دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 59

موضوع: مکالکات ارغنون & hadi elec

  1. #21
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    داروسازی
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    4,102
    دریافت تشکر: 8,277
    قدرت امتیاز دهی
    2253
    Array
    ارغنون's: جدید11

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    نقل قول نوشته اصلی توسط hadi elec نمایش پست ها
    خب دوستان ما این همه تعریف و تمجید کردیم از این خانوم+دعای خیر
    ایشون هم همش در پی تخریب چهره من در اذهان عمومی بود

    بعد از اون شعر و برای اینکه نظم اونجا بهم نخوره
    من به عنوان اخرین جواب ایو گفتم
    از ترکیب بند ایشون هم متشکریم!
    ما که قصد تخریب کسی رو نداریم.فقط تذکر میدیم! مثلا املای صحیح واژه سفسطه است.
    .................................................. ..........
    ندارم قصد تخریبی نگویم شعر درباری
    کجا گفتم ز تو من بد که داری میکنی زاری

    اگر شیرینیت کام است دهم من بر تو ای هادی
    همان روزی که با اعضا رویم از بهر دیداری

    قرار نخبگان باشد به ماه 2 ز سال نو
    بیایم من در آن مجمع اگر نبود مرا کاری

    نشو از دست من غمگین که اینها بهر شوخی بود!
    اگر خواهی تو شیرینی ندارم من از این عاری!


    کنم تعریف من از تو به وقت نقد تو هادی
    اگر تخریب گشتی تو همین حالا میگم sorry

  2. 6 کاربر از پست مفید ارغنون سپاس کرده اند .


  3. #22
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    936
    ارسال تشکر
    2,911
    دریافت تشکر: 4,686
    قدرت امتیاز دهی
    4483
    Array
    hadi elec's: جدید50

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    نقل قول نوشته اصلی توسط ارغنون نمایش پست ها
    از ترکیب بند ایشون هم متشکریم!
    ما که قصد تخریب کسی رو نداریم.فقط تذکر میدیم! مثلا املای صحیح واژه سفسطه است.
    .................................................. ..........
    ندارم قصد تخریبی نگویم شعر درباری
    کجا گفتم ز تو من بد که داری میکنی زاری

    اگر شیرینیت کام است دهم من بر تو ای هادی
    همان روزی که با اعضا رویم از بهر دیداری

    قرار نخبگان باشد به ماه 2 ز سال نو
    بیایم من در آن مجمع اگر نبود مرا کاری

    نشو از دست من غمگین که اینها بهر شوخی بود!
    اگر خواهی تو شیرینی ندارم من از این عاری!


    کنم تعریف من از تو به وقت نقد تو هادی
    اگر تخریب گشتی تو همین حالا میگم sorry
    هی میگه شیرنی میدم و هی نمیده
    دوستان خودتون قضاوت کنید
    آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



    سر درد امده به سراغم چه گویمت؟
    اتش فتاده به همه باغم چه گویمت؟

    شیرنی ات شود ارزانیت که من
    بیرون بیامده ز دماغم چه گویمت؟

    پایین بیا دگر خر ابلیس لنگ شد
    دیشب شکسته پای الاغم چه گویمت؟

    دیوانه گشته ام و تو انگار شادمان
    امد خبر ز سوی کلاغم چه گویمت؟

    فریاد میزنم که بسی خسته ام ز حشو
    سر درد امده به سراغم چه گویمت؟(شاعر سردرد بدی دارد)

  4. 7 کاربر از پست مفید hadi elec سپاس کرده اند .


  5. #23
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    داروسازی
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    4,102
    دریافت تشکر: 8,277
    قدرت امتیاز دهی
    2253
    Array
    ارغنون's: جدید11

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    نقل قول نوشته اصلی توسط hadi elec نمایش پست ها
    هی میگه شیرنی میدم و هی نمیده
    دوستان خودتون قضاوت کنید
    آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



    سر درد امده به سراغم چه گویمت؟
    اتش فتاده به همه باغم چه گویمت؟

    شیرنی ات شود ارزانیت که من
    بیرون بیامده ز دماغم چه گویمت؟

    پایین بیا دگر خر ابلیس لنگ شد
    دیشب شکسته پای الاغم چه گویمت؟

    دیوانه گشته ام و تو انگار شادمان
    امد خبر ز سوی کلاغم چه گویمت؟

    فریاد میزنم که بسی خسته ام ز حشو
    سر درد امده به سراغم چه گویمت؟(شاعر سردرد بدی دارد)
    چو سنت رفته بالاتر ز پنجاه
    طبیعی باشد این درد و دوصد آه

    نمیدانم که با این حال و اوضاع
    و دندانهای مصنوعی و پرتاه(تاه زنگی است که بر چیزی کهنه نشیند مثل پوسیدگی دندان)

    چه می خواهی ز شیرینی تو آخر
    نرو با این همه امراض به بی راه

    سلامت بهترین باشد به دنیا
    نشو با قند بیش از حد تو گمراه

    اگر چه من به قولم پایبندم
    چو خوبم من درخشم همچونان ماه

  6. 6 کاربر از پست مفید ارغنون سپاس کرده اند .


  7. #24
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    936
    ارسال تشکر
    2,911
    دریافت تشکر: 4,686
    قدرت امتیاز دهی
    4483
    Array
    hadi elec's: جدید50

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    نقل قول نوشته اصلی توسط ارغنون نمایش پست ها
    چو سنت رفته بالاتر ز پنجاه
    طبیعی باشد این درد و دوصد آه

    نمیدانم که با این حال و اوضاع
    و دندانهای مصنوعی و پرتاه(تاه زنگی است که بر چیزی کهنه نشیند مثل پوسیدگی دندان)

    چه می خواهی ز شیرینی تو آخر
    نرو با این همه امراض به بی راه

    سلامت بهترین باشد به دنیا
    نشو با قند بیش از حد تو گمراه

    اگر چه من به قولم پایبندم
    چو خوبم من درخشم همچونان ماه
    شدم پنجاه و چند ساله بگو موی سپیدت کو؟(منظور= من اگر 50 سالمه موهام سفید نیستن)
    تویی که غر زنی بر ما بگو دیگر امیدت کو؟

    تو تنهایی ولی گفتی که دامادی رسد حالا
    بگو بر ما که داماد مهندس کو؟ حمیدت کو؟

    و آن سرو چمان تو که ابرویش کمان باشد
    رشادت کن به ارشادم بگو که آن رشیدت کو؟

    به پیشانی تو را بنوشته که در فکر او هستی
    برای پاک گردانیدنش برگو اسیدت کو؟

    دگر اهسته میگویی غزل ها را نمیبویی؟
    بگو حالا دگر ما را ، غزلهای شدیدت کو؟

  8. 6 کاربر از پست مفید hadi elec سپاس کرده اند .


  9. #25
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    داروسازی
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    4,102
    دریافت تشکر: 8,277
    قدرت امتیاز دهی
    2253
    Array
    ارغنون's: جدید11

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    نقل قول نوشته اصلی توسط hadi elec نمایش پست ها
    شدم پنجاه و چند ساله بگو موی سپیدت کو؟(منظور= من اگر 50 سالمه موهام سفید نیستن)
    تویی که غر زنی بر ما بگو دیگر امیدت کو؟

    تو تنهایی ولی گفتی که دامادی رسد حالا
    بگو بر ما که داماد مهندس کو؟ حمیدت کو؟

    و آن سرو چمان تو که ابرویش کمان باشد
    رشادت کن به ارشادم بگو که آن رشیدت کو؟

    به پیشانی تو را بنوشته که در فکر او هستی
    برای پاک گردانیدنش برگو اسیدت کو؟

    دگر اهسته میگویی غزل ها را نمیبویی؟
    بگو حالا دگر ما را ، غزلهای شدیدت کو؟
    شدیدالحن چون بودم بگفتی با بسی زاری
    به تخریبت نیم خرسند بگشتم من بسی sorry

    غزل را من نمی کوبم که کوبش کار دارکوب است
    غزل گویم و افروزم به ابیاتش همی ناری(نار یعنی آتش)

    بیاید این حمید ما به روزی خوش و من مشتاق
    بباشد این به فال من تو قصد کند و کو داری؟

    نگویم سن بالایت بباشد از گذار سال
    که دل باید جوان باشد تو بشنو این سخن باری

    حمید من، مهندس باشد و خوش تیپ و خوش اخلاق
    بیاید او به روزی زود، تو را نبود بدین کاری(یعنی با کی اش کار نداشته باش)

  10. 5 کاربر از پست مفید ارغنون سپاس کرده اند .


  11. #26
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    936
    ارسال تشکر
    2,911
    دریافت تشکر: 4,686
    قدرت امتیاز دهی
    4483
    Array
    hadi elec's: جدید50

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    نقل قول نوشته اصلی توسط ارغنون نمایش پست ها
    شدیدالحن چون بودم بگفتی با بسی زاری
    به تخریبت نیم خرسند بگشتم من بسی sorry

    غزل را من نمی کوبم که کوبش کار دارکوب است
    غزل گویم و افروزم به ابیاتش همی ناری(نار یعنی آتش)

    بیاید این حمید ما به روزی خوش و من مشتاق
    بباشد این به فال من تو قصد کند و کو داری؟

    نگویم سن بالایت بباشد از گذار سال
    که دل باید جوان باشد تو بشنو این سخن باری

    حمید من، مهندس باشد و خوش تیپ و خوش اخلاق
    بیاید او به روزی زود، تو را نبود بدین کاری(یعنی با کی اش کار نداشته باش)
    بیا بگذر ز کل کل ها که امد وقت سانسوری
    که سانسوری کند ما را بسی غرقه به مهجوری

    عزیزی گفته من را که نباید کل کلی گویی
    از این پس شعر خوش گویم نه دیگر شعر ناجوری

    خبر های جدیدت کو بیا ای ارغنون حالا
    بگو از سردی و جو تراکم ناپذیر و سوز دیجوری

    در این سرما که تن چون بید اشفته همی لرزد
    تمام عشق بنهفته به یک کتری پر اب و به یک قوری

    یکی گر اید و این گفت گوی ما ببیند با خودش گوید
    نه بر ان بی نمک بودن نه حالا هم به این شوری

    امان از درد سانسوری اما از شام مهجوری
    گمانم از همین قوری بیاید صوت زنبوری

  12. 6 کاربر از پست مفید hadi elec سپاس کرده اند .


  13. #27
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    داروسازی
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    4,102
    دریافت تشکر: 8,277
    قدرت امتیاز دهی
    2253
    Array
    ارغنون's: جدید11

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    نقل قول نوشته اصلی توسط hadi elec نمایش پست ها
    بیا بگذر ز کل کل ها که امد وقت سانسوری
    که سانسوری کند ما را بسی غرقه به مهجوری

    عزیزی گفته من را که نباید کل کلی گویی
    از این پس شعر خوش گویم نه دیگر شعر ناجوری

    خبر های جدیدت کو بیا ای ارغنون حالا
    بگو از سردی و جو تراکم ناپذیر و سوز دیجوری

    در این سرما که تن چون بید اشفته همی لرزد
    تمام عشق بنهفته به یک کتری پر اب و به یک قوری

    یکی گر اید و این گفت گوی ما ببیند با خودش گوید
    نه بر ان بی نمک بودن نه حالا هم به این شوری

    امان از درد سانسوری اما از شام مهجوری
    گمانم از همین قوری بیاید صوت زنبوری
    به تحریمات اشعارم نباشم من چنان راضی
    تو بشنو از من این اخبار که گویم من به تو رازی

    چرا سانسور می گردد سخنهای چنین طنزی
    چرا ساکت شوم اکنون مگر بلبل شود غازی؟

    اگر این حرفها چرت است و گفتاراتِ ازاد است
    بدارم اعتراضاتی که(چه کسی) میگردد کنون قاضی؟

    اگر هم چرت می باشد و شعر اصلا نباشد این
    چرا گیری با ما دادند میان این همه ماضی؟(شعرای قدیمی تالار)

  14. 6 کاربر از پست مفید ارغنون سپاس کرده اند .


  15. #28
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    936
    ارسال تشکر
    2,911
    دریافت تشکر: 4,686
    قدرت امتیاز دهی
    4483
    Array
    hadi elec's: جدید50

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    نقل قول نوشته اصلی توسط ارغنون نمایش پست ها
    به تحریمات اشعارم نباشم من چنان راضی
    تو بشنو از من این اخبار که گویم من به تو رازی

    چرا سانسور می گردد سخنهای چنین طنزی
    چرا ساکت شوم اکنون مگر بلبل شود غازی؟

    اگر این حرفها چرت است و گفتاراتِ ازاد است
    بدارم اعتراضاتی که(چه کسی) میگردد کنون قاضی؟

    اگر هم چرت می باشد و شعر اصلا نباشد این
    چرا گیری با ما دادند میان این همه ماضی؟(شعرای قدیمی تالار)

    گذر کردم ز کل کل ها ز بس کردی معطل ها
    کنم مجمل مفصل ها ولی اهسته اهسته

    زمان شعر نو امد زمین خورد و ولو امد
    "بیا" رفت و "برو" امد ولی اهسته اهسته

    بگویم حرف خود حالا ولی قبلش کنم لالا
    تو پرچم را بزن بالا ولی اهسته اهسته

    ندارد حرف حق فریاد نباشد شعر من بر باد
    ولیکن میروم از یاد ولی اهسته اهسته

    در این چندی که اینجایم هزاران جلوه بنمایم
    در این خانه بگشایم ولی اهسته اهسته

  16. 5 کاربر از پست مفید hadi elec سپاس کرده اند .


  17. #29
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    داروسازی
    نوشته ها
    1,528
    ارسال تشکر
    4,102
    دریافت تشکر: 8,277
    قدرت امتیاز دهی
    2253
    Array
    ارغنون's: جدید11

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & هادی از نوع اِلِک

    نقل قول نوشته اصلی توسط hadi elec نمایش پست ها

    گذر کردم ز کل کل ها ز بس کردی معطل ها
    کنم مجمل مفصل ها ولی اهسته اهسته

    زمان شعر نو امد زمین خورد و ولو امد
    "بیا" رفت و "برو" امد ولی اهسته اهسته

    بگویم حرف خود حالا ولی قبلش کنم لالا
    تو پرچم را بزن بالا ولی اهسته اهسته

    ندارد حرف حق فریاد نباشد شعر من بر باد
    ولیکن میروم از یاد ولی اهسته اهسته

    در این چندی که اینجایم هزاران جلوه بنمایم
    در این خانه بگشایم ولی اهسته اهسته
    معطل من کجا کردم در این بار تلافی ها
    پر است اشعار عالیَت نکات انحرافی ها

    "ولی آهسته آهسته" بوَد گویا ردیف شعر
    "مفصلها" و "آمد" چی؟ندانم زین قوافی ها

    نباشی شاعر ماهر که کم آری به قافی یه
    تو دقت کن کمی افزون به اوقات اضافی ها

    هزاران جلوه را کم کن تو در قافیه دقت کن
    شکسته قامت شعرت در این بحران کافی ها

    نخواهی رفت از افکار اگر باشی کمی جدی!
    کمی جدی و کم میکن سخنهای گزافی ها

  18. 6 کاربر از پست مفید ارغنون سپاس کرده اند .


  19. #30
    یار قدیمی
    نوشته ها
    5,480
    ارسال تشکر
    7,998
    دریافت تشکر: 20,776
    قدرت امتیاز دهی
    79813
    Array
    Sa.n's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : مکالکات ارغنون & hadi elec

    سلام دوستان
    کنم تحسین شما هارا
    کردید حیران شما مارا



    ...............................


    گویی اشعار زیبا و ترانه
    گویی شعر های عارفانه



    ......................................



    بسی من نتوانم کنم شاعری
    اماانگار شما خیلی ماهری



    ..........................................




    مرا که شعر گویی بس زود است و دشوار
    زنوکاران که خواهد کار بسیار(خودم= نوکار)


    .................................................. .........


    مرا توش هنر می باید اندوخت
    حدیث زندگی می باید آموخت




    .......................................



    بباید هر دو پام محکم نهادن
    از آن پس فکر بر پا ایستادن

    ممنونم دوستان خوبم
    " برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "

  20. 5 کاربر از پست مفید Sa.n سپاس کرده اند .


صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •