دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: میدونی تا کی زنده ای؟؟

  1. #1
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    ارتباطات
    نوشته ها
    156
    ارسال تشکر
    241
    دریافت تشکر: 855
    قدرت امتیاز دهی
    36
    Array

    پیش فرض میدونی تا کی زنده ای؟؟

    بعد از این همه سال، چهره‌ی ویلان را از یاد نمی‌برم. در واقع، در طول سی سال گذشته، همیشـه روز اول مـاه کـه حقوق بازنشستگی را دریافت می‌کنم، به یاد ویلان می‌افتم ...
    .
    .
    .
    ویلان پتی اف، کارمند دبیرخانه‌ی اداره بود. از مال دنیا، جز حقوق اندک کارمندی هیچ عایدی دیگری نداشت. ویلان، اول ماه که حقوق می‌گرفت و جیبش پر می‌شد، شروع می‌کرد به حرف زدن ....
    روز اول ماه و هنگامی‌که که از بانک به اداره برمی‌گشت، به ‌راحتی می‌شد برآمدگی جیب سمت چپش را تشخیص داد که تمام حقوقش را در آن چپانده بود.
    ویلان از روزی که حقوق می‌گرفت تا روز پانزدهم ماه که پولش ته می‌کشید، نیمی از ماه سیگار برگ می‌کشید، نیمـی از مـاه مست بود و سرخوش..
    من یازده سال با ویلان هم‌کار بودم. بعدها شنیدم، او سی سال آزگار به همین نحو گذران روزگار کرده است. روز آخر کـه من از اداره منتقل می‌شدم، ویلان روی سکوی جلوی دبیرخانه نشسته بود و سیگار برگ می‌کشید. به سراغش رفتم تا از او خداحافظی کنم.
    کنارش نشستم و بعد از کلی حرف مفت زدن، عاقبت پرسیدم که چرا سعی نمی کند زندگی‌اش را سر و سامان بدهد تا از این وضع نجات پیدا کند؟
    هیچ وقت یادم نمی‌رود. همین که سوال را پرسیدم، به سمت من برگشت و با چهره‌ای متعجب، آن هم تعجبی طبیعی و اصیل پرسید: کدام وضع؟
    بهت زده شدم. همین‌طور که به او زل زده بودم، بدون این‌که حرکتی کنم، ادامه دادم:
    همین زندگی نصف اشرافی، نصف گدایی!!!
    ویلان با شنیدن این جمله، همانطور که زل زده بود به من، ادامه داد:
    تا حالا سیگار برگ اصل کشیدی؟
    گفتم: نه !
    گفت: تا حالا تاکسی دربست گرفتی؟
    گفتم: نه !
    گفت: تا حالا به یک کنسرت عالی رفتی؟
    گفتم: نه !
    گفت: تا حالا غذای فرانسوی خوردی؟
    گفتم: نه !
    گفت: تا حالا یه هفته مسکو موندی خوش بگذرونی؟
    گفتم: نه !
    گفت: خاک بر سرت، تا حالا زندگی کردی؟
    با درماندگی گفتم: آره، .... نه، ... نمی دونم !!!
    ویلان همین‌طور نگاهم می‌کرد. نگاهی تحقیرآمیز و سنگین ...
    حالا که خوب نگاهش می‌کردم، مردی جذاب بود و سالم. به خودم که آمدم، ویلان جلویم ایستاده بود و تاکسی رسیده بود. ویلان سیگار برگی تعارفم کرد و بعد جمله‌ای را گفت. جمله‌ای را گفت که مسیر زندگی‌ام را به کلی عوض کرد.
    ویلان پرسید: می‌دونی تا کی زنده‌ای؟
    جواب دادم: نه !
    ویلان گفت: پس سعی کن دست کم نصف ماه رو زندگی کنی!


    هر 60 ثانيه اي رو كه با عصبانيت، ناراحتي و يا ديوانگي بگذراني، از دست دادن يك دقيقه از خوشبختي است كه ديگر به تو باز نميگردد


    زندگي كوتاه است، قواعد را بشكن، سريع فراموش كن، به آرامي ببوس، واقعاً عاشق باش، بدون محدوديت بخند، و هيچ چيزي كه باعث خنده ات ميگردد را رد نكن

  2. 3 کاربر از پست مفید aramesh ghoroob سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آفات و بیماریهای درختان غیرمثمر
    توسط *FATIMA* در انجمن آفات گیاهی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: 18th June 2011, 12:22 AM
  2. مقاله: آشنایی با مواد مخدر و روش های پیشگیری+قوانین و مجازات آنها
    توسط hani2011 در انجمن حقوق جزا و جرم شناسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 13th June 2011, 04:44 PM
  3. ღرمان عاشقانه " امشب با عشق تو می میرم "ღ
    توسط *yas* در انجمن رمان ایرانی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: 1st June 2011, 09:58 PM
  4. فضاهای اموزشی
    توسط draz در انجمن مدیریت پروژه
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 10th October 2010, 11:36 AM
  5. بهترین روش ها برای داشتن یک اندام مناسب
    توسط sl-lal-l12okl-l در انجمن ورزشهای قدرتی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 10th September 2010, 07:02 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •