جلسه اول و دوم جزوه حقوق مدنی(8)

وصیت
وصیت در لغت به معنای وصل کردن یا پیوند زدن. به اعتبار اتصال تصرفات زمان حیات موصی به زمان پس از فوت او آنرا وصیت گفته اند. یعنی پیوند می زند تصرفات قبل از فوت را به بعد از فوت. در اصطلاح حقوقی وصیت یک عمل حقوقی است که به موجب آن شخص به طور مستقیم و یا در نتیجه تسلیط دیگران در اموال یا حقوق خود برای بعد از فوت تصرف می کند.
اقسام وصیت
الف) وصیت تملیکی: (ماده 826ق.م)
ارکان وصیت تملیکی:
· موصی: کسی است که مال یا منفعتی را به طور مجانی به دیگری برای بعد از فوتش تملیک می کند.
· موصی له: یا وصیت شونده، کسی است که مال یا منفعتی برای او تملیک شده است.
· موصی به: مورد یا موضوع وصیت است. آن مال یا منفعتی است که مورد وصیت قرار گرفته است.
اوصاف وصیت تملیکی
1- عقد بودن یا ایقاع بودن وصیت تملیکی:آیا وصیت تملیکی عقد است یا ایقاع؟ در این خصوص بین حقوقدانان و فقها اختلاف نظر وجود دارد.
دلایل ایقاع بودن وصیت تملیکی:
· در وصیت تملیکی عناصر اساسی یک عقد مثل تراضی یا مطابقت ایجاب و قبول وجود ندارد. بنابراین وصیت تملیکی ایقاع است .
· با استناد به ماده 827 ق .م نام ایجاب موصی را وصیت نامیده است. و ایجاب یک قصد یک طرفه است و ارتباطی با طرف مقابل ندارد. در واقع طبق این ماده ایجاب به تنهایی منشا تملیک قرار گرفته است در حالی که در عقود ایجاب به تنهایی نمی تواند سازنده یک عقد باشد.
· مطابق با ماده 833ق.م قصد یک طرفه موصی منشا آثار حقوقی شده است. یعنی برای موصی له به صرف ایجاب موصی یک حق مدنی به وجود می آید. در حالی که اگر وصیت تملیکی عقد بود به صرف ایجاب نباید تعهدی برای موصی له به وجود آورد.
· اخذ به شفعه ایقاع است. در قانون مدنی وصیت تملیکی بعد از اخذ به شفعه آمده است پس وصیت تملیکی نیز ایقاع است.( این استدلال ، استدلال محکم و منطقی نیست)
دلایل عقد بودن وصیت تملیکی: ( این دلایل با توجه به همان مواد استنادی موافقان ایقاع بودن وصیت تملیکی بیان شده اند)
· در وصیت تملیکی عناصی اساسی قرارداد وجود دارد. موصی باید قصد انشا در رضایت به وصیت داشته باشد. از طرفی موصی له هم باید قبولی خود را اعلام کند. اما این قبولی می تواند در زمان حیات موصی باشد و می تواند بعد از فوت موصی باشد. بنابراین عناصر قرارداد در آن وجود دارند.
· ماده 827 صریحا بیان داشته تملیک به موجب وصیت جز با قبول موصی له محقق نمی شود. چنین اثری در عقود جاری است. اگر وصیت تملیکی ایقاع بود قبولی موصی له شرط تحقق وصیت قرار نمی گرفت . یعنی از مفهوم مخالف این ماده استنباط می شود تا زمانی که موصی له وصیت را قبول نکند آثاری را به دنبال نخواهد داشت.
· طبق ماده 833 ق.م قبولی در وصیت ناقل عین و منافع موصی به ، از حین قبولی است. یعنی قبولی موصی له اثر قهقرایی ندارد. قبولی ملاک انتقال موصی به از موصی ، به موصی له است. چنین اثری در عقود جاری است.
بنابراین قانون مدنی ایران به تصریح ماده 827ق.م وصیت تملیکی را عقد دانسته و از نظر مشهور فقهای امامیه تبعیت می کند.
2- ایجاب و چگونگی ایجاب در وصیت تملیکی
ایجاب وصیت تملیکی عبارت است از اعلام تملیک معلق به فوت از طرف موصی، به موصی له. چون وصیت تملیکی عقد است نیاز به قصد انشا دارد این قصد انشا با لفظ ایجاد می شود که دلالت بر ایجاب موصی می کند. اگر استفاده از لفظ امکان پذیر نباشد از اشاره استفاده می شود که باید دلالت بر ایجاب موصی کند.
نکته: کسی نمی تواند از طرف موصی وصیت کند . باید خود موصی وصیت کند . قانونگذار وصیت فضولی را باطل اعلام کرده است. (ماده 841ق.م)
3- قبولی در وصیت تملیکی
اراده موصی به تنهایی نمی تواند برای موصی له تعهد ایجاد کند. موصی له اختیار دارد که وصیت را رد یا قبول کند. قبولی عبارت است از اعلام اراده موصی له به تملیک آنچه موصی برای او وصیت کرده است. وصیت تملیکی بدون قبولی موصی له واقع نمی شود. وصیت از عقود بلاعوض است و شرط عوض وصیت را معوض نمی کند. اختیار قبولی وصیت با موصی له است.
اگر موصی له اهلیت نداشته باشد چند فرض قابل تصور است:
· اگر موصی له حمل باشد ، مطابق ماده 103 قانون امور حسبی ولی حمل یا قیم او می توانند از طرف او قبول کنند. مگر اینکه قید مباشرت شده باشد.
· اگر موصی له صغیر غیر ممیز یا مجنون باشد( محجورین فاقد قصد) در این صورت چون قبولی نیاز به قصد انشا دارد، محجور نمی توند قبولی را اعلام کند و ولی یا قیم او وصیت را قبول می کند(ماده 831ق.م).
· اگر موصی له صغیر ممیز یا سفیه( محجورین دارای قصد) باشد، چون این افراد دارای قصد هستند خود می توانند قبولی وصیت را اعلام کنند.(ماده 1214 ق.م)
· اگر معسر موصی له قرار بگیرد چون حکم اعسار از موارد حجر محسوب نمی شود خودش می تواند قبول وصیت کند.
· اگر تاجر ورشکسته موصی له قرار بگیرد طبق ماده 418 قانون تجارت قائم مقام او یعنی مدیر تصفیه باید قبول وصیت کند.
نحوه و چگونگی قبولی
شکل قبولی: قبولی در وصیت تشریفات خاص ندارد و می تواند هر فعل یا لفظی باشد که دلالت بر قصد قبول کننده باشد. قبولی می تواند صریح یا ضمنی باشد. قبولی ممکن است در زمان حیات موصی باشد و ممکن است بعد از فوت موصی باشدکه هر کدام از اینها آثار متفاوتی دارند.
قبولی در زمان حیات موصی: موصی له می تواند دز زمان حیات موصی قبولی خود را اعلام کند(ماده 830ق.م) اگر موصی له وصیت را در زمان حیات موصی قبول کند مالکیت بعد از فوت ایجاد می شود. چون وصیت برای بعد از فوت ایجاد می شود. در خصوص قبولی وصیت در زمان حیات موصی بین فقها اختلاف نظر وجود دارد که قانون مدنی نظر مشهور فقهای امامیه را پذیرفته است.
جلسه دوم 14/7/89
قبولی بعد از فوت موصی: چون قبول یا رد وصیت پس از فوت موصی موثر است بنابراین هر تصمیمی که به وسیله موصی له در زمان حیات موصی اتخاذ شده باشد قابل تغییر است. اما اگر بعد از فوت باشد موثر است. بنا براین اگر قبل از فوت موصی وصیت را قبول کند بعد از فوت نیازی به قبولی ثانوی ندارد و اگر باز نیز قبول کند این قبولی تاکیدی بیش نیست. چون قبولی سابق استصحاب می شود. اگر موصی له وصیت را در زمان حیات موصی رد کند بعد از فوت می تواند آنرا قبول کند چون رد یا قبول وصیت بعد از فوت موثر است.
اگر موصی له در زمان حیات موصی وصیت را رد کند آیا آثار ایجاب موصی از بین نمی رود و موجب بطلان وصیت نمی شود؟
مثلا:1/10/86 وصیت شده است. 1/12/86 این وصیت رد شده است . 1/2/87 موصی فوت می کند. از زمان وصیت 1/6/86 تا زمان رد1/12/86 تردیدی وجود ندارد. اما از زمان 1/12/86 تا 1/2/87 اختلاف نظر وجود دارد. برخی معتقدند که چون وصیت از عقود مستمر است، از زمان رد تا فوت وصیت جدیدی نشده است. پس می توان بعد از فوت آنرا قبول کرد (ماده 830 ق.م) . برخی از فقها معتقدند که بعد از رد موصی آثار ایجاب از بین می رود و دیگر ایجابی وجود ندارد تا بتوان آنرا قبول کرد. همانطور که در سایر قراردادها مثل وکالت پذیرفته شده است. اگر وکیل عقد وکالت را رد کند قبولی بعدی او اثری نخواهد داشت . این نظر قابل قبول نیست.
برخی دیگر معتقدند که موصی وصیت خود را برای بعد از فوت خود ایجاب کرده است و رد ایجاب در زمان حیات خدشه ای به ایجاب موصی وارد نمی کند. چون وصیت عقدی است مستمر و استمرار آن تا زمان فوت موصی ادامه دارد. به همین دلیل قانونگذار در ماده 830 ق.م قبولی یا رد وصیت را برای بعد از فوت موثر دانسته است. حتی اگر قائل به این باشیم که رد موصی له ایجاب را قطع می کند اما بعد از رد اگر موصی همچنان بر وصیت خود باقی باشد مانند ایجاب جدیدی است که نیاز به قبول یا رد جدیدی دارد و این ترتیب تا زمان فوت ادامه می یابد.
صورت های مختلف قبولی
فرض اول: قبولی مسبوق به رد است و رد وصیت در زمان حیات موصی است. در این صورت قبولی معتبر است. ماده (830ق.م).
فرض دوم: قبولی مسبوق به رد است. اما این رد بعد از فوت موصی است. این قبولی معتبر نیست. چون بعد از فوت ایجاب قطع می شود.
فرض سوم: قبولی بعد از فوت است. و مسبوق به رد نیست. این وصیت معتبر است.
فرض چهارم: قبولی بعد از فوت است و قبض هم صورت گرفته است. در این حالت قبولی قابل عدول نیست. چون قبض صورت گرفته است و مالکیت مستقر شده است. (ماده 830ق.م).
مهلت و زمان اعتبار قبولی: وصیت برای بعد از فوت انشا می شود و اثر آن هم برای بعد از فوت است.
آیا سکوت موصی له به منرله قبولی یا رد وصیت است؟ برخلاف ارث که اگر ترکه ظرف یک ماه رد نشود قبول شده محسوب می شود، در وصیت چنین نیست یعنی سکوت نه نشانه قبول است و نه نشانه رد است. باید موصی له نظر خود را اعلام کند. در این خصوص ورثه متضرر می شوند بنابراین وراث می توانند برای جلوگیری از تضرر خود موصی له را از طریق دادگاه اجبار کنند که قبولی یا رد خود را اعلام کند. (ماده 833ق.م)
قبول بعض موصی به: آیا موصی له می تواند مقداری از موصی به را بپذیرد و مقدار دیگر آنرا رد کند؟ پاسخ مثبت است. مشروط بر اینکه قسمت قبول شده قابل تملک حقوقی باشد. یعنی امکانپذیر باشد که آن قسمت را تملک کرد.(ماده 832ق.م).
آثار قبولی: انتقال مالکیت موصی به از چه زمانی به وجود می آید؟
در این خصوص دو نظریه وجود دارد به نام های نظریه نقل و نظریه کشف.
بر اساس نظریه نقل قبولی موصی له از هنگام قبولی موجب انتقال موصی به ، به او می شود. مشروط بر اینکه این قبولی بعد از فوت باشد. یعنی قبولی بعد از فوت اثر قهقرایی ندارد بلکه از زمان قبولی بعد از فوت مالکیت منتقل می شود.
بر اساس نظریه کشف قبولی موصی له بعد از فوت کاشف از این است که موصی به از زمان فوت به او منتقل شده است. یعنی طبق نظریه کاشفیت قبولی اثر قهقرایی دارد . قانونگذار از نظریه نقل بر خلاف قراردادها در وصیت پیروی می کند.
4- رد در وصیت تملیکی
رد عبارت است از اعلام موصی له به عدم پذیرفتن آنچه موصی، به او تملیک کرده است. تشریفات خاص لازم ندارد. ممکن است لفظی یا کتبی باشد. ممکن است صریح یا ضمنی باشد. صریح می تواند لفظی یا کتبی باشد. رد وصیت می تواند قبل از فوت باشد یا بعد از فوت.
رد وصیت توسط موصی له قبل از فوت موصی: رد موصی له در زمان حیات موصی اثری ندارد. چون وصیت برای بعد از فوت انشا شده است. بنابراین موصی له بعد از فوت هم می تواند آنرا قبول یا رد کند.
رد وصیت توسط موصی له بعد از فوت موصی: بعد از فوت اگر موصی له وصیت را رد کرد دیگر قابل عدول نیست . و نمی تواند دوباره آنرا قبول کند. بنابر این رد وصیت می تواند حالات زیر را داشته باشد:
حالات رد وصیت :
حالت اول: رد وصیت قبل از قبول ،بعد از فوت. رد وصیت بعد از فوت و قبل از قبولی دیگر قابل عدول نیست. چون استمرار وصیت قطع شده است. و موصی وجود ندارد تا ایجاب جدیدی را انشا کند.
حالت دوم: رد وصیت بعد از قبول و قبل از قبض. رد وصیت بعد از قبولی پذیرفته است. مشروط بر اینکه قبضی صورت نگرفته باشد.
حالت سوم: رد وصیت بعد از قبولی و قبض. این رد اثری ندارد چون قبض صورت گرفته است. و مالکیت مستقر شده است.
5- قبض در وصیت
قبض، استیلاء موصی له بر موصی به است به نحوی که بتواند در آن هرگونه تصرفی که بخواهد داشته باشد. یکی از عقودی که قانون مدنی قبض را در آن موثر دانسته عقد وصیت تملیکی است. بنابراین قبول یا رد وصیت تا قبل از قبض عقدی است جایز، اما وقتی قبض صورت گرفت عقد لازم می شود. اما در وصیت تملیکی بر خلاف سایر عقود قبض شرط لزوم عقد است نه شرط صحت آن. اگر موصی له بعد از فوت موصی وصیت را رد کند وصیت باطل می شود چون هنوز قبض نکرده است. اما اگر قبض کرد دیگر قابل رد نیست.
6- وصیت تملیکی عقدی است مجانی
ماهیت وصیت تملیکی مجانی بودن است. اگر عوض در آن تعیین شود منافاتی با مجانی بودن آن ندارد و همچنان عقد مجانی است. شرط ضمن عقد جنبه فرعی دارد و خللی به ماهیت عقد وارد نمی کند. (ماده 826ق.م)