دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: پيش از اينها

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    لیسانس فیزیک کاربردی
    نوشته ها
    1,000
    ارسال تشکر
    1,977
    دریافت تشکر: 2,822
    قدرت امتیاز دهی
    181
    Array

    پیش فرض پيش از اينها

    پيش از اينها فكر مي كردم خدا
    خانه اي دارد ميان ابرها
    مثل قصر پادشاه قصه ها
    خشتي از الماس و خشتي از طلا
    پايه هاي برجش از عاج و بلور
    بر سر تختي نشسته با غرور
    ماه، برق كوچكي از تاج او
    هر ستاره،پولكي از تاج او
    اطلس پيراهن او، آسمان
    نقشِ روي دامن او، كهكشان
    رعد و برق شب، طنين خنده اش
    سيل و طوفان، نعره ي توفنده اش
    دكمه ي پيراهن او ، آفتاب
    برق تيغ و خنجر او ، ماهتاب
    هيچ كس از جاي او آگاه نيست
    هيچ كس را در حضورش راه نيست
    پيش از اينها خاطرم دلگير بود
    از خـــــدا ، در ذهنم اين تصوير بود
    آن خدا بي رحم بود و خشمگين
    خانه اش در آسمان ، دور از زمين
    بود ، اما در ميان ما نبود

    مهربان و ساده و زيبا نبود

    در دل او دوستي جايي نداشت
    مهرباني هيچ معنايي نداشت
    هر چه مي پرسيدم ، از خود ، از خدا
    از زمين ، از آسمان ، از ابرها
    زود مي گفتند:اين كار خداست
    پرس و جو از كار او كاري خطاست
    هر چه مي پرسي ،جوابش آتش است
    آب اگر خوردي، عذابش آتش است
    تا ببندي چشم كورت مي كند
    تا شدي نزديك ، دورت مي كند
    كج گشودي دست ، سنگت مي كند
    كج نهادي پاي ، لنگت مي كند
    تا خطا كردي ، عذابت مي كند
    در ميان آتش ، آبت مي كند...
    با همين قصه ، دلم مشغول بود
    خواب هايم ، خواب ديو و غول بود
    خوب مي ديدم كه غرق آتشم
    در دهان شعله هاي سر كشم
    در دهان اژدهايي خشمگين
    بر سرم بارانِ گُرزِ آتشين
    محو مي شد نعره هايم ، بي صدا
    در طنين خنده ي خشمِ خدا...
    نيّت من ، در نماز و در دعا
    ترس بود و وحشت از خشم خدا
    هر چه مي كردم ، همه از ترس بود
    مثل از بر كردن يك درس بود
    مثل تمرين حساب و هندسه
    مثل تنبيه مدير مدرســــــه
    تلخ ، مثل خنده اي بي حوصله
    سخت، مثل حلِّ صدها مسئله
    مثل تكليف رياضي سخت بود
    مثل صرفِ فعل ماضي سخت بود
    تا كه يك شب دست در دست پدر
    راه افتادم به قصد يك سفر
    در ميان راه ، در يك روستا
    خانه اي ديدم ، خوب و آشنا
    زود پرسيدم : پدر ، اينجا كجاست؟
    گفت: اينجا خانه ي خوب خداست!
    گفت اينجا مي شود يك لحظه ماند
    گوشه اي خلوت، نمازي ساده خواند
    با وضويي ، دست و رويي تازه كرد
    با دل خود، گفت و گويي تازه كرد
    گفتمش: پس آن خداي خشمگين
    خانه اش اين جاست؟ اين جا ، در زمين؟
    گفت : آري، خانه ي او بي رياست
    فرش هايش از گليم و بورياست
    مهربان و ساده و بي كينه است
    مثل نوري در دل آيينه است
    عادت او نيست خشم و دشمني
    نام او نور و نشانش روشني
    خشم، نامي از نشاني هاي اوست
    حالتي از مهرباني هاي اوست
    قهر او از آشتي، شيرين تر است
    مثل قهرِ مهربانِ مادر است
    دوستي را دوست، معني مي دهد
    قهر ما با دوست، معني مي دهد
    هيچ كس با دشمن خود، قهر نيست
    قهريِ او هم نشان دوستي است...
    تازه فهميدم خدايم، اين خداست
    اين خداي مهربان و آشناست
    دوستي ، از من به من نزديك تر
    از رگ گردن به من نزديك تر
    آن خداي پيش از اين را باد برد
    نام او را هم دلم از ياد برد
    آ ن خدا مثل خيال و خواب بود
    چون حبابي، نقش روي آب بود
    مي توانم بعد از اين، با اين خدا
    دوست باشم، دوست، پاك و بي ريا
    مي توان با اين خدا پرواز كرد
    سفره ي دل را برايش باز كرد
    مي توان درباره گل حرف زد
    صاف و ساده، مثل بلبل حرف زد
    چكه چكه مثل باران راز گفت
    با دو قطره ، صد هزاران راز گفت
    مي توان با او صميمي حرف زد
    مثل ياران قديمي حرف زد
    مي توان تصنيفي از پرواز خواند
    با الفباي سكوت آواز خواند
    مي توان مثل علف ها حرف زد
    با زباني بي الفبا حرف زد
    مي توان درباره هر چيز گفت
    مي توان شعري خيال انگيز گفت
    مثل اين شعر روان و آشنا:
    «پيش از اين ها فكر مي كردم خدا...»
    برای انسانهای بزرگ بن بستی وجود ندارد. زیرا بر این باورند که: یا راهی خواهم یافت، یا راهی خواهم ساخت.

  2. 6 کاربر از پست مفید مسافر007 سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 11th March 2011, 09:40 AM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 6th August 2010, 09:23 PM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 8th July 2010, 10:25 AM
  4. مقاله: (هفت سين پيشرفت)efqm جايزه ملي مديريت پيشرفت ايران
    توسط MR_Jentelman در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd January 2010, 08:30 AM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th October 2009, 05:06 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •