دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: خدایا دستم را محکم توی دستت بگیر

  1. #1
    همکار بخش مذهبی
    نوشته ها
    4,395
    ارسال تشکر
    7,424
    دریافت تشکر: 12,850
    قدرت امتیاز دهی
    7192
    Array

    پیش فرض خدایا دستم را محکم توی دستت بگیر




    امروز صبح خدا را ندیدم، حتی نرسیدم یک کلمه با او حرف بزنم. آخه دیشب تا دیروقت بیدار
    بودم و به کارهای اداری که با خودم به خونه آورده بودم، رسیدگی می کردم. صبح برای نماز خواب موندم.
    تازه سر کارم هم دیر رسیدم.
    توی اداره هم خدارو ندیدم، چون پر از تلخی و اخم و تخم بودم. ظهر هم خدارو ندیدم. وقت
    نداشتم،کلی کارهای اداری من مونده بود و روی هم تلنبار شده بود. تازه به خاطر کم خوابی دیشب
    خیلی هم خسته بودم. این‌قدر حرف و حدیث وآبگوشت بار نذاشته داشتم که اگه خیلی هم می‌جنبیدم به اون
    کارام می‌رسیدم. وقت حرف زدن با خدارو نداشتم.
    اما یه حس غریبی با من بود !
    احساس می‌کردم یکی این وسط گم شده.
    نمی‌دونم من بودم یا خدا؟ همه قرارامون به هم خورده بود؛ نه دیگه می‌دیدمش نه باهاش حرف
    می‌زدم .
    نمی‌دونم کدوم یکی داشتیم بدقولی می کردیم؟ من خدا رو فراموش کرده بودم یا خدا منو؟همه چی
    داشتم و هیچی نداشتم. آدم های زیادی اطرافم بودن، ولی با این وجود تنها بودم. گم شده‌ای داشتم.همه
    جاها رو دنبالش می‌گشتم. چرا قبلا این‌جوری نبودم؟
    از کی گم شده‌ای توی زندگیم پیدا شد؟
    از چند سال پیش ،چند روز پیش یا چند لحظه پیش؟
    باید پیداش می‌کردم، شاید هم باید پیدا می‌شدم.
    پس دست همت به کمر دل زدم ، دیده دل را گشودم و به دیدار یار رفتم ودیدم.
    من خدارا میان ستاره‌های آسمان که داشت نوازششان می‌کرد، دیدم.
    من خدا را دیدم که با بچه‌ها می‌خندید.
    من خدا را در لبخند شکوفه‌های بهاری دیدم.
    من خدا را در راز و نیاز عاشقانه و بنده‌وار آدم‌ها دیدم.
    من خدا را در همه جا دیدم و خود را در هیچ کجا.
    خدا بود، من نبودم.
    خدا می‌دید، من کور شده بودم.
    خدا می‌شنید، من کر شده بودم.
    خدا در دلم خانه داشت، اما من آن را ویران کرده بودم.
    خدا هویدا بود و من گم شده بودم، در خود، در زندگی، در فراموشی، در گناه، در………..
    خدایا دستم را محکم توی دستت بگیر تا هیچ وقت در بازار پر هیاهوی زندگی گم نشوم.
    خدایا….

    منبع
    اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر


  2. 3 کاربر از پست مفید طلیعه طلا سپاس کرده اند .


  3. #2
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    معماری
    نوشته ها
    92
    ارسال تشکر
    355
    دریافت تشکر: 272
    قدرت امتیاز دهی
    24
    Array

    پیش فرض پاسخ : خدایا دستم را محکم توی دستت بگیر

    خدایا دستم را بگیر که اگر مرا به حال خود رها کنی در این دنیای غریب گم می شوم.
    الهي نه من آنم كه از نگهت چشم بپوشم /نه تو آني كه گدا را ننوازي
    به نگاهي در اگر باز نگردد نروم بازبه جائي /پشت ديوار نشينم چو گدا بر سر راهي



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سوال: چطوری توی یک محیط بسته بخار آب رو از بین برد ؟
    توسط masoomehsaki در انجمن بخش سوالات تالار شیمی عمومی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: 24th February 2012, 05:02 PM
  2. دستت را به من بده
    توسط تووت فرنگی در انجمن قطعات ادبی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th February 2011, 01:16 PM
  3. عکس های تازه اگه نبینی از دستت رفته
    توسط پارمیدا72 در انجمن سرگرمي(طنز، بازي فكري، ...)
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 14th April 2010, 09:23 PM
  4. مجموعه دستگاه‌های اتوی اتوماتیك به شانه كت طراحی و ساخته شد‌
    توسط ØÑтRдŁ§ در انجمن اختراعات ثبت شده ايرانی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st October 2009, 05:14 PM
  5. اينها رو ندوني نصف عمرت كه نه ولي از دستت ميره
    توسط kamanabroo در انجمن دانستنيها( علمي، آموزشي)
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24th November 2008, 11:44 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •