در بخشهاي ديگر داخل مي شود. در شيوه کلاسيک موومان از نظر تمپو ( Tempo ) و حالت به طور متناوب قراردارند و شدو شعف هاي ثابت مانند فورته (f) و متغير تدريجي مانند کرشندو (Crescendo) و ديمي نواندو (diminuendo) در مقابل روش کنسرتاتو (Concertato) در شيوه باروک که فقط به طور متناوب بين سازهاي تکنواز (Solo) و جمعي (tuti) ارکستر وجود دارد بوجود آمده اند.
در شيوه کلاسيک تعادل و وضوح بين قسمتهاي مختلف مشخص است و صرفه جوئي در مواد خام موسيقي و بهره برداري کامل از يک ايده موسيقائي به صورت تکه تکه کردن و به کاربردن هر يک از آنها به شکلي جديد که بسط و گسترش (Development)نام دارد به وفور به کار رفته است.
استفاده از هارموني (Harmony) به جاي کنترپوان (Contre – Point) تقليدي در شيوه باروک نيز يکي از تفاوت هاي عمده به شمار مي رود. ايجاد سمفوني کلاسيک در مقابل کنسرتوگروسوي (Concerto grosso) باروک و ايجاد کنسرتوي (Concerto) دو تمي (Bithematic) کلاسيک در مقابل کنسرتوي يک تمي باروک و همچنين ايجاد سنات دو تمي کلاسيک در مقابل کنسرتوي يک تمي باروک و تريوي (trio) پيانوي کلاسيک در مقابل تريو سنات (trio sonate) باروک و ايجاد کوارتت زهي (String Quartet) از مشخصه هاي ديگر شيوه کلاسيک است.
در دوران کلاسيک تغييرات عمده اي در فورم اپرا (opera) کائنات (cantata) اوراتوريو (oratorio) – مس (Messe) در جهت استفاده از هارموني و ديناميک بوجود آمد در حالي که استفاده از موتت (Motet) متوقف شد. در اين دوران هنر ارکستراسيون (orchestration) با استفاده از قطعات تکه تکه شده به وسيله گروه هاي سازي تکميل شد و سازمان ارکستر بر مبناي گروه هاي چهارگانه سازي : بادي هاي چوبي (wood – wind) تثبيت شد و همچنين اپرا کميک شکل گرفت و تغييراتي در اپرا آن را بسوي رئاليسم و ايجاد حالات دراماتيک پيش برد و موسيقي خالص اهميت يافت. بزرگترين آهنگسازان اين دوره عبارتند از: هايدن – موتزارت – بتهوون و گلوک.
*مصطفي کمال پورتراب(رييس هيئت مديره کانون مدرسان)
علاقه مندی ها (Bookmarks)