http://upcity.ir/images2/80471665931698777819.jpg
خانم ملکی بودن
نمایش نسخه قابل چاپ
http://upcity.ir/images2/80471665931698777819.jpg
خانم ملکی بودن
فکرکنم یهو پریدن کلاس دوم
خانم اکبرپور[golrooz]
خانم عینی ان شالله که مرا ببخشد خدایش خیلی بلا سرش اوردم
خانم جعفری....
یادش بخیرررر...
همش میگفت ازاده سرکشه کاف و گاف رو از پایین به بالا بنویس یا شایدم برعکس، (آخرش یادم نموند..خخخخ)...منم زل میزدم تو چشماشونو با قاطعیت میگفتم: مگه چه فرقی میکنه آخرش همین شکلی باید بشه که میشه[nishkhand]( از بچگی روحیه ی توجیحم قوی بود...[bamazegi])
کم مونده بود کتکم بخورم که بحمدلله رفع شد[khande]
همه روزتون سره کلاس به اوه اوه میگذشت که [khande][khande]
اوه، عجب بچه هایی بودین[nishkhand]
من اول و دوم درشت مینوشتم...درشتااااااا [khande]
سوم خانوممون گفت ریزتر بنویس، یهو چهارم دست خطم رو با ذره بین باید میخوندی دیگه...[nishkhand] باز بهم ایراد گرفتن...منم مغروووور...شخصیتم با این دستخطم رفته بودزیر سوال خووو
اخرشم این تمرین های خوشنویسی بودش که داخل کتابهای فارسی بودش، انقد از روشون تمرین کردم که اخرش شدم دست خووووبه....شخصیتمم برگشت سره جاش....رااااضیم از خودم[khande][khande]
يادت بخير آقاي توكلي
انشاءالله كه هنوز هم باشي، سلامت و شاداب؛ مثل اون روزها
وقتي درس جوجه داشتيم، جوجه مياوردي سر كلاس و سر درس آش، آش مياوردي و ما هم مي خورديمش
ما تراشي همراهمون نبود و تنها تراش تو كلاس دست شما بود، ولي مداد هاي اون زمان واقعاً مداد بود
خدا رو شكر لازم نيست براي به ياد آوردن شما چهره تون رو تجسم كنم چون عكس هايي از اون روزگاران به يادگار مونده
کلا بچه ی شری بودم والبته هستم ایشون یه خال گوشتی کنار دماغشون بود که خیلی تو چشه من بود یه بار نک مدادم رو تیز کردم رفتم زدم تو خالش اونم منو بیرون کرد و رفت ناظمو خبر کرد منو تهدید کردن که به خاطر این مورد و موردای قبلی از مدرسه اخراج میکنن بعدش زنگ زدن مامانم بیاد توی مدرسه که بیچاره مامانم با کلی خجالت تعهد داد که من دیگه شیطنت نکنم البته بماند همیشه آتیشا زیر سر من بود
اقای کریمی
اقای قاسمی نژاد
خانم قاسمی
مادرم
خانم خالقی
یه معلم با 31 سال سابقه که مثل قدیمیا با چوب بلند میزد تو دست بچه ها روی دست همه زد بجز من بسکه دوستم داشت و کار بدم نکردم خداییش اسمشم سرکار خانوم عبداللهیان بود الهی خیر ببینه هر جا هست سالم و سلامت باشه[golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz]
خانم خند زاد
یادمه خیلی هم گل نرگس دوست داشتن ، از باغچه خونمون گل نرگس میچیدم براشون میبردم ، تا آخرین ساعت گل از دستشون نمیفتاد ، همش دستشون بود و بو میکردن
حتی پای تخته sh_dokhtar15
معلم بسیار مهربان و عالیییییییییی بودن [golrooz]....... امیدوارم هرجا هستن سلامت و شاد باشن [esteghbal][golrooz]
خانم ترکمندی
خانم حسن دایی[shaad]
معلم کلاس اولم خانم کوثری بود بعد سالها یبار دیدمش ولی متاسفانه منو بخاطر نیاورد[narahat]
یه لحظه فک کردم از ذهنم رفته.. داشتم از خودم ناامید می شدم که یه هو یادم اومد [cheshmak]
خانم خاکسار!
ان شاء الله هر جا هست به سلامت بادا
قد بلند و چهار شونه با مانتوی موشی رنگ و گاهی اوقات عینکی.
خیلی جدی.. کمتر پیش می اومد محبتی در نگاهش و کلامش دید [khanderiz] ولی مصمم بودنش و محبتش رو از کارش بعدها فهمیدم
البته ما هم به اندازه کافی کلافه اش می کردیم [sootzadan]
خانوووووووووووووووووووووو وووووووووووم شاداب![nishkhand]
معلم اول من همسایمون هم بود بخاطرهمین نمیتونستم جیکم دربیاد تامشقم رو نمینوشتم یااذیت میکردم تهدیدمیکردامروز به مامانت میگم.[khande]
یبارهم درحالی که لپم رومیکشیدمیگفت:تو هم اره باشه امروز مامانت رومیبینم که
هنوزم همسایمونه وخیلی دوسش دارم.[golrooz]
خانوم ناظم.آخی یادش بخیر چقد اذیتش کردم.هیییییییییییییی [narahat]