دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 50

موضوع: سلسله مراتب چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟!

  1. #31
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    اقتصاد
    نوشته ها
    8,281
    ارسال تشکر
    21,844
    دریافت تشکر: 45,916
    قدرت امتیاز دهی
    82822
    Array
    Almas Parsi's: جدید94

    پیش فرض پاسخ : سلسله مراتب چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟!

    چگونه کسب و کار خود را دگرگون کنید؟! (31)



    از ابهام استقبال کنید
    هیچکس در حال حاضر شما را نمی شناسد و این خوب است.

    ناشناختگی موقعیت بزرگی است که در آن قرار دارید.

    از در سایه بودن خوشحال باشید.

    از این فرصت برای اشتباه کردن استفاده کنید.

    ایده های رندوم را امتحان کنید.

    بپیچانید و خلاصه هر اشتباهی که دوست دارید، مرتکب شوید.

    اشتباه به شما فرصت حفاظت از خود و حفظ اعتماد را می دهد.

    وقتی دانکین دوناتز به فکر فروش پیتزا، هات داگ و سایر ساندویچ های گرم افتاد محصولات تست خود را تنها در 10 مکان عرضه کرد.

    تئاتر برادوی نیز نمونه خوب دیگری از تست ایده در مناطقی محدود است.

    آنها پیش از اجرا در نیویورک ایده خود را در شهری کوچکتر امتحان کردند.

    این کار به هنرمندان فرصت داد تا راحتتر با جمعیت زیاد کنار بیایند، چون قبل از آن جمعیت کم را تجربه کرده بودند.






    مایل هستید اولین کارتان را یک دنیا به تماشا بنشیند؟!

    اگر تا کنون سخنرانی در برابر جمع نداشتید، دوست دارید اولین سخنرانی تان در برابر ده ها هزار نفر انجام شود؟!

    قطعا پاسخ شما منفی است چون خوشایندتان نیست که آغاز راهتان را همه ببینند.

    به یاد داشته باشید زمانی به بزرگی و محبوبیت بیشتری دست می یابید که دست به ریسک های بی حساب کمتری بزنید.

    وقتی به موفقیت می رسید، فشار برای ثبات داشتن و حفظ موفقیت بالا می رود.

    در نتیجه محافظه کاریتان بیشتر و تمایل به خطر کردنتان کمتر می شود.

    این زمانی است که شروع به فیسل شدن می کنید و تغییر سخت می شود. هرچه تعداد مشتریان محصولتان بیشتر باشد، تاثیر هر تغییری، ولو کوچک، بیشتر خواهد بود.

    اگر در ابتدای کار صدها نفر از تغییرات آشفته می شدند، حالا هزاران نفر چنین احساسی پیدا می کنند و شما باید به تجهزات پلیس ضد شورش برای مقابله با آنها مجهز شوید.

    به همین خاطر است که روزهای اول کار و ناشناختگی ارزش و قیمت بالایی دارد. روزهای آغازین فرصت ریسک کردن بدون نگرانی از شرمندگی دربرابر مشتریان است.

    مخاطب سازی کنید

    همه شرکت ها مشتری دارند.

    شرکت های خوش شانس طرفدار دارند، اما خوشبخترین شرکت ها مخاطب دارند.

    مخاطب می تواند سلاح سری شما باشد.

    بسیاری از کسب و کارها هنوز هم هر جفتک و باروی می اندازند تا مردم را جذب کنند.

    آنها برای هر بار اقدام جهت جذب مردم سرکی به بودجه شان می کشند ،پول هنگفتی بیرون می آورند و تبلیغی می سازند.

    اما کیست که نداند این روش هم گران و هم غیرقابل اعتماد است.

    امروز شرکت های هوشیار کارهای بهتری انجام می دهند.

    آنها به جای اینکه خودشان میان مردم بروند، سعی می کنند مردم را به سمت خود بکشانند.

    مخاطب برمی گردد تا ببینند شما چه گفته اید.

    اینها همانهایی هستند که مشتری دائمی و وفادار نامیده می شوند و همیشه با شما همراه هستند.


  2. 3 کاربر از پست مفید Almas Parsi سپاس کرده اند .


  3. #32
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    اقتصاد
    نوشته ها
    8,281
    ارسال تشکر
    21,844
    دریافت تشکر: 45,916
    قدرت امتیاز دهی
    82822
    Array
    Almas Parsi's: جدید94

    smilee1 پاسخ : سلسله مراتب چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟!

    چگونه کسب و کار خود را دگرگون کنید؟! (32)


    آموزش راه سبقت از رقبا

    شما می توانید تبلیغ کنید.

    کارمند فروش استخدام کنید.

    اسپانسر رویدادهای گوناگون شوید.

    اما در جریان باشید که رقیبانتان هم همین کارها را انجام می دهند.

    این کارها چگونه به سر پا بودنتان کمک می کند؟!

    به جای تلاش برای جلو زدن از رقیبانتان در تبلیغات، فروش و حمایت های مالی تلاش کنید آموزش دهید تا خود به خود یک قدم جلوتر باشید.


    رقبایتان احتمالا به همه چیز فکر می کنند الا آموزش.

    اکثر کسب و کارها تمرکز خود را روی فروش و خدمات می گذارند، اما آموزش اتفاقی است که هرگز برایشان رخ نمی دهد.

    در واقع کاری را به مشتریانتان آموزش میدهید و آنها یاد میگیرند که به عنوان نمونه چگونه کارآفرین موفقی شوند.

    آموزش پایان پیوند به ظاهر ناگسستنی شما با روش های بازاریابی سنتی است.


    خریدن توجه دیگران با استفاده از تبلیغ در مجله یا سایت یک کار موقتی است که اثرش را زود از دست می دهد، اما وفادار ساختن مشتری با روش آموزش یک شکل ارتباطی متفاوت را رقم می زند.

    اعتماد و احترام شما نزد مشتریان بیشتر می شود و حتی اگر از محصولات استفاده نکنند، می توانند همچنان طرفدارش باشند.


    آموزش پدیده ای است که افراد شرکت های کوچک می توانند انجام دهند اما رقیبان بزرگترشان نمی توانند.

    شرکت های بزرگ توانایی انجام پروژه های تبلیغاتی بزرگ را دارند اما شما ندارید.

    در مقابل شما می توانید آموزش دهید در حالیکه آنها هرگز قادر به این کار نیستند، چون شرکت های بزرگ همیشه گرفتار مسئله "محرمانه بودن" هستند و کسی نباید سر از کارشان درآورد.





    از سرآشپزها یاد بگیرید

    معمولا در هر شغلی اسامی هستند که از بقیه بیشتر شنیده می شوند و برای عامه مردم شناخته شده تر هستند.

    البته خیلی های دیگر هم هستند که اسمشان کمتر شنیده می شود و کمتر شناخته شده اند، در حالیکه کارشان هم خوب است.

    فکر می کنید دلیل نام آشناتر بودن برخی افراد در مشاغل گوناگون چیست؟!


    دلیلش این است که شناخته شده ها دانششان را با دیگران به اشتراک می گذارند.

    آنها روش ها و تکنیک های شغل خود را در قالب کتاب یا با استفاده از وبسایت های گوناگون در اختیار دیگران می گذارند.

    این مسئله را خیلی ها در کسب و کار مرتد می دانند، چون کسب و کارها معمولا پارانوئید و مرموز هستند.

    البته هستند کسانی که این کار را انجام دهند اما مطمئن باشید در برنامه خیلی ها خبری از آموزش نیست.

    از به اشتراگ گذاری دانش خود نترسید.

    نمونه بارز این مسئله سرآشپزها هستند.

    خیلی از سرآشپزهای شناخته شده کتاب های هنر آشپزی را به بیرون عرضه می کنند و از این کار هم ترسی ندارند.

    طبعا کپی کردن یک دستور غذایی از کپی کردن یک کسب و کار بسیار راحت تر است!

    فکر می کنید چرا آشپزها این کار را می کنند آن هم بدون ترس؟!

    چون می دانند آنچه به معرض دید عموم می گذارند برای شکست کسب و کارشان کافی نیست.

    از طرفی کسی که یک کتاب آشپزی را می خرد قرار نیست فردایش در همسایگی شما یک رستوران بزرگ تاسیس کند.

    همانطور که اگر شما هم به آموزش دادن در کسب و کار خود مشغول شوید، کسب و کارتان به زمین نخواهد خورد، چون می دانید هم حد و حدود آموزش را رعایت می کنید و هم مشتریان وفادار به خود جذب می کنید.


  4. 3 کاربر از پست مفید Almas Parsi سپاس کرده اند .


  5. #33
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    اقتصاد
    نوشته ها
    8,281
    ارسال تشکر
    21,844
    دریافت تشکر: 45,916
    قدرت امتیاز دهی
    82822
    Array
    Almas Parsi's: جدید94

    پیش فرض پاسخ : سلسله مراتب چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟!

    چگونه کسب و کار خود را دگرگون کنید؟! (33)


    پشت صحنه را نشان دهید

    افراد به پشت صحنه کارتان ببرید و به آنها نشان دهید که در پشت صحنه کسب و کارتان چه خبر است.

    تصور کنید شخصی می خواهد نمایشی واقعی از کسب و کار شما بسازد.

    به نظرتان چه چیزهایی باید نشان دهد؟! حالا تصور کنید، سازنده پشت صحنه خودتان هستید.

    حتما خواهید گفت کسی چنین کاری نمی کند. یکبار دیگر خوب فکر کنید.

    حتی شغل های درظاهر خسته کننده هم وقتی به درستی و باصداقت ارائه شوند، می توانند دلربا شوند.

    حتی نیاز به مشاغل خطرناک هم نیست.

    اصولا مردم مشتاق دانستن انواع رازهای پشت پرده انواع مشاغل هستند.

    حتی دانستن رازهای درست شدن شیرینی های صحبانه هم می تواند برای مصرف کننده اش بسیار جذاب باشد.

    مردم نسبت به چگونگی درست شدن مواد گوناگون مشتاق هستند.

    به همین خاطر است که رفتن به کارخانجات گوناگون یا دیدن دی وی دی های معرفی محصولات برایشان جالب و هیجان انگیز است.

    آنها می خواهند بدانند یک سرویس چگونه ساخته می شود، یک انیمیشن چگونه تولید می شود یا یک فیلم چه مراحلی را تا فیلم شدن می گذراند.

    آنها می خواهند از چگونگی و چرایی تصمیم گیری دیگران مطلع شوند.


    اگر مردم را به پشت پرده ها راه دهید نوع ارتباطتان با آنها دستخوش تغییر می شود.

    به این ترتیب رابطه دو طرفه میان شما و مشتری محکمتر شده و مشتری محصول شما را در قامت یک انسان می بیند و نه تنها یک شرکت.

    با این کار مشتریان در جریان تلاش و کوشش شما برای فروش قرار می گیرند و درک و تحسین عمیق تری را نسبت به کارتان نشان می دهند.






    هیچکس از گل های پلاستیکی خوشش نمی آید!

    دنیای کسب و کار پر از کسانی است که یونیفرم به تن می کنند و در تلاش برای کامل بودن هستند.

    در واقع این جور آدم ها حسی جز خستگی و عصا قورت دادگی را به مخاطب منتقل نمی کنند.

    هیچکس نمی تواند با چنین آدم هایی ارتباط برقرار کند.

    از اینکه خوشگلی های خود را نشان دهید، ترسی نداشته باشید.

    وجود عیب و نقص طبیعی است و مردم به آنچه طبیعی است، واکنش نشان می دهند.

    به همین خاطر است که همه ما گل های طبیعی را با وجود پژمرده و پلاسیده شدن بیشتر از گل های مصنوعی که هیچوقت خراب نمی شوند، دوست داریم.



    هیچ نگرانی راجع به اینکه چگونه به نظر می رسید یا چگونه عمل می کنید به خود راه ندهید.

    همه آنچه واقعا هستید را نشان دهید. به همین سادگی!


    در عیب و نقص ها زیبایی هایی نهفته است که می توانید از آنها بهترین استفاده را ببرید و به جای اینکه تسلیم بار منفی عیب و نقص شوید از آنها در مثبت ترین جهت ممکن استفاده کنید.

    می توانید در توصیف محصول خود از یک شعر استفاده کنید چون اگر بخواهید خیلی جدی به قضیه نگاه کنید، قضیه زیادی ماشینی و خشک می شود. پس واقعی حرف بزنید.

    چیزهایی را رو کنید که دیگران اصلا قصد بحث راجع به آنها را ندارند.

    بر کمبودها مسلط باشید.

    تازه ترین نسخه از آنچه کار کرده اید را نشان دهید، حتی اگر کار را کامل نکرده باشید.

    اگر کامل و بی نقص نبود، مشکلی بوجود نمی آید، اما اگر غیرواقعی و غلو آمیز باشد، همه را از خود زده می کنید.


  6. 3 کاربر از پست مفید Almas Parsi سپاس کرده اند .


  7. #34
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    اقتصاد
    نوشته ها
    8,281
    ارسال تشکر
    21,844
    دریافت تشکر: 45,916
    قدرت امتیاز دهی
    82822
    Array
    Almas Parsi's: جدید94

    پیش فرض پاسخ : سلسله مراتب چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟!

    چگونه کسب و کار خود را دگرگون کنید؟! (34)



    سر و صدای رسانه ای نکنید لطفا!

    اصرار نکنید که با فرستادن اطلاعات خود به رسانه های گوناگون و امید به اینکه سرانجام یکی از آنها به سراغتان بیاید، کسب و کار خود را مطرح کنید.

    این کار هرزه نگاری ای بیش نیست.


    اجاره دهید این روند را برای چند لحظه کالبدشکافی کنیم: چیزی را می فرستید تا مورد توجه قرار گیرید.

    در واقع از آنها می خواهید تا به شرکت، محصول، خدمات، آنونس یا هر چیز دیگری که برایشان فرستاده اید توجه کنند.

    خواسته شما هیجان زده شدن و کار کردن خبر یا گزارشی در این باره است. حال آنکه واکنش رسانه ها دقیقا عکس انتظار شماست.

    آنها از آن محصول یا خدمات استفاده می کنند و بعد میگویند به اندازه کافی هیجان نداشت.

    روزنامه نگارها در طول روز ده ها خبر را از صافی رد می کنند و ارائه شما هم می تواند یکی از آن خبرها باشد.

    از طرفی در این روش همه شرکت ها برچسب پر شور، انقلابی، پیشگام و شگفت انگیز را به محصول خود می زنند.

    پس استفاده از روشی که همه از آن استفاده می کنند غلط محض است.

    راهش این است که برجسته باشید.

    چرا هرزنامه بفرستید آنهم برای هزارن نفری که نه شما آنها را می شناسید و نه آنها شما را؟!

    در واقع شما با این کار فرصت طلایی معرفی اولیه را به سادگی می سوزانید.

    به جای این کارها یک کار معنا و مفهوم دار انجام دهید.

    به عنوان نمونه با شخص تماس بگیرید یادداشت شخصی برایش بنویسید.

    اگر مطلب مشابه خدمات یا محصولات خود خوانده اید با نویسنده اش تماس بگیرید و کارهایی از این دست.

    کاری کنید که برجسته و فراموش نشدنی باشد.





    رسانه تخصصی بهتر از رسانه عمومی معتبر

    رسانه های عمومی و پرمخاطب که همه نوع مطلبی درشان پیدا می شود را فراموش کنید.

    انتشار مطلبی تبلیغاتی در چنین رسانه هایی غیرممکن به نظر می رسد.

    تازه بر فرض که موفق به انتشار شوید، کمتر کسی حاضر می شود آن را بخواند، چون کسب و کار شما هنوز آنقدر بزرگ نیست که توجهی را جلب کند.

    بهتر است به جای رسانه های پرمخاطب به فکر وبلاگ یا رسانه ای تخصصی حوزه کسب و کار خود باشید چون موانع در این رسانه ها بسیار کمتر است.

    خودِ این رسانه ها هم تشنه چنین مطالبی هستند.

    آنها همواره به دنبال تست تازه ها، یافتن چیزهای جدید و کشف پدیده ها هستند.

    شما با این کار هم پله پله جلو می روید و هم خیلی سریعتر به هدفتان که مطرح شدن باشد، می رسید.

    داشتن مقاله یا گزارش در رسانه های برش دار خیلی هم خوب است اما نتایج مطلوب و دلخواه شما را به دنبال ندارد.


  8. 3 کاربر از پست مفید Almas Parsi سپاس کرده اند .


  9. #35
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    اقتصاد
    نوشته ها
    8,281
    ارسال تشکر
    21,844
    دریافت تشکر: 45,916
    قدرت امتیاز دهی
    82822
    Array
    Almas Parsi's: جدید94

    پیش فرض پاسخ : سلسله مراتب چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟!

    چگونه کسب و کار خود را دگرگون کنید؟! (35)


    الگویی به نام فروشندگان مواد مخدر
    فروشندگان مواد مخدر تجار دقیقی هستند.

    آنها خوب می دانند که محصولشان پر مشتری دارند، پس مقدار کمی از آن را رایگان می دهند چون می دانند که مشتری خودش به زودی با پول برمی گردد.

    از آنها الگو بگیرید.

    محصولتان را بسیار خوب، اعتیادآور و "بدون آن هرگز" کنید.

    مقدار کمی از محصول را رایگان بدهید تا مشتری خودش با پول برگردد.

    این امر مجبورتان می کند محصولی در سایز کوچک و در حد تست بسازید.

    در واقع نیازمند مقدمه ای گوارا برای آنچه می خواهید بفروشید، هستید.

    این یعنی شانس مشتری ها برای امتحان محصول بدون نیاز به پول، سرمایه یا صرف وقت زیاد.

    در دنیا بسیاری از کسب و کارها، به ویژه آنهایی که مواد غذایی و خوراکی ها سرو کار دارند، سالهاست کارشان همین است.

    نانوایی ها، رستوران دارها، بستنی فروشی ها، دارندگان نمایشگاه اتومبیل و صاحبان شرکت های نرم افزاری از جمله ی این کسب و کارها هستند که سالهاست از مدل کسب و کار فروشندگان مواد مخدر پیروی می کنند.

    از ارائه تعداد یا مقدار کمی محصول رایگان نترسید.

    مهم است از برگشتن افراد به سوی خودتان مطمئن شوید.

    اگر به محصولتان اعتماد نداشته باشید، محصولی به قدر کفایت قدرتمند نمی توانید بسازید.






    بازاریابی دپارتمان نیست!

    آیا دپارتمان بازاریابی دارید؟!

    اگر ندارید که کار خوبی می کنید، اما اگر دارید باید بدانید که بازاریابی تنها وظیفه کارکنان این بخش نیست.

    حسابداری یک دپارتمان است، اما بازاریابی چیزی فراتر از اینهاست.

    بازاریابی کاری است که هر کسی در شرکت شما باید راه و رسمش را بلد باشد.

    تا وقتی نتوانید ارتباط برقرار کنید، نمی توانید بازار را دریابید. هر تلفنی که پاسخ می دهید، ایمیلی که می فرستید، محصولی را به دیگران می دهید، در وبسایتتان درباره محصول می نویسید در واقع بازاریابی کرده اید.

    در شرکت نرم افزاری هر پیام خطا یک بازاریابی است.

    در رستوران داری. تعارف یک شیرینی بعد از شام بازاریابی است.

    در کسب وکارهای خرد هر بار وارسی پیشخوان بازاریابی است.

    در کسب و کارهای خدماتی ارائه فاکتور بازاریابی است.

    توجه داشته باشید که هر یک از این کارهای کوچک از انتخاب قطعه ای برای محصولتان بسیار مهم تر است.

    بازاریابی فقط تک کارها نیستند بلکه مجموعه ای از هر چیزی است که شما دارید.






    یک شبه ره صد ساله را نمی روند

    فکر به سرعت پولدار شدن و یک شبه ره صد صاله رفتن را از سر مبارکتان بیرون کنید.

    شما آنقدرها خاص نیستید که همه آدم ها دائم بهتان توجه کنند. کسی به شما توجه نمی کند، دستکم در اول راه وضع این است.

    شما هم قصه های یک شبه ره صد ساله رفتن را شنیده اید؟!

    خوب است در جریان باشید که این همه ماجرا نیست.

    اگر کمی دقیق تر شوید، آدم هایی را می یابید که ورشکستی ها و پیخ و خمها تجربه کرده اند تا به موقعیت فعلی شان رسیده اند.

    در داستان هیی هم که واقعی است خیلی کم پیش آمده که موفقیت ناگهانی و بادآوره پایدار بماند چون پایه و اساسی برای پایداری ندارد.

    رویای موفقیت یک شبه را با رشد آرام و منسجم معامله کنید.

    سخت است اما باید صبور باشید، سخت کار کنید، دنبال موفقیت بلند مدت باشید، دنبال خرج های الکی مثل ایجاد روابط عمومی برای میانبر زدن نباشید.

    در ابتدای کار به دنبال نوشتن داستان های و گزارش های حماسی نباشید چون هنوز اتفاقی نیفتاده که بتوانید راجع به آن داستان بنویسید.

    داستان و گزارش نوشتن مربوط به زمانی است که مدتی تجربه کسب کرده باشید و گزارشی برای ارائه داشته باشید.

    به یاد داشته باشید که برندهای بزرگی چون استارباکس، اپل، نایک، آمازون، گوگل و غیره در ابتدا روابط عمومی نداشتند و بزرگ شدنشان به خاطر روابط عمومی نبود.

    همین امروز شروع به جذب مخاطب و علاقه مند کردن آنان به محصول کنید.

    ده سال دیگر این شما هستید که به دیگران درباره داستان هایی می خندید که راجع به موفقیت یک شبه تان می بافند.


  10. 3 کاربر از پست مفید Almas Parsi سپاس کرده اند .


  11. #36
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    اقتصاد
    نوشته ها
    8,281
    ارسال تشکر
    21,844
    دریافت تشکر: 45,916
    قدرت امتیاز دهی
    82822
    Array
    Almas Parsi's: جدید94

    پیش فرض پاسخ : سلسله مراتب چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟!

    چگونه کسب و کار خود را دگرگون کنید؟! (36)


    اول خودتان بعد دیگران
    تا زمانی که خودتان کاری رانجام نداده اید، کسی را برای انجام آن استخدام نکنید.


    با این روش متوجه ماهیت و نحوه انجام کار، چگونگی توضیح آگهی، نحوه پرسیدن سوالات استخدامی، نیاز فرصت شغلی به کار تمام یا پاره وقت و از همه مهمتر ضرورت جذب نیرو می شوید.

    همچنین این رویه به شما کمک می کند تا مدیر بهتری باشید چون کار را قبلا انجام داده اید و می دانید که کجا انتقاد کنید و کجا حمایت.

    تجربه عملی کار ولو در سطح اولیه می تواند بعدها بارها و بارها با توجه به دانشی که نسبت به آن کار بدست آورده اید برایتان سودآور باشد.
    به علاوه در تمام جنبه ها و جوانب کار ورود کنید، در غیراینصورت کار از دستتان در میرود و دیگران می توانند بر بخشی از کار تسلط یابند که این خطرناک است.
    فقط در صورت ضرورت استخدام کنید


    تفننی استخدام نکنید، بلکه استخدام باید برای باز شدن گره ای انجام شود.

    همیشه از خود بپرسید: اگر استخدام نکنم، چه اتفاقی می افتد؟! آیا کاری که قرار است نیروی جدید برایش بیاید، آنقدر آزاردهنده و زیاد است؟!ً

    آیا می توان مشکل را با بخشی از یک نرم افزار یا تغییر رویه کار حل کرد؟!

    اگر کسی استخدام نشود، چه اتفاقی می افتد؟!


    از آنطرف، اگر نیرویی را از دست دادید، با عجله فردی را جایگزینش نکنید.

    ببنید چه مدت می توانید بدون او دوام بیاورید.

    گاهی آنقدرها که ما و شما فکر می کنیم، نیاز به نیرو وجود ندارد.

    زمانی باید نیروی تازه استخدام کرد که میزان کار از عهده شما در مدت زمانی مشخص خارج شود.

    وقتی به کیفیت کار ضربه وارد شود، باید نیروی جدید استخدام کرد و نه زودتر از آن.






    بیخیال کله گنده ها شوید

    بعضی از شرکت ها معتاد استخدام هستند و حتی در زمانی غیر از فصل استخدام این کار را انجام می دهند.

    آنها درباره فرد خاصی چیزهایی شنیده اند و با دست و پا کردن یک عنوان جدید او را استخدام می کنند.


    از خیر استخدام کسانی که نیاز به آنها ندارید، بگذرید، حتی اگر فکر می کنید، فرد مورد نظر کله گنده باشد.

    اگر صرفا به خاطر هوش افراد آنها را برای کاری استخدام کنید که اصلا مهم نیست، بیشتر به شرکت تان ضربه می زنید تا اینکه به آن سود برسانید.

    مشکلات زمانی شروع می شوند که بیش از نیاز استخدام کنید.

    در واقع شما شروع به اختراع شغل های تازه برای مشغول کردن آدمها می کنید.

    کارهای غیرواقعی نتیجه شان می شود پروژه های غیرواقعی و این پروژه های غیرواقعی جز هزینه های واقعی و پیچیدگی و مشکل چیزی به همراه ندارند.

    در مورد از دست دادن افراد نگرانی به خود راه ندهید چون بدتر از آن این است که استخدام شده ها کار مهمی برای انجام دادن نداشته باشند.

    وقتی نیاز واقعی داشته باشید، نیروی مناسب خودش پیدا می شود. وقتی به کسی نیاز ندارید، خب نیاز ندارید دیگر!




  12. 3 کاربر از پست مفید Almas Parsi سپاس کرده اند .


  13. #37
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    اقتصاد
    نوشته ها
    8,281
    ارسال تشکر
    21,844
    دریافت تشکر: 45,916
    قدرت امتیاز دهی
    82822
    Array
    Almas Parsi's: جدید94

    پیش فرض پاسخ : سلسله مراتب چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟!

    چگونه کسب و کار خود را دگرگون کنید؟! (37)





    استخدام اتوبوسی آغاز مشکلات و درگیری ها

    اگر به مهمانی ای بروید که همه غریبه هستند، حرفهایتان کسالت آور و خسته کننده می شود.

    حرف هایی از جنس آب و هوا، ورزش، برنامه های تلویزیونی و غیره موضوع گفتگوهایتان می شود.

    در این نوع مهمانی ها هم شما و هم سایر مهمانان از بحث های جدی و گزینه های بحث برانگیز پرهیز می کنید، حال آنکه داستان مهمانی های خودمانی متفاوت است.



    در این مهمانی ها همیشه بحث های داغ و گفتگوهای جالب وجود دارد و در پایان مهمانی احساس می کنید نفع و سودی نصیبتان شده است
    ماجرای استخدام تعداد زیادی نیرو و حضور در یک مهمانی میان غریبه ها از این نظر مثل هم هستند؛ بدین معنا که شما در یک مهمانی رسمی دائم چهره های ناآشنا می بینید، همه بی برو برگردد مودب هستند، هیچکس تلاشی برای ایجاد درگیری و مشکل نمی کند، کسی ایده و حرفتان را به چالش نمی کشد و به جای آن همه در صدد آرام نشان دادن جو هستند، در حالیکه واقعیت ماجرا این نیست.
    حالا فرض کنید در یک شرکت وضع چنین است، یعنی همه چیز ظاهرا خوب است در حالیکه در باطن غوغایی بپاست.

    چنین شرایطی در یک شرکت زمانی پیش می آید که استخدام ها اتوبوسی و بی ضابطه باشند.

    شما باید قادر به گوشزد کردن مشکلات و نواقص کاری دیگران بهشان باشد.

    اگر چنین اتفاقی نیفتد، در واقع دست روی موضوعی گذاشته اید که به کسی صدمه نمی زند و در عین حال کسی را هم عاشق نمی کند.

    شما نیازمند فضایی هستید که به اندازه کافی صادقانه باشد تا بتوان مشکلات را در آن بیان کرد. باید بدانید که تا کجا می شود یک نفر را هل داد.



    باید منظور آدم ها را از حرف هایشان کاملا متوجه شوید.

    پس سرعت تان را در استخدام کمتر کنید. این تنها راهی است که می توانید از گرفتار شدن در یک جمع غریبه و غیرصمیمی پیشگیری کنید.




  14. 3 کاربر از پست مفید Almas Parsi سپاس کرده اند .


  15. #38
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    اقتصاد
    نوشته ها
    8,281
    ارسال تشکر
    21,844
    دریافت تشکر: 45,916
    قدرت امتیاز دهی
    82822
    Array
    Almas Parsi's: جدید94

    پیش فرض پاسخ : سلسله مراتب چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟!

    چگونه کسب و کار خود را دگرگون کنید؟! (38)



    رزومه یعنی مسخره بازی!
    همه ما می دانیم رزومه گاهی می تواند تا سرحد یک یک جوک خنده دار باشد.

    رزومه زمانی خنده دار می شود که یک بزرگنمایی از همه آنچه نیست و پر از فعل های عملی باشد.

    فهرست عناوین و مسئولیت های شغلی در بهترین وضعیت باشند و سرشار از کارهایی باشد که هیچگاه انجام نشده اند.

    رزومه نویسی به این شکل هیچ فایده ای ندارد و از همه بدتر اینکه کاری بسیار ساده است و هرکسی می تواند رزومه ای پروپیمون تهیه کند.





    اگر تنها براساس آنچه در رزومه نوشته شده، نیروی خود را استخدام کنید، آنچه به خاطرش این کار را انجام داده اید، از دست می رود.

    شما نیازمند داوطلبی خاص هستید که کاری خاص در شرکت، برای محصول، برای مشتری یا برای شغلتان انجام دهد.

    پس چگونه چنین متقاضی ای را می یابید؟!

    گام اول:

    از متقاضی cover letter بخواهید.

    این نوع نامه به رزومه پیوست می شود، هدفش ایجاد انگیزه در خواننده و محتویاتش فرصت هایی شغلی است که متقاضی قبلا برایشان درخواست داده است.

    در واقع به این روش شما صدای واقعی کارجو را می شنوید و می توانید بفهمید به کارتان می آید یا نه.

    به واکنش های درونی خود ایمان داشته باشید.

    اگر حس درونیتان نسبت به آن فرد مثبت بود، به مرحله مصاحبه راهش دهید و اگر نه با یک موفق باشید و آرزوهای خوب بدرقه اش کنید.


    تجربه های کاری طولانی اما بدرد نخور

    آگهی هایی با مضمون "5 سال سابقه کاری"، "دارای سابقه کار" یا از این دست جملات را هم ما و هم شما زیاد دیده ایم.

    اگرچه میزان سابقه کار در اکثر این آگهی ها مشخص شده است، اما در واقع خیلی وقت ها نتیجه مورد نظر را به همراه ندارد.

    اگرچه داشتن سابقه کاری مرتبط می تواند ایده خوبی باشد، اما تجربه ای مفید فایده است که مرتبط باشد، حالا می خواهد شش ماه باشد یا 5 سال.

    گاهی یک نفر با 5 سال تجربه کاری نمی تواند بدرد کاری بخورد که شما به دنبال نیرو برایش هستید.

    در واقع تجربه کاری یعنی فهم اصطلاحات مربوط به آن کار، یادگرفتن اینکه هرچیزی چگونه کار می کند، دست یافتن به درکی از ابزارهای مورد نیاز و غیره.

    اینها می تواند کلا شش ماه زمان ببرد یا کمتر یا بیشتر.

    پس می تواند فرق کمی بین کسی که شش ماه تجربه کاری دارد با آنکه شش سال تجربه دارد، باشد.

    تجربه مفید است.

    معلم خوبی هم هست، اما بیشتر از سالهای تجربه ای که دررزومه ای ذکر می شود، آنچه مهم است خوب انجام دادن کار است.


  16. 3 کاربر از پست مفید Almas Parsi سپاس کرده اند .


  17. #39
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    اقتصاد
    نوشته ها
    8,281
    ارسال تشکر
    21,844
    دریافت تشکر: 45,916
    قدرت امتیاز دهی
    82822
    Array
    Almas Parsi's: جدید94

    پیش فرض پاسخ : سلسله مراتب چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟!

    چگونه کسب و کار خود را دگرگون کنید؟! (39)


    آموزش آکادمیک را فراموش کنید
    من هرگز اجازه تداخل تحصیل و آموزشم را نمی دهم. مارک تواین
    شرکت های زیادی هستند که مقررات آموزشی مخصوص به خود دارند.

    آنها تنها کسانی را استخدام می کنند که درجه و رتبه دانشگاهی دارند (گاهی در یک رشته خاص) یا دارای بالاترین مدرک، معدل مشخص، گواهینامه در رشته ای خاص یا از این دست صلاحیت ها هستند.

    اما خوب است بدانید که بسیاری از افراد باهوش هستند که هیچوقت سر کلاس عالی نبوده اند.

    فکر اینکه تنها بهترین های مدرسه می توانند به دردتان بخورند را از ذهنتان بیرون کنید.

    90% مدیران برتر فعلی شرکت های بزرگ آمریکایی مدرک تحصیلی از دانشگاهای بزرگ دریافت نکرده اند.





    صرف وقت زیاد در دانشگاه ها می تواند بهتان آسیب بزند.

    به عنوان مثال، نوشتن. وقتی از مدرسه بیرون می آیید، باید بسیاری از روش های آموزش داده شده را از یاد ببرید، تا بتوانید بنویسید.

    برخی از درس های غلطی که در دانشگاه یاد می گیرید:

    هر چه مدرک طولانی تر باشد، بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.

    صدای خشک و بی روح از حرف زدن خودمان بهتر است.

    استفاده از کلمات قلنبه و سلنبه تاثیرگذاری بیشتری دارد.

    برای اینکه در مورد نکته ای توضیح دهید باید تعداد مشخصی کلمه یا صفحه را بنویسید.

    در واقع فرمت و شکل ظاهر این نکته نویسی از محتوای آن اهمیت بیشتری می یابد.

    پس تعجبی ندارد که بسیاری از نوشته های کسب و کاری پر از حرف و لفاظی، مزخرف و بی نتیجه است.

    آدم ها تنها پیرو عادت های غلط مدرسه ای هستند.

    البته این عادت های غلط تنها به نوشتن منحصر نمی شود و شامل بسیاری از مهارت هایی است که در مدرسه عالی و بی نظیر اما در کاربرد بیهوده و به کار نیامدنی هستند.

    ژرفای دریای توانایی و استعداد کارجویان تنها با معدل بالا پر نمی شود.

    ترک تحصیل کرده ها، معدل پایین ها، دانشجویان دانشگاه های پایینتر، و حتی دیپلمه ها را هم در نظر بگیرید.

    آقا بالاسر نیاورید
    در یک تیم کوچک تنها باید کسانی حضور داشته باشند که کار می کنند و نیازی به ناظر و دستور ده نیست.

    در چنین تیمی هیچکس نباید از موضع بالا به سایرین نگاه کند و همه باید تولید کننده باشند.

    این بدان معناست که باید از استخدام افرادی که عاشق دستور دادن هستند، اجتناب کنید.

    دستور بده ها بار اضافه ای بر دوش اعضای تیم کوچک هستند و نه تنها کار راه انداز نیستند، بلکه مشکل درست کن نیز هستند.

    دستور بده ها عاشق جلسه هستند و دیگران را هم به سمت جلسه رفتن تشویق می کنند.

    در حقیقت آنها با جلسه راه انداختن خود کاری نمی کنند و دیگران را هم از فضای کاری حقیقی خود دور می کنند.


  18. 3 کاربر از پست مفید Almas Parsi سپاس کرده اند .


  19. #40
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    اقتصاد
    نوشته ها
    8,281
    ارسال تشکر
    21,844
    دریافت تشکر: 45,916
    قدرت امتیاز دهی
    82822
    Array
    Almas Parsi's: جدید94

    پیش فرض پاسخ : سلسله مراتب چگونه کسب و کارتان را دگرگون کنید؟!

    چگونه کسب و کار خود را دگرگون کنید؟!(40)


    مدیران درجه یک را استخدام کنید.
    مدیران درجه یک کسانی هستند که اهداف خود را پیدا و آنها را اجرایی می کنند.

    آنها به راهنمایی های بزرگ احتیاجی ندارند و لزومی ندارند هر روز چک شوند.

    آنها کاری را انجام می دهند که یک مدیر باید انجام دهد.

    چنین مدیرانی همه کارها را خودشان برای خودشان انجام می دهند.

    این افراد شما را از دست نظارت های سنگین خلاص می کنند.

    راهبرد خاص خودشان را دارند. وقتی تنهایشان می گذارید، شما را با حجم کاری که انجام داده اند، غافلگیر می کنند.

    نیاز به کنترل آنچنانی یا نظارت خاص ندارند.

    حالا مسئله این است که چگونه چنین افرادی را چگونه کشف کنید؟!

    به پیشینه شان نگاه کنید.

    قطعا چنین افرادی حجم زیادی از کارهای پیشین خود را دارند.

    خودشان کاری را راه انداخته اند یا پروژه ای را به سرانجام رسانده اند.

    شما نیازمند کسی هستید که از چیزی را از همان آجر اول بسازد و خوب مراحلش را ببیند.


    یافتن چنین افرادی باعث کار کردن بیشتر سایر اعضای تیم و مدیریت کردن کمترشان می شود.




    بهترین نویسنده ها را استخدام کنید

    اگر قرار است که بین تعداد محدودی کارجو برای استخدام یکی از آنها تصمیم بگیرید، بهترینشان را برگزینید.

    فرقی نمی کند موقعیت شغلی چه باشد.

    بازاریاب، فروشنده، طراح، برنامه نویس یا هر شغل دیگری که باشد باید درست ترین فرد را انتخاب کرد.

    دلیل این امر این است که نویسنده خوب بودن تنها ملاکش خوب نوشتن نیست.

    نوشتن تمیز نشانه ی یک فکر تمیز است.

    نویسندگان بزرگ می دانند چگونه ارتباط برقرار کنند.

    آنها فهمیدن مسائل گوناگون را آسان می کنند.

    آنها می توانند خودشان را جای کسی دیگری قرار دهند.

    آنها می دانند چه چیزی را باید حذف کنند و سرانجام آنها کیفیتی هستند که شما در هر کارجویی به دنبالش می گردید.

    نوشتن انعکاس از جامعه ماست.


    دقت کنید که چقدر زیاد هستند آدم هایی که به جای مکالمه های تلفنی از ایمیل، پیامک، وبلاگ یا نظایر آن استفاده می کنند.

    نوشتن شاخص امروز برای ایده های خوب است.


  20. 3 کاربر از پست مفید Almas Parsi سپاس کرده اند .


صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •