مدرسه الکترونيکي چيست؟اين سوال همواره در ذهن تمام افرارد وجود دارد وقتي از مدرسه الکترونيکي صحبت مي کنيم، منظور ما چيست؟ محيطي کاملا مجازي يا محيطي ترکيب از مجازي و حقيقي؟ البته واژه هاي بسياري در کنار مدرسه استفاده مي شوند مانند مدرسه هاي هوشمند، مدرسه هاي نسل آينده ، و همه و همه در اين نکته با هم مشترک هستند. اين که کم يا زياد تمام اين اشکال مختلف از مدرسه ها از فناوري اطلاعات و اينترنت استفاده مي کنند.شخصا در خصوص مدرسه، يعني آن چيزي که در سن ۷ سالگي به آن وارد مي شويم و در ۱۷ يا ۱۸ سالگي از آن خارج مي شويم، هيچگاه يک نگاه کاملا مجازي نبوده و فکر مي کنم در اين سن که شخصيت افراد شکل مي گيرد مي بايست روابط اجتماعي نزديک و کنترل شده اي وجود داشته باشد. يک مدرسه الکترونيکي را من به اين شکلا تعريف مي کنم، محيطي که در آ تمام ابزار هاي موجود و اينترنت براي آموزش دادن استفاده مي شود. براي مثال يک مدرسه الکترونيکي مي تواند سايت اينترنت کاملي نداشته باشد، آما در محيط مدرسه و کلاس ها از تمام ابزار هاي موجود استفاده شده باشد.کلاس هاي الکترونيکي مي بايست حتما کامپيوتر داشته باشند، ويدئو پروژکتور داشته باشند، امکان ارتباط دانشجويان با اينترنت در کلاس فراهم باشد. و از همه مهم تر مانند مدارس معمولي همراه داشتن CD تلفن همراه، Notebook و memory در انها ممنوع نباشد.در يک مدرسه الکترونيکي بايد حتما، مديران و مدرسان وبلاگ هاي رسمي داشته باشند و برنامه ها و خبرهاي مهم مدرسه را در آن ها به نقد و بررسي بگيرند و دانشجويان نيز بتوانند در اين بحث ها شرکت کنند.در يک مدرسه الکترونيکي مي شود بسياري از جزوات و مطالب درسي را که معلمات معمولا در کلاس ديکته مي کنند بصورت الکترونيکي در اختيار دانشجو قرار داد تا معلم در کلاس بيشتر به بحث و بررسي و آزمايش و تحقيق در خصوص اين گونه موارد بپردازد. در يک مدرسه الکترونيک بايد شبکه بي سيم داشته باشيم تا دانشجويان بتوانند در کلاس کامپيوتر هاي خود را به شبکه و اينترنت وصل کنند، درس هاي را ببينند، تمرينات را انجام دهند و با همکلاس هاي خود ارتباط بر قرار کنند.البته در مدرسه الکترونيکي به دليل استفاده از فناوري اطلاعات براي برقراري ارتباط ميان افراد، مواردي مثل گردش هاي گروهي، برنامه هاي مشترک غير مجازي اهميت زيادي دارند. براي مثال هر هفته بايد يک برنامه اي که در آن از فناوري اطلاعات خبري نباشد پياده شود و دقت کرد که روابط اجتماعي افراد در سن پايين دچار مشکل نشود. يک مدرسه الکترونيکي براي راه اندازي نياز به امکانات و هزينه هاي فراواني دارد اما در طول دوره آموزشي چون زمان استفاده از اساتيد کم مي شود و در بسياري از برنامه ها ديگر نياز نيست از اساتيد بصورت تمام وقت براي آموزش استفاده شود. برخي از هزينه ها کم خواهد شد. اما نبايد فراموش کنيم که يک مدرسه الکترونيکي هيچگاه مانند آموزشگاه هاي مجازي يا دانشگاه مجازي نيست که تفاوت زيادي ميان هزينه ها و دريافتي ها داشته باشد و اين موضوع کمک کند که شهريه دوره ها کاسته شود.شايد در کل وقتي که نگاه مي کنيم هزينه اي که دولت در اين بخش پرداخت مي کند که مدرسه هاي الکترونيکي از کيفيت بالايي برخوردار باشند در آموزش عالي و دانشگاه هاي مجازي است که پوشش داده مي شود.يک مدرسه الکترونيکي از نظر من بايد خيلي دقيق بر روي روابط اجتماعي دانشجويان کارکند. براي مثال بايد روانشناس داشته باشد. بايد ورزش را جدي بگيرد. بايد تحقيق و پژوهش را جدي بگيرد و دانش آموزان را بيشتر با محيط اجتماعي و سياسي اطراف خود آشنا کند. در مدارس الکترونيکي نبايد مجدوديت هاي فيزيکي براي توليد محتوا ايجاد کرد، به نظر من بايد دانش آموزان را به توليد محتوا مشغول کرد و از محتواي توليد شده هر سال براي آموزش پايه در سال بعد استفاده کرد. بايد فراتر از استاندارد ها عمل کرد و اجازه نداد استاندارد ها جلوي خلاقيت دانش آموزان را بگيرند