قابل توجه نوعروسانی که قصددارند درکنار کانون گرم خانواده شوهر زندگی کنند
زندگیتون حبه قند ..کله قند.. قند و عسل
اما برای اینکه به یه مشکل استراتژیکی ! بر نخورید قبل از هر چیز یه فکری برای سحرخیزی خودتون بکنید
تصور کنید همسر مهربان رفته سرکار و شما درخواب شیرین وناز بسر میبرید و عقربه های عجول ساعت هم روی 10/35 دقیقه صبحه !
چندتاحالت قابل تصوره
1- مادر شوهر طی یک عملیات گاز انبری عین میرغضب بالا سرتون ظاهر میشه و غرغر کنان میگه : پاشو دختر لنگ ظهره ! وا ! عروس هم عروسای قدیم ! ما جرات نداشتیم بعدخروس خون افتاب یه چرت بزنیم ...بعدش درحالی که شما هاج و اج نگاش میکنین مثل اون جلاد فرانسوی که ژاندارکو جزغاله کرد منطقه عملیاتی رو ترک میکنه !
2- مادر شوهراول وارد عمل نمیشه و این ماموریت مهم رو به خواهر شوهرتون میسپره !باز هم شما درخواب ناز هستید که ناگهان با صدای ترق و توروق وحشتناک از خواب میپرید..اول فکر میکنید زلزله اس !
که یهو میبینین خواهر شوهرعزیز ! هر چی دم دستشه داره اینور اونور پرت میکنه و داد میزنه این کتاب فیزیک من کجاس ؟دیشب موقع شام اوردم سرسفره بخونم ..این یعنی پاشو لنگ ظهره !!
3- مادر شوهر منطقیه و اصلا اهل دخالت نیست !! پس این مهم رو به پسرش میسپره ! باز هم شما در خواب ناز هستید که که با صدای زنگ تلفن بیدار میشین..همسر گرامی از محل کار بهتون زنگ زده و بعد خوش و بش میپرسه عزیزم هنوز خوابی ؟ خب این هم یعنی پاشو لنگ ظهره !
ازماگفتن بود اگر کسی بهتون گفت پاشو لنگ ظهره !! مقصر خودتونید چون قبلا گفتم که این موضوع استراتژیکیه !
علاقه مندی ها (Bookmarks)