نصایحی برای افزایش خلاقیت {بخش دوم و آخر}
در قسمت قبلی این مقاله به سه مورد از نکاتی که نویسنده «کوان لی» در مورد تجربیات خودش برای دست یابی به خلاقیت توضیح داده بود، پرداختیم.در ادامه مطلب می توانید بقیه این نکات را مطالعه کرده و در زندگی خودتان به کار بگیرید.
این نکات شاید برای ۲۰ ساله ها بهتر باشد چون هنوز در شغل شان پا نگرفته و روند زندگیشان تعیین نشده است. آن ها هنوز روی مرز انتخاب ها ایستاده اند. اما اگر حتی سنتان خیلی بیشتر از این هم باشد، و هنوز در سرتان ایده هایی می پرورانید که دوست دارید زندگی تان متفاوت با چیزی باشد که هم اکنون دارید، باز هم این نکات برای شما بسیار مفیدند. می توانید از نو آغاز کنید و مطمئنا به دلیل تجاربی که دارید، خیلی سریع تر به مقصود خواهید رسید. همانطور که خواهیم خواند: نمود خلاقیت به صورت علمی، با استفاده از تلاقی نابی بین تجارب و دانشی که داریم به وجود می آید.
۴-محدودیت ها را در آغوش بگیرید
شاید به نظر غیر منطقی برسد، اما محدودیت ها می تواند به خلاق تر شدن شما کمک کند. محدودیت ها را از هر سمت و سویی که می آیند، در آغوش بگیرید؛ زمان، منابع، انرژی…. اگر فقط ۲۰ دقیقه برای خلاق بودن وقت دارید، پس این همه زمانی است که به آن نیاز خواهید داشت.
توییتر یک نمونه خوب از خلاقیت در محدودیت ها است؛ خلاقیت در ۱۴۰ کارکتر یا حتی کمتر. بعضی دیگر حتی این مقدار را به شش کلمه کاهش دادند. در سایت six-word memoirs می توانید جملات آن ها را ببینید.
.Apple introduces Apple watch. I’ll bite.by JAD on September 9, 2014
نمونه های دیگری هم هستند که همگی ثابت می کنند محدودیت مانع خلاقیت نیست، مثل سایت Speedartists یا تد تالک های زمان بندی شده و حتی هنرمندان لیوان های کاغذی. همه اینها نشان می دهند که خلاقیت ممکن است در محدودیت ها بیشتر رشد کند.
هنرمندانی که خلاقیتشان را روی لیوان های کاغذی به نمایش می گذارند. انگار محدودیت فضا و فرم برای طرح آفرینی به خلاق تر شدن آن ها کمک هم کرده است.
5-سعی کردن و شکست خوردن بهتر از این است که هرگز سعی نکنید.
مانعی که شما را از آفریدن چیزهای جدید باز می دارد، چیست؟
برای خیلی از ما این مانع ترس است.ترس از اینکه ممکن است کارمان به اندازه کافی خوب و خاص نباشد.
فائق آمدن بر این ترس یک قدم مهم و بزرگ است. می توانید از اینجا شروع کنید: شکست خوردن اشکالی ندارد. در حقیقت آفریدن یک چیز احمقانه، زشت و غریب یا حتی بی استفاده می تواند به خلاقیت شما کمک کند. چرا که شما قدمی برداشته اید که خیلی ها از انجامش عاجزند. شما خلق کرده اید.
«کِلِی شیرکی» نویسنده در کتابش Cognitive Surplus، به اهمیت آفرینش های ساده اشاره می کند (آفریدن هرچیزی، حتی یک چیز احمقانه):
احمقانه ترین خلاقیت ممکن، هنوز هم یک عمل خلاقانه محسوب می شود. در دامنه خلاقیت، تفاوت بین متوسط و خوب گسترده است. با این حال محصول متوسط هنوز هم در این طیف قرار دارد، یعنی می توانید از متوسط به سمت خوب و عالی حرکت کنید. شکاف واقعی بین انجام دادن و انجام ندادن آن کار است.
۶-آماده شوید تا بهترین ایده هاتان را شکوفا کنید
نصیحت مشهوری هست که با وجود دشوار به نظر رسیدن، کاملا درست است. “دلبستگی هایت را بکُش.” در بسیاری از مواقع، برای پیشروی همراه با خلاقیت، باید که دنبال یکی از علاقه ها تان باشید، یعنی مجبورید یکی از عزیزان تان را در کنار جاده رها کنید.
خیلی سخت نیست. گاهی اوقات ایده شما برای پیش بردن بیش از حد بزرگ است. گاهی اوقات هم زمان بندی درست نیست. شاید این ایده در فکر شما خیلی بزرگ و پرسرو صدا به نظر برسد اما هنگامی که روی کاغذ آورده می شود، کاملا متفاوت باشد. دلیلش هر چه که باشد، روی یک ایده به مدت طولانی متوقف نشوید. فضا را برای ایده های جدید دیگر خالی کنید.
7- همه تاثیراتی که می گیرید را در آب نمک بخیسانید
یک اسفنج فرهنگ شوید، یک اسفنج محتوا، یک اسفنج الگو. با زندگی اطرافتان تجربه و تعامل بیشتری داشته باشید و از چیزهایی به شکل ویژه دوست دارید یادداشت برداری کنید.
با تشخیص چیزهای خلاقانه ای که عاشقشان هستید، بزودی خواهید توانست سلیقه خودتان را کشف کنید. اینگونه در شناسایی چیزهایی که دوست دارید یا ندارید، موفق تر خواهید بود و خلاقیت های شخصی شما به صورت واضح تری شکل خواهند گرفت.
8-همه چیزهایی که الهام بخش شما هستند را جمع کنید
نویسنده نیل گیمن ارزش “خیساندن” را درک کرده بود (نکته بالا). همچنین می دانست که ارزش توجه کردن به این منابع الهام بخش چه قدر است و به همین خاطر ایده ها را هر گاه که می آمدند جمع می کرد.
برای من الهامات از خیلی جاها می رسیدند: ناامیدی، ضرب العجل…بسیاری اوقات ایده ها زمانی می آیند که شما در حال انجام کارهای دیگری هستید. و مهمتر از همه ایده ها از تلاقی می آیند؛ هنگامی که دو چیز با یکدیگر تلاقی می کنند. اصولا آن ها از خیال پردازی های روزانه آغاز می شوند و من فکر می کنم این کاری است که هر انسانی تا به حال انجامش داده است. نویسندگان خودشان را به گونه ای آموزش می دهند که هر هنگام ایده ای به ذهنشان رسید، به آن توجه کنند و آن را روی هوا بگیرند. به هیچ وجه اینگونه نیست که آن ها ایده های بیشتری به ذهنشان می رسد یا الهامات دریافت می کنند، آن ها فقط هنگام رخ دادن این ایده ها کمی بیشتر توجه می کنند.
شبیه چیست؟ مخزنی برای ایده ها و ذره هایی که الهام بخش من هستند. من تمام آنها را در یک برد آنلاین و برد ترلو (Trello) نگه داری می کنم. هر چیزی که می تواند روزی برای انفجار یک ایده خلاقانه استفاده شود، داخل این مجموعه یافت می شود.
«کوان لی» تمام ایده هایش را در داخل برد های ترلو نگه داری می کند.
9-خلاقیت یافتن رابطه هاست
گرافیک زیر که متعلق به هیوگ مک لئود است به شکل بسیار عالی رابطه بین دانش و تجربه را نشان می دهد. همین گرافیک را می توان جهت دانش و خلاقیت نیز استفاده کرد.
رابطه بین دانش و تجربه، تجربه دانش های مختلف شمارا به هم متصل می کند. همین گرافیک را می توان جهت رابطه بین دانش و خلاقیت نیز استفاده کرد.
خلاقیت متصل کردن چیزها است. وقتی که شما از مردم خلاق می پرسید که چگونه کاری انجام می دهند، آن ها کمی احساس گناه می کنند، چرا که واقعا کاری انجام نمی دهند. آن ها فقط چیزها را می بینند و بعد از مدتی به نظرشان واضح می رسد. استیو جابز
این سخن از لحاظ علم اعصاب درست است. محققان دریافته اند هنگامی که نقاط مختلف مغز متصل می شوند، مغز عمل خلاقیت را انجام می دهد. هنگامی که یک ایده جدید متولد می شود، در اصل مغز تجربیاتش از مسائل گوناگون را به گونه ای در کنار هم قرار می دهد. استیو جابز نقاط مابین صفحات تاچ اسکرین، کامپیوتر های شخصی، رابط کاربری، و طراحی فوق العاده را به هم متصل کرد و همه اینها تبدیل شد به برخی از بهترین دستگاه های همراه داخل بازار.
10-دیگران بهتر از شما خواهند بود. و این چیز خوبی است
من گاهی احساس می کنم که نیاز دارم همه چیز را رها کرده و بایستم، وقتی که میبینم کسی هست که آنچه که من عاشقش هستم را بهتر از من می تواند انجام دهد. بهترین چیز کار من نیست پس من نمیتوانم بهترین شخص باشم.
آیا شما این جمله را شنیده اید؟ ” اگر شما باهوش ترین شخص اتاق باشید، پس اتاق تان را اشتباهی آمده اید.” من فکر می کنم این جمله در مورد تمامی نویسندگان و موسیقی دانان و انسان های خلاقی که شما تحسینشان می کنید، صدق می کند. فروشگاهتان را در اتاقی راه بیندازید که برای بهتر شدن به شما انگیزه می دهد و اینگونه خلاقیت خودتان را رشد دهید.
........
علاقه مندی ها (Bookmarks)