دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 42

موضوع: منتخب اشعار عراقي

  1. #1
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض منتخب اشعار عراقي

    ھر سحر ناله و زاری کنم پيش صبا

    ھر سحر ناله و زاری کنم پيش صبا / تا ز من پيغامی آرد بر سر کوی شما

    باد می پيمایم و بر باد عمری می دھم / ورنه بر خاک در تو ره کجا یابد صبا؟

    چون ندارم ھمدمی، با باد می گویم سخن / چون نيابم مرھمی، از باد می جویم شفا

    آتش دل چون نمی گردد به آب دیده کم / می دمم بادی بر آتش، تا به تر سوزد مرا

    تا مگر خاکستری گردم به بادی بر شوم / وارھم زین تنگنای محنت آباد بلا

    مردن و خاکی شدن بھتر که با تو زیستن / سوختن خوشتر بسی کز روی تو گردم جدا

    خود ندارد بی رخ تو زندگانی قيمتی / زندگانی بی رخ تو مرگ باشد با عنا

    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  2. 3 کاربر از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند .


  3. #2
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : منتخب اشعار عراقي

    ای مرا یک بارگی از خویشتن کرده جدا

    ای مرا یک بارگی از خویشتن کرده جدا / گر بدآن شادی که دور از تو بميرم مرحبا

    دل ز غم رنجور و تو فارغ ازو وز حال ما / بازپرس آخر که: چون شد حال آن بيمار ما؟

    شب خيالت گفت با جانم که :چون شد حال دل؟ / نعره زد جانم که: ای مسکين، بقا بادا تو را

    دوستان را زار کشتی ز آرزوی روی خود / در طریق دوستی آخر کجا باشد روا؟

    بود دل را با تو آخر آشنایی پيش ازین / این کند ھرگز؟ که کرد این آشنا با آشنا؟

    ھم چنان در خاک و خون غلتانش باید جان سپرد / خسته ای کاميد دارد از نکورویان وفا

    روز و شب خونابه اش باید فشاندن بر درت / دیده ای کز خاک درگاه تو جوید توتيا

    دل برفت از دست وز تيمار تو خون شد جگر / نيم جانی ماند و آن ھم ناتوانی، گو بر آ

    از عراقی دوش پرسيدم که: چون است حال تو؟ / گفت: چون باشد کسی کز دوستان باشد جدا؟

    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  4. 2 کاربر از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند .


  5. #3
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : منتخب اشعار عراقي

    این حادثه بين که زاد ما را


    این حادثه بين که زاد ما را / وین واقعه کاوفتاد ما را

    آن یار، که در ميان جان است / بر گوشه ی دل نھاد ما را

    در خانه ی ما نمی نھد پای / از دست مگر بداد ما را؟

    روزی به سلام یا پيامی / آن یار نکرد یاد ما را

    دانست که در غميم بی او / از لطف نکرد شاد ما را

    بر ما در لطف خود فرو بست / وز ھجر دری گشاد ما را

    خود مادر روزگار گویی / کز بھر فراق زاد ما را

    ای کاش نزادی، ای عراقی / کز توست ھمه فساد ما را

    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  6. 2 کاربر از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند .


  7. #4
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : منتخب اشعار عراقي

    کشيدم رنج بسياری دریغا

    کشيدم رنج بسياری دریغا / به کام من نشد کاری دریغا

    به عالم، در که دیدم باز کردم / ندیدم روی دلداری دریغا

    شدم نوميد کاندر چشم اميد / نيامد خوب رخساری دریغا

    ندیدم ھيچ گلزاری به عالم / که در چشمم نزد خاری دریغا

    مرا یاری است کز من یاد نارد / که دارد این چنين یاری؟ دریغا

    دل بيمار من بيند نپرسد / که چون شد حال بيماری؟ دریغا

    شدم صدبار بر درگاه وصلش / ندادم بار یک باری دریغا

    ز اندوه فراقش بر دل من / رسد ھر لحظه تيماری دریغا

    به سر شد روزگارم بی رخ تو / نماند از عمر بسياری دریغا

    نپرسد از عراقی، تا بميرد / جھان گوید که: مرد، آری دریغا

    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  8. 2 کاربر از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند .


  9. #5
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : منتخب اشعار عراقي

    ندیدم در جھان کامی دریغا

    ندیدم در جھان کامی دریغا / بماندم بی سرانجامی دریغا

    گوارنده نشد از خوان گيتی / مرا جز غصه آشامی دریغا

    نشد از بزم وصل خوبرویان / نصيب بخت من جامی دریغا

    مرا دور از رخ دلدار دردی است / که آن را نيست آرامی دریغا

    فرو شد روز عمر و بر نيامد / از آن شيرین لبش کامی دریغا

    درین اميد عمرم رفت کاخر : / کند یادم به پيغامی دریغا

    چو وادیدم عراقی نزد آن دوست / نمی ارزد به دشنامی دریغا

    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  10. 2 کاربر از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند .


  11. #6
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : منتخب اشعار عراقي

    سر به سر از لطف جانی ساقيا

    سر به سر از لطف جانی ساقيا / خوشتر از جان چيست؟ آنی ساقيا

    ميل جان ھا جمله سوی روی توست / رو، که شيرین دلستانی ساقيا

    زان به چشم من درآیی ھر زمان / کز صفا آب روانی ساقيا

    از می عشق ار چه سرمستی، مکن / با حریفان سرگرانی ساقيا

    وعده ای می ده، اگر چه کج بود / کز بھانه در گمانی ساقيا

    بر لب خود بوسه ده، آنگه ببين / ذوق آب زندگانی ساقيا

    از لطافت در نيابد کس تو را / زان یقينم شد که جانی ساقيا

    گوش جان ھا پر گھر شد، زانکه تو / از سخن در می چکانی ساقيا

    در دل و چشمم ز حسن و لطف خویش / آشکارا و نھانی ساقيا

    نيست در عالم عراقی را دمی / بر لب تو کامرانی ساقيا

    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  12. کاربرانی که از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند.


  13. #7
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : منتخب اشعار عراقي

    ای ز فروغ رخت تافته صد آفتاب

    ای ز فروغ رخت تافته صد آفتاب / تافته ام از غمت، روی ز من بر متاب

    زنده به بوی توام، بوی ز من وامگير / تشنه ی روی توام، باز مدار از من آب

    از رخ سيراب خود بر جگرم آب زن / کز تپش تشنگی شد جگر من سراب

    تافته اندر دلم پرتو مھر رخت / می کنم از آب چشم خانه ی دل را خراب

    روز ار آید به شب بی رخ تو چه عجب؟ / روز چگونه بود چون نبود آفتاب؟

    چون به سر کوی تو نيست تنم را مقام / چون به بر لطف تو نيست دلم را مآب

    فخر عراقی به توست، عار چه داری ازو؟ / نيک و بد و ھرچه ھست، ھست بتوش انتساب


    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  14. کاربرانی که از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند.


  15. #8
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : منتخب اشعار عراقي

    مست خراب یابد ھر لحظه در خرابات

    مست خراب یابد ھر لحظه در خرابات / گنجی که آن نيابد صد پير در مناجات

    خواھی که راهیابی بی رنج بر سر گنج / می بيز ھر سحرگاه خاک در خرابات

    یک ذره گرد از آن خاک در چشم جانت افتد / با صدھزار خورشيد افتد تو را ملاقات

    ور عکس جام باده ناگاه بر تو تابد / نز خویش گردی آگه، نز جام، نز شعاعات

    در بيخودی و مستی جایی رسی، که آنجا / در ھم شود عبادات، پی گم کند اشارات

    تا گم نگردی از خود گنجی چنين نيابی / حالی چنين نيابد گم گشته از ملاقات

    تا کی کنی به عادت در صومعه عبادت؟ / کفر است زھد و طاعت تا نگذری ز ميقات

    تا تو ز خودپرستی وز جست وجو نرستی / می دان که می پرستی در دیر عزی و لات

    در صومعه تو دانی می کوش تا توانی /در ميکده رھا کن از سر فضول و طامات

    جان باز در خرابات، تا جرعه ای بيابی / مفروش زھد، کانجا کمتر خرند طامات

    لب تشنه چند باشی، در ساحل تمنی؟ / انداز خویشتن را در بحر بی نھایات

    تا گم شود نشانت در پای بی نشانی / تا در کشد به کامت یک ره نھنگ حالات

    چون غرقه شد عراقی یابد حيات باقی / اسرار غيب بيند در عالم شھادات
    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  16. کاربرانی که از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند.


  17. #9
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : منتخب اشعار عراقي

    دیدی چو من خرابی افتاده در خرابات

    دیدی چو من خرابی افتاده در خرابات / فارغ شده ز مسجد وز لذت مباحات

    از خانقاه رفته، در ميکده نشسته /صد سجده کرده ھر دم در پيش عزی ولات

    در باخته دل و دین، مفلس بمانده مسکين / افتاده خوار و غمگين در گوشه ی خرابات

    نی ھمدمی که با او یک دم دمی برآرد / نی محرمی که یابد با وی دمی مراعات

    نی ھيچ گبری او را دستی گرفت روزی / نی کرده پایمردی با او دمی مدارات

    دردش ندید درمان، زخمش نجست مرھم / در ساخته به ناکام با درد بی مداوات

    خوش بود روزگاری بر بوی وصل یاری / ھم خوشدليش رفته، ھم روزگار، ھيھات !

    با این ھمه، عراقی، اميدوار می باش / باشد که به شود حال، گردنده است حالات

    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  18. کاربرانی که از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند.


  19. #10
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : منتخب اشعار عراقي

    به یک گره که دو چشمت بر ابروان انداخت

    به یک گره که دو چشمت بر ابروان انداخت / ھزار فتنه و آشوب در جھان انداخت

    فریب زلف تو با عاشقان چه شعبده ساخت؟ / که ھر که جان و دلی داشت در ميان انداخت

    دلم، که در سر زلف تو شد، توان گه گه / ز آفتاب رخت سایه ای بر آن انداخت

    رخ تو در خور چشم من است، ليک چه سود / که پرده از رخ تو برنم یتوان انداخت

    حلاوت لب تو، دوش، یاد می کردم / بسا شکر که در آن لحظه در دھان انداخت

    من از وصال تو دل برگرفته بودم، ليک / زبان لطف توام باز در گمان انداخت

    قبول تو دگران را به صدر وصل نشاند / دل شکسته ی ما را بر آستان انداخت

    چه قدر دارد، جانا، دلی؟ توان ھردم / بر آستان درت صدھزار جان انداخت

    عراقی ار دل و جان آن زمان اميد برید / که چشم جادوی تو چنين در ابروان انداخت

    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •