مسئولیت قضاوت هرکس در پیشگاه خدا برعهدۀ خود اوست بنده فقط شما را به تحقیق فرا می خوانمبخاطر اینکه اولا مطالب واقعا زیاد بودند و دوما بخاطر محیط سایت قسمتهایی آورده شده که هم خلاصه باشد و هم به دوستداران مولوی و شمس و... برنخورد.البته عزیزان بهتر است خودشان با منابعی که در آخر ذکر می شود تحقیق کنند.
دوستانی که زیاد حوصله ندارند میتوانند از پست بعدی به مطالب مهم برسند اما خوندن این پست موضوع رو قابل فهم تر میکنه
مقاله و تحقیقی دربارۀ مولوی و شمس
مقاله ای که پیش رو دارید در پاسخ به مقالاتی نگاشته شده است که سالها پیش باعنوان «شمس به روایت شمس» و «شمس در اشعار مولانا» در مجلۀ .... (شمارۀ192، مهر 1381؛ و 193،آبان 1381) به قلم...به چاپ رسیده بود اما اقبال چاپ در آن نشریه را نیافت و از سوی سردبیر آن رد شد. اکنون با توجه به زنده بودن موضوع به درج آن در سمات {فصلنامۀ معرفتی اعتقادی، عرصۀ تبیین و دفاع از معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام ؛ سال سوم، شمارۀ هفتم ،بهار و تابستان 1391} می پردازیم. انشاالله سودمند افتد.
در گشت و گذار برنامه ها ومقاله ها، به دو مقاله برخوردم که هرچه بیشتر تأمل کردمکه آنها را از مبانی و روش های منطقی اهل بحث و استدلال دورتر یافتم، به گونه ای که با اطمینان باید گفت: اگر نویسندۀ محترم آن مقالات ، فرصت تحقیق و مطالعۀ کافی برای شناخت درخور مشایخ تصوف و عرفان، و سیر در ادعاهای بی جای ایشان می داشت، و بار دیگر به تأمل بر دیدگاه خود می نشست، از چاپ و نشر نوشتۀ خویش صرف نظر می کرد.
مقاله های مورد نظر، یکی از مشایخ تصوف و عرفان« شمس تبریزی» را – که از راه و اعتقاد جدا از شاهراه هدایت عقل و قرآن و اهل بیت علیهم السلام دارد – بر عرش سلطنت و ابهت و جلال و عظمت خورشید جان فروزی نشانده است.....
در مقالات بخاطر اینکه شمس در کلمات خودش و دلدادۀ شوریده اش ملا محمد بلخی(مولوی)دارای مقاماتی دانسته شده است.....مولفان مقاله ها به ادعاهای این آقایان آنها را بدون تحقیق و فقط به صرف ادعای خودشان .... پنداشته اند
...اگر این دلیل ایشان پذیرفته شود – یعنی سخن هر کس بدون برهان و به صرف ادعایخودش مورد قبول واقع شود- باید به راحتی بتوان پذیرفت که:«فرعون» هم خدای جهانیان است زیرا که فرعون نیز در ائعای خویش خود رادارای مقاماتی دانسته است که جز بر خدای جهانیان تطبیق نمی کند و البته از دنبالۀ این صف «نمرود» و دیگر مدعیان خدایی هم درخواهند رسید!.....
...یا مدعیان دروغی پیامبری....و نیز مبنای چنین منطقیآیا نمی توان گفت که: معاویه و یزید و سایر خلفای غاصب حقوق امامان معصوم علیهم السلام، امامان شیعه و وارثان مقام رسول الله (ص) بوده اند؟ زیرا همگی مدعی مقاماتی بوده اند که اختصاص به امامان شیعه دارد!!
....شیعیان براساس حکم قطعی عقل،و مطابق با فرمودۀ خداوند:«قل هاتوا برهانکم إن کنتم صادقین»« اگر راست می گویید برهات خود را بیاورید» حتی امامت امامان خود را هم بدون برهان قاطع نپذیرفته اند، و هیچ گاه سرگشته و مسحور ادعاهای خالی از برهان مدعیان دروغین مقامات اولیای حقیقی خداوند متعال نبوده اند.
اصولا باید دانست که: پذیرش ادعای نبوت و امامت، جز بر اساس برهان معقول نیست....
«پیر محمد ملک داد» موسوم به شمس تبریزی، نه اولین و نه آخرین کسی است که از این ادعاهای نابجا داشته است ، و نه ، تنها کسی بوده است که در آن محیط صوفی پرور و جامعۀ بی بند و بار( که شواهد آن را خواهیم آورد) با ادعاهای واهی خود ماهیت منحرف و دور از دین و برهان خویش را نمایانده است.....مشایخ و اقطاب بی شمار تصوف و عرفان، پیوسته مردم را به سوی«ادعای خدایی» و «جبر و نفی اختیار» و «تشبیه ذات خداوند به مخلوقات» و «استهزا کردن تعزیت و سوگواری سالار مظلومان» و «رقص» و «غنا» و «سماع» و...(چنانچه شواهد آن را خواهیم آورد) دعوت می کرده است.
علی رغم تبلیغات گسترده و توخالی که در مورد عرفان و تصوف انجام می گیرد، عموم مردم آن را بدون تأمل و تفکر می پذیرند.....
....تصوف معجونی است که نتیجۀ زحمات و ریاضات غیرمعقول، و پیوندها وارتباط های مرموز با نیروهای جنیان و شیاطین، وسحر و جادو،وطلسمات و تسخیرات و تلقینات و توهماتی است که در گذر تاریخ، مرتاضان و جاه طلبان و خیال بافان ... درمقابله با سیرۀ انبیا و رهبران الهی به چنگ آورده اند....
…..اما صوفیان و عارفان با نهان داشتن چهرۀ واقعی خود، در پس پردۀ فریبنده «ولایت» و «تصرف در شؤون هستی» - در حدودی که به اعتراف خودشان از هر مرتاض ملحدی صدور آن ممکن است – فرهنگ «توحید» و «امامت» و «ولایت»و «عبادت» و «مسئولیت» و «روشن گری» مکتب قرآن و وحی را تحریف کردند، و به جای آن «وحدت وجود» و «جبر» و «جن گیری» و«کهانت» و «بی مسئولیتی» و«اباحی گری» و «رقص» و «سماع» و... را به ارمغان آوردند.
برگرفته از مجلۀ سمات { فصلنامۀ معرفتی عقیدتی،عرصۀ تبیین و دفاع از معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام}
علاقه مندی ها (Bookmarks)