زيباست.
شما الهه نازيد؟
http://www.elahenazzz.blogfa.com/8609.aspx
زيباست.
شما الهه نازيد؟
http://www.elahenazzz.blogfa.com/8609.aspx
خيانت فــقـر مي آورد
ای کاش کودکیمان تمام نشدنی بود...
عاشقان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
یکی مث من وقتی بزرگ میشه دوست داره بزرگتر شه!!
بچه بودم میگفتم خدایا میشه20سالم شه؟!!
حالا میگم میشه30سالم شه؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
ویرایش توسط fsohrabi : 23rd November 2011 در ساعت 03:33 PM
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زیبا اندیشان به زیبایی رسند
وقتی بزرگ می شوی دیگر خجالت می کشی به گربه ها سلام کنی و برای پرنده هایی که آوازهای نقره ای می خوانند دست تکان دهی
خجالت می کشی دلت شور بزند برای جوجه قمری هایی که مادرشان بر نگشته، فکر می کنی آبرویت می رود
اگر یک روز مردم ـ همان هایی که خیلی بزرگ شده اند ـ دل شوره های قلبت را ببینند و به تو بخندند وقتی بزرگ می شوی دیگر نمی ترسی که نکند فردا صبح خورشید نیاید،حتی دلت نمی خواهد پشت کوه ها سرک بکشی و خانه خورشید را از نزدیک ببینی
دیگر دعا نمی کنی برای آسمان که دلش گرفته،حتی آرزو نمی کنی کاش قدت می رسید و اشکهای آسمان را پاک می کردی!
وقتی بزرگ می شوی قدت کوتاه می شود
آسمان بالا می رود و تو دیگر دستت به ابرها نمی رسد و برایت مهم نیست که توی کوچه پس کوچه های پشت ابرها ستاره ها چگونه بازی می کنند
آنها آنقدر دورند که تو حتی لبخندشان را هم نمی بینی و ماه ، همبازی قدیم تو آنقدر کمرنگ می شود که اگر تمام شب را هم دنبالش بگردی پیدایش نمی کنی
وقتی بزرگ می شوی دور قلبت سیم خاردار می کشی و درمراسم تدفین درخت ها شرکت می کنی و فاتحه تمام آوازها و پرنده ها را می خوانی
و یک روز یادت می افتد که تو سال هاست چشمانت را گم کرده ای و دستانت را در کوچه های کودکی جا گذاشته ای ،
فردای آنروز تو را به خاک می دهند ومی گویند:
خیلی بزرگ شده!آنروز دیگر خیلی دیر شده است ….
از عجایب عشق همین است : تنها همان آغوش آرامت می کند که دلت را به درد می آورد .
وقتی بزرگ میشوی
اینقدر در بزرگیهایت گم میشوی
که آرزو میکنی کاش یک لحظه
میرفتی به دورانی که وقتی گریه میکردی
همه نگرانت میشدند
ولی الان وقتی گریه میکنی،حتی صدای گریه هایت را هم نمیشنوند
کاش میرفتی تو اون زمانی که صحبت با دخترک همسایه
به صورت پنهانی
چقدر کیف میداد
زمانی که ستاره های آسمون
رو بهش کادو میدادی
و اون برای تولدت یک گل کاغذی
که با مداد قرمز رنگش کرده بود رو بهت میداد
چه لذتی داشت
ولی وقتی بزرگ میشوی،بزرگترین ها برای تو کوچکترین ها هم نیستند
کاش میتوانستم به کوچکی هایم بگویم
هیچ وقت بزرگ نشو
ویرایش توسط sr hesabi : 3rd December 2013 در ساعت 08:55 PM
شاید ....
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)