دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: خاطره هامون رو بگيم تلخ يا شيرين !‌

  1. #1
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    کلام,فقه,اصول,
    نوشته ها
    4,108
    ارسال تشکر
    27,914
    دریافت تشکر: 19,740
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    kamanabroo's: جدید150

    پیش فرض خاطره هامون رو بگيم تلخ يا شيرين !‌

    سلام دوستان

    گفتم يه تايپيك بزارم تا دوستان بيان و خاطره هايي كه براشون درس بوده و مي تونه تجربه اي باشه براي ديگران بزار ن تا استفاده كنيم .

    البته اشكالي هم نداره خاطره اي رو كه توي گلومون گير كرده بگيم تا راحت بشيم!

    آيا شما خاطره اي داريد كه جالب باشه و آموزنده؟
    بهترين خاطره شما تلخه يا شيرين؟

  2. 2 کاربر از پست مفید kamanabroo سپاس کرده اند .


  3. #2
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    کلام,فقه,اصول,
    نوشته ها
    4,108
    ارسال تشکر
    27,914
    دریافت تشکر: 19,740
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    kamanabroo's: جدید150

    پیش فرض پاسخ : خاطره هامون رو بگيم تلخ يا شيرين !‌

    اولي رو خودم مي گم :

    اون اولاي جووني يادمه كه خيلي با خودم مشكل داشتم و هميشه هم از خدا انتظار داشتم برام معجزه كنه ! هر وقت مشكلي برام پيش مي يومد و مي رفتم در خونه خدا فكر مي كردم با خودم كه خوب خدا الان هر جوري باشه اين كار و مشكل رو حل مي كنه و خلاصه ما رو تحويل مي گيره.
    تا اينكه يه روز :

    يكي از بزرگترين شانسهاي زندگيمو دو دستي تقديم دوستم كردم به اميد اينكه خوب خدا هم معجزه مي كنه و همون شانس رو ( همون شانس رو ) توي همون روز به من برمي گردونه !

    خلاصه اونقدر منتظر اين معجزه شدم و با خودم كلنجار رفتم ولي نه مثل اينكه از معجزه خبري نبود و من لحظه به لحظه فرصت رو از دست مي دادم تا اينكه شب شد و به كلي فرصت از دست رفت و من هم غمباد گرفتم

    بعدش اون شب نشستم يه عالمه فكر كردم با خودم كه آخه چرا من بايد الان ناراحت باشم و اينقدر افسرده و .. كه چرا خدا با من اينجوري كرد؟

    بعد از چند ساعتي فكر و تامل همون خدا توي دلم انداخت كه آخه بنده من ،
    تو كه مي دوني سنت من اينه كه همه كارها از طريق اسباب طبيعي و عرفي اون انجام بشه و معجزه فقط براي پيامبرا بود و بس !‌ پس اولا معجزه نخواه ثانيا اگه كار خير كردي ثوابشو مي بري يا تو دنيا يا آخرت يا هر دو ثالثا هميشه يادت باشه كه منطقي فكر كني ،‌ براي خودت يه جوري فكر نكني كه بعد ببيني همه آسمون و زمين و ... باهات دارن كل مي ندازن و نا اميد بشي درست فكر كن و درست عمل كن و ...


    تموم اين حرفا رو بارها و بارها از ذهنم گذشت و آروم شدم و گفتم آخه ما رو ببين اومديم به خدا هم خدايي ياد بديم بنده به اين پر رويي ديدي تا حالا؟!

  4. 2 کاربر از پست مفید kamanabroo سپاس کرده اند .


  5. #3
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    کلام,فقه,اصول,
    نوشته ها
    4,108
    ارسال تشکر
    27,914
    دریافت تشکر: 19,740
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    kamanabroo's: جدید150

    پیش فرض پاسخ : خاطره هامون رو بگيم تلخ يا شيرين !‌

    يعني خاطره اي ندارين كه بگين يا روتو ن نميشه
    شايدم دوست ندارين

    كدومه ؟

  6. 2 کاربر از پست مفید kamanabroo سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آموزشی: جداسازي ناخالصي هاي موجود در گاز (Hydrocarbon Treating) :
    توسط faridbensaeed در انجمن نفت ، گاز ، طراحی فرایند و مخازن هیدروکربوری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24th December 2008, 09:38 AM
  2. خبر: كانون توفان‌هاي گرد و خاك، تالاب خشك هامون
    توسط diamonds55 در انجمن اخبار اجتماعی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 17th October 2008, 07:04 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •