آی چیخدی مئشه لرده مئی قالدی شیشه لرده
هامی نین یاری گلدی من قالدیم گوشه لرده
داغلارا چم دوشنده گول اوسته نم دوشنده
روحوم بنده اوینار یادیما سن دوشنده
اوتوموشدوم تختیمده نه وار منیم بختیمده
کبینمی کسدیلر گون اورتانین وقتینده
تو جنگلا ماه دراومد
رو شیشه ها اثر هاله ی اون موند
وقتی یار هر کسی پیشش اومد
من یه گوشه تنها موندم
موقعی که همه ی کوه ها جوانه زده بودند
و شبنم بر روی گل ها نشسته بود
روحم از بدنم جدا میشد
وقتی که تو به یاد و خیالم می افتادی
بروی تخت و جایگاه خودم نشسته بودم
چی تو بخت و اقبال من هست
عقد من بسته شد
در هنگام نیمه روز
علاقه مندی ها (Bookmarks)