بحث و بررسی :
بررسی تاریخی : نام این مکان چیست و در کجا قرار دارد ؟
http://images.persianblog.ir/667437_z92e0qlv.jpg
نمایش نسخه قابل چاپ
بحث و بررسی :
بررسی تاریخی : نام این مکان چیست و در کجا قرار دارد ؟
http://images.persianblog.ir/667437_z92e0qlv.jpg
سلام ابجی برای منم باز نمیشه
سلام خدمت شما
شرمنده ، آخه برای من باز میشه
حالا چی ؟ امیدوارم باز بشه
عکس که نداره...خودم جواب میدم...نام این مکان نخبگان جوان و در اینترنت قرار داره[nishkhand]
خب اسمشو که نمی دونم ولی در ایران باید باشه !
اووووووووووووووم ، متوجه شدم تونله؟ [khande]
چی شد ؟ تونل نبود ؟ تو ایران نبود ؟[tafakor]
خب پس الآن فهمیدم دیګه ، یه پل سنګیه !!![nishkhand]
شهر ساساني جره کازرون[nishkhand]
چارطاقي جره که به دستور مهرنارسه وزير معروف و خوش نام دوره ساساني ساخته شده است با طول اضلاع 14.30، يکي از بزرگترين و سالم ترين چارطاقي هاي به جا مانده دوران ساسانيان است. اين چارطاقي در شمال شرقي شهر باستاني مربع مستطيل شکلي بنا شده است.
بر اساس نوشته هاي دکتر رضا مرادي غياث آبادي در کتاب "بناهاي تقويمي و نجومي ايران" آتشکده ها و همينطور اتشکده جره صرفنظر از کاربرد چهارطاقي به عنوان آتشکده يا هر مورد ديگر، سازوکار خاص تقويمي و گاهشماري داشتهاند.
علاوه بر برخي آثار سنگي به جا مانده در اين محوطه باستاني، قسمتي از پايه ديواره بناهاي شهر و همچنين تکه هاي فراوان سفال در گوشه کنار ان به وفور ديده مي شود.
اين محوطه باستاني بر فراز تپه اي واقع شده است و به جز ضلع شرقي که توسط رودخانه کاملاً مشخص و مجزا شده، در سه ضلع ديگر به اراضي مسطح و تپه هاي مجاور منتهي مي شود. چارطاقي جره که نزد بوميان به چارطاقي بالاده معروف است در چهارکيلومتري شمال بالاده و در 50کيلومتري شرق کازرون قرار دارد.
آتشکده يا چارطاقي جره سالهاست بدون هرگونه حصار و حفاظت فيزيکي در بلنداي تپه اي که بر فراز آن ساخته شده است رها شده، با اين همه معماري اين بنا چنان است که در طول اين همه ساليان خود را از گزند بلايا سالم و سلامت گذرانده است، اين چارطاقي داراي ابعادي به طول14.30 متر است و با سنگهاي تراش خورده و با نمايي محدب بنا نهاده شده است. وجود درگاههاي وسيع و شکل خاص سقف آن نيز از ديگر ويژگيهاي خاص معماري آن محسوب ميشود.
ابعاد بزرگ اين چارطاقي موجب آن شده است که هر بيننده اي بتواند هيبت آن را از فاصله چندکيلومتري بر فراز تپهاي که بر آن بنا شده و در مجاورت رودخانهي جره به تماشا بنشيند.
من هنوزم عکسه برام باز نمیشه
وگرنه من 2بار اینجا رفته بودم!
پس عکس کو؟؟ من اون پشت زندگی میکردم[khande][khande]
سلام
این هم عکس
آتشکده گره (جره)، کازرون
در كنار آبي رودخانه و بر بلنداي تپهاي در نزديكي روستاي بالاده در شهرستان كازرون، آتشكدهاي به نام آتشكدهي جره، هنوز هم سرپاست. بيگمان نميتوان از كنار برخيچيزها، ساده، گذشت، يكي از آنها، بناهايي تاريخي همچون آتشكدهي جره، است كه به گواهي تاريخ، پيرامون آن، شهري بودهاست، اما ديگر از آن شهر خبري نيست اما آتشكده هنوز هم برجاي است و پا در ركاب تاريخ كرده و ستون به خاك تفديدهي تپه سپرده است.آتشكدهي جره را از سنگ و ملات گچ ساختهاند و ميگويند كه اين آتشكده يكي از ده آتشكدهاي است كه به دستور «مهرنرسي»، وزير بهرام پنجم، ساخته شده است.البته يكي از چيزهاي ديگري كه بايد دربارهي اين آتشكده دانست اين است كه آتشكدهي جره در جايي و در مكاني بنا شده كه از نگاه تاريخي پيشينهاي بسيار دارد بهويژه در زمان ساسانيان.اين آتشكده ميان شاپور تا فيروزآباد بنا شدهاست، در گسترهاي كه آن را ميتوان پايتخت ساسانيان و يا سرآغاز شكلگيري ساسانيان به شمار آورد.آتشکدهي جره را با سنگهای تراشخورده و با نمایی محدب به بلنداي(:ارتفاع) ١٤ متر، بنا گذاشتهاند. درگاههایي گسترده و سقفي با معماري ويژه دارد كه بيگمان از برجستگيهاي اين آتشکده است هرچند كه سالهاست آتشي در آن، زبانه نميكشد اما شكوهش را بايد ديد.
آتشکده جره را با سنگهای تراش خورده و با نمایی محدب بنا نهادهاند. وجود درگاههای وسیع و شکل خاص سقف آن نیز از دیگر ویژگیهای خاص معماری آن محسوب میشود. بسیاری بر این عقیده اند که آتشکده جره یکی از چارطاقهای اربعهی معروف است که توسط »مهرنارسه« (یکی از قدرتمندترین و متنفذترین شخصیتها در میان بزرگان عصر ساسانی) بنا نهاده شده است.طبق مستندات تاریخی مهرنارسه در جره و دشت بارین (برخی معتقدند همان دشتبرم) بناهای متعدد و باشکوهی را برپا کرد و آتشکدهای را نیز در »آبروان« که تا چند قرن پس از انقراض ساسانیان هنوز برپا بود، ساخت. همچنین وی در نزدیکی همان منطقه چهار ده دیگر را آباد کرد و در هر کدام از آنها آتشکدهای را بنا نهاد و یکی را به نام خود (»فرامرزاورخذایا« (خداوندا مرا بالا ببر)) نامید و سه آتشکدهی دیگر را به نام سه تن از فرزندانش نامگذاری نمود.کارداران« واقع در منطقهی فراشبند، »ماگشنسپان« واقع در نزدیکی کازرون و »زروانداذان« در منطقهی جره، آتشکدههایی هستند که مهرنارسه بنا نهاد و بنا بر اعتقاد بسیاری از باستانشناسان چهارطاقیهای موجود در فراشبند و کازرون و جره همان آتشکدههای این شخص متنفقذ دوران ساسانی هستند.آتشکده جره صرفنظر از کاربرد چهارطاقی به عنوان آتشکده یا هر نام دیگر، سازوکار خاص تقویمی و گاهشماری جالب توجهی دارد. با بررسی و شناخت بهتر این سازوکار به وضوح درمییابیم که ساخت چنین بناهایی نشانهای است از دانش و علوم دقیق در ایرانباستان، دانشی که در طی هزاران سال به جای آنکه بر آن افزوده شود، از یادها رفته و به فراموشی سپرده شده است.
برای معرفی و شناخت سازوکار ذکر شده در آتشکده جره کازرون ابتدا بایستی مقدمهای در خصوص گردش ظاهری خورشید و کاربرد آن برای سنجش زمان و تنظیم تقویم خورشیدی را مرور نمود.برای سنجش آغاز سال و آغاز فصل با استفاده از آتشکده جره بایستی از گوشهها و زوایای داخل آن استفاده کنیم. رصد و سنجش سایهها در حدود 20دقیقه پس از طلوع خورشید انجام میشود. چرا 20دقیقه پس از طلوع خورشید و نه دقیقاً بلافاصله پس از طلوع خورشید؟ به این خاطر که هنگام طلوع خورشید، پرتوهای آن بیشترین مسافت را در جو طی میکند و احتمال اینکه گرد و غبار موجود در جو و در افق و نیز مه صبحگاهی مانع از رسیدن پرتوهای خورشید به آفتابسنجها شود، بسیار زیاد است. در نتیجه رصد سایهها را دقایقی پس از طلوع خورشید انجام میدادند.پرتوهای خورشید بامدادی در نخستین روز از هر فصل در امتداد خطوط مشخص شده در نقشه میتابند. (خطها مرز میان آفتاب و سایه را نشان میهند.) بنابراین مطابق نقشه مربوط به پلان آتشکده جره هنگامی که پرتوهای بامدادی خورشید در مسیر AB واقع شوند و شخص ناظر به گونهای بایستد که در فاصله چندمتری از آتشکده و در امتداد خط مذکور بتواند طلوع آفتاب را دقیقاً در فاصلهی اندک میان زوایای داخلی دو پایهی آتشکده مشاهده نماید، شب یلدا پایان یافته و فصل زمستان آغاز میشود.همچنین اگر پرتوهای بامدادی خورشید در مسیر CD واقع شوند و شخص ناظر به همان شیوهی مذکور طلوع آفتاب را این بار از زوایای داخلی دو پایهی دیگر مشاهده نماید، میتواند دریابد که فصل تابستان آغاز شده است.اما نکتهی حائز اهمیت و حساس دیگر مربوط به رصد کردن طلوع خورشید صبحگاه پاییز و بهار است که به خصوص در ایران باستان اهمیت ویژهای داشته است. چراکه جشن نوروز از برجستهترین جشنهای ایرانیان به شمار میآمده و تعیین زمان دقیق آن حساسیتهای خاص خود را داشته است.
منبع
بررسی تاریخی : نام این مکان چیست و در کجا قرار دارد ؟
http://upload7.ir/images/90424870792286575644.jpg
در روستاي چم بور از توابع شيروان و چرداول استان ايلام يك قلعه ساساني به نام قلعه سام قرار دارد.قلعه بر روي كوهي مشرف به روستا واقع است و نام كوه نيز كوه سام است. در جنوب غربي قلعه يك بناي چهار طاقي مانند آتشكده هاي دوره ساساني ديده ميشود . در كنار اين قلعه چشمه آب و درختان چنار 500 ساله اي نيزبه چشم ميخورند و بقاياي ريشه درخت عود نيز در محل كشف شده است كه از آن شراب هوم ميگرفتند و در مراسم باستاني ايران زرتشتي ،آنرا مينوشيدند. http://iranatlas.info/sassanid/images/SAM1.JPGدورنماي قلعه سامhttp://iranatlas.info/sassanid/images/SAM2.JPGپلي در نزديكي قلعه سامhttp://iranatlas.info/sassanid/images/SAM3.JPGديوار قلعه سام
لعه ضحاک در۲۰کیلومتری جنوب شرقی شهرستان هشترود در استان آذربایجان شرقی در ایران واقع شدهاست. این دژ تاریخی، احتمالاً بازماندهای از دوران اشکانیان، یا معبدی زردشتی و یا محلی برای پادگان نظامی محلی بودهاست. طاق این دژ، در کنار آثار به جا مانده در تپه میل ورامین، از نمونههای معماری روزگار اشکانی است که سپستر به شکلی کاملتر و شکوهمندتر در طراحی ایوان خسرو در تیسفون دیده میشود.
مهمترين اين نگارهها، شاهينی است كه پنجه بر پشت گاو زده و بسيار شبيه به ميترا در آيين مهر است این نگاره در یک فضای ۱۲۱ متر مربعی به دست آمده است و در کنار آن نگارههای دیگری همچون یک سرباز پارتی، سر چند شیر در حال غرش، تصویر یک ایزدبانو، تصویر یک مرد در درون گل نیلوفر یا پرتوهای خورشید، به دست آمده است.
- http://upload.wikimedia.org/wikipedi...e_stucco_1.JPG
گچبری کشف شده در قلعه ضحاک، موزه آذربایجان، تبریز
- http://upload.wikimedia.org/wikipedi...e_stucco_2.JPG
گچبری کشف شده از قلعه ضحاک، موزه آذربایجان، تبریز
- http://upload.wikimedia.org/wikipedi...k_castle_1.jpg
نگاره گچی از دژ ضحاک، موزه آذربایجان
- http://upload.wikimedia.org/wikipedi...k_Castle_2.jpg
گچبری دژ ضحاک، موزه آذربایجان، رنگهای سرخ و زرد بین گلبرگها هنوز قابل تشخیص هستند
منبع
اینجا هیچ تصویری دیده نمیشه ...لطفا رسیدگی کنید.
قلعه ضحاک(آژدهاک) یا داش قلعه در شهرستان هشترود، بخش مرکزی، دهستان علی آباد، ۵ کیلومتری جنوب روستای عربلو قراردارد
قلعه ضحاک با بیش از 3000 سال قدمت بر فراز کوه منفرد، از مکانهای مهم اقوام اشکانی (پارت) و ساسانی بوده است.
این قلعه در نزدیکی شهرستان هشترود در استان آذربایجانشرقی واقع است و یکی از آثار تاریخی و دیدنی است که در ارتفاع ۲۳۰۰متری قرار گرفته است.
قلعه ضحاک (عجبشیر)
قدمت قلعه ضحاک [از ضحاک تا آناهیتا] به اقوام اشکانی (پارت) ـ ساسانی برمیگردد و در تاریخ نامهای متعددی از جمله؛ ضحاک اژدهاک، قیز قلعه سی، داش قلعه سی، باروآس، رویی دژ و قلعه گویی ذکر شده است.
قلعه ضحاک اولین بار توسط یک هیئت باستانشناسی آلمانی در سال 1971 میلادی مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است.
آثار برجای مانده از برجهای نیم استوانهای به نام دروازه قلعه و پوشش دیوارها که از سنگهای مکعب مستطیلی است، قدمت آن را تا دوره ساسانی میرساند ولی سفالهای به دست آمده از این قلعه مربوط به سدههای ششم و هفتم هجری است.
از این قلعه که به عنوان یک دژ استفاده میشده، از سه طرف مشرف به پرتگاه بوده و دیوارهای آن کنده کاری شده است. در این قلعه مخازن سنگ، آب انبار، آسیاب، سالن شورا، حمام و دههاآثار دیگر وجود دارد.
نیمی از اتاقهای قلعه بی سقف در زمین کنده شده و نیم دیگر در کوه و به صورت حفرهای درآورده شده است. اغلب این حفرهها چاله آبی هم (آب انبار) دارند. همچنین بر دیوارهای این حفرههای سنگی، طاقچههای کوچکی کنده شده است.
در داش قلعه ضحاک، تک حفرههائی نیز دیده میشود که تمام آن را در صخرههای عمودی کوه کندهاند. علاوه بر اینها، آب چشمهای که در دامنه کوه مقابل قرار دارد با فشار متوسط لولههایی که در زمین کار گذاشته شده از روی پشته مابین گذشته و به ارتفاع قلعه میرسد.
مسیر لوله آب از روی بستری که در زمین به وضوح نمایان است معلوم میگردد به علاوه تکههای متعددی از لولههای گلی و بقایائی از قالب سنگی که با بیقیدی از بستر کنده شده است در اطراف دیده میشود.
بستر لوله به عرض 50 سانتیمتر و عمق آن حداقل یک متر بوده است. لولههای گلی تقریباً از تکههای خورد تکمیل شده در یکدیگر رفته و در بستر قرار گرفتهاند.
این قلعه از تاراج و کندوکاوهای غیرمجاز در امان نبوده و فضای اطراف قلعه پوشیده از حفرههایی است که توسط غارتگران برای بدست آوردن عتیقه، زیرورو شده است.
سفال هایی که تاکنون از داش قلعه ضحاک بدست آمده همگی مربوط به سدههای 11 و 12 میلادی یعنی دوره اسلامی بوده و حجاری ها و جاسازی هایی که در سنگ کوه کنده شده همگی دلایلی بر قدمت دوره پیش از اسلام این قلعه هستند.
به غیر از قلعه در پای کوه قبرستانی نیز وجود دارد که در آن مجسمه سنگی قوچی قرار داشته و در کنار قبرستان، روستایی به نام ینگجه واقع است که در دیوار یکی از خانههای این روستا ، قوچ سنگی مقبرهای کار گذاشته شده است.
داش قلعه ضحاک عجب شیر از آثار ارزشمند و مورد وثوق گردشگران میباشد. در این قلعه برجی وجود دارد که از خشت بر پایه سنگی ساخته شده و صرف نظر از استحکامات دروازه قلعه، تنها برج دفاعی آن به شمار میرود چرا که اطراف قلعه پرتگاه بوده و نیازی به استحکامات بیشتری نبوده است
قلعه ضحاک در سال 1341 توسط وزارت فرهنگ و هنر با شماره 436 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
منبع : همشهری آنلاین
بررسی تاریخی : نام این مکان چیست و در کجا قرار دارد ؟
http://upload7.ir/images/16075384482520073627.jpg
ارگ باستانی نوشیجان(قدیمی ترین بنای خشتی دنیا)
http://eksir9000.persiangig.com/imag...n/IMG_1667.jpg
ارگ نوشیجان مربوط به دوره مادها- دوره هخامنشی - دوره ساسانیان است و در شهرستان ملایر، روستای شوشاب واقع شده و این اثر در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۴۶ با شمارهٔ ثبت ۷۶۳ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
قديمي ترين نيايشگاه خشتي دنيا در ميان مرزهاي کشور ما جا خوش کرده است. جايي درست در 60 کيلومترى جنوب شرق همدان و 20 کيلومترى شمال غرب ملاير… روى تپه اى به ارتفاع 37 متر که قدمتش به عصر آهن و اوايل استقرار مادها در ايران برمى گردد.
اگر گذارتان به ملاير افتاد، مي توانيد نام و نشان ارگ نوشيجان را از بوميان منطقه بپرسيد. ارگي که نه تنها قديمي ترين نيايشگاه خشتي دنيا به شمار مي رود، بلکه يکي از ناشناخته ترين بناهاي کشور است که اگر چه از سال 1346 در فهرست آثار ملي کشور به ثبت رسيده، اما سال ها در معرض باد و باران، بخشي از تاريخ مجسم خود را از دست داده است.
براي تماشاي تپه نوشيجان حتما از يک راهنما کمک بگيريد. اين راهنما حتما
به شما خواهد گفت که بناهاي موجود بر بخش هاي بالايي تپه مربوط به دوره
پارت ها هستند، مناطق مياني مربوط به دوره هخامنشى و بناهاي موجود
در پايين آن از دوره مادها برجاى مانده اند .
http://smtrn.persiangig.com/ORG/A/A/1014.jpg
ارگ نوشيجان در سال هاي 1967 تا 1978 از سوي موسسه ايرانشناسي بريتانيا مورد کاوش هاي باستان شناسي قرار گرفت که دستاورد فعاليت هاي آن ها، شناسايي سه دوره معماري باستاني متعلق به ماد، هخامنشي و اشکاني بود. پس يادتان باشد براي تماشاي تپه نوشيجان حتما از يک راهنما کمک بگيريد. راهنماي منطقه حتما به شما خواهد گفت که بناهاي موجود بر بخش هاي بالايي تپه مربوط به دوره پارت ها هستند، مناطق مياني مربوط به دوره هخامنشى و بناهاي موجود در پايين آن که روى سازه طبيعى تپه بنا شده اند، از دوره مادها برجاى مانده اند. بنابراين، شما با تپه اي کاملا استثنايي رو به رو هستيد که در يک نگاه بخشي از هويت باستاني تان را مقابل چشمانتان مي آورد!
اوج معماري دوران
http://smtrn.persiangig.com/ORG/A/A/1013.jpg
در دوره مادها، ارگ نوشيجان مهمترين نيايشگاه مردم به شمار مي رفته و به همين دليل باستان شناسان معتقدند که عناصر موجود در اين مجموعه اولين الگوهاى نيايشي میهن محفل مردم آن زمان را نشان مي دهد. اين در حالي است که به دليل اهميت خاص بنا، مي توان اوج هنر معمارى ايرانى را در ارگ نوشيجان ديد… ارگي که در فلات قاره ايران از منحصر به فردترين و ارزشمندترين آثار تاريخى کشور محسوب مي شود.
در ضلع غربي ارگ نوشيجان مي توانيد اولين نيايشگاه ارگ را ببينيد و کمي آن سو تر، تالار ستون دار آپادانا را که در نزديکي معبد مرکزى دومين نيايشگاه به چشم مي خورد. بقيه اين بنا را اتاق ها، انبار، تونل، و حصار و دژ تشکيل مي دهند. تالار ستون دار، محوطه اي است با 12 پايه سنگي و ستون هايي از چوب که در گذر زمان از بين رفته اند. در اطراف اين سالن ساختمان هاي کوچکي به شکل اتاق وجود دارند که ظاهرا ساختمان هاي مسکوني محسوب مي شدند. اين تالار پنجره هايي شبيه به پنجره هاي بزرگ سنگي در تخت جمشيد دارد که جلوه خاصي به آن مي بخشند.
در خارج از قلعه، حصاري مرتفع و خشتي را مي بينيد که با ارتفاع هشت متر و چينه هاي پهن و شگفت انگيزي که دارد، در طول زمان وظيفه سرکوبي دشمن را به عهده داشته است .
http://smtrn.persiangig.com/ORG/A/A/1012.jpg
معبد مرکزي يا دومين آتشگاه هم در مرکز مجموعه قرار دارد و بناهاي ديگر در اطراف آن ساخته شده اند. ساختمان اين آتشکده هشت ضلعي است و در کوچکي از اتاق کنار آتشکده، اين فضا را به طبقه دوم مي رساند. آتشدان اين معبد در گوشه ساختمان آتشکده قرار گرفته که حدود يک متر از کف معبد ارتفاع دارد و در اطراف آن شياري تعبيه شده است که از ريختن مواد باقي مانده ناشي از سوختن چوب به داخل معبد جلوگيري مي کند.
علاوه بر اين، ارگ نوشيجان چهار اتاق دارد که متاسفانه سقف تمام اين اتاق ها خراب شده اند. اما در گذشته اين سقف ها به شکل تخم مرغي ساخته شده بودند و در آنها دو سوراخ براي تهويه هوا به چشم مي خورد. باستان شناسان احتمال مي دهند که اين اتاقها محل نگهداري طولاني مدت غذا و آذوقه بوده اند.
در خارج از قلعه، حصاري مرتفع و خشتي را مي بينيد که با ارتفاع هشت متر و چينه هاي پهن و شگفت انگيزي که دارد، در طول زمان وظيفه سرکوبي دشمن را به عهده داشته است.
http://upload.wikimedia.org/wikipedi.../d2/Abdoli.jpg
http://www.parsine.com/files/fa/news...38715_291.jpeg
http://aminus3.s3.amazonaws.com/imag...bd67_large.jpg
http://photos.wikimapia.org/p/00/00/48/46/55_big.jpg
بررسی تاریخی : نام این مکان چیست و در کجا قرار دارد ؟
http://upload7.ir/images/04226736176238894513.jpg
غار-دژ اسپهبد خورشید در بلندای البرزکوه، در تنگهی رود دوآب و نزدیکی جادهی سوادکوه به تهران جای دارد. غار به شکل تالار و دایرهایشکل است که ۷۵/۱۹ متر درازا و ۳۵/۱۴ متر پهنا و ۱۵ متر بلندا دارد. تاق این غار با ۸۰ متر پهنا و ۸۰ متر بلندا جز تاقهای معروف جهان به شمار میرود.درون غار، آثار دژ، برج، آتشکده، آبانبار، گرمابه، تنور و … دیده میشود که از سنگ و ساروج، به سبکی زیبا ساخته شده است. در گذشته از روستای کمرپشت که در بالادست غار قرار دارد، از راه جویی سنگی، آب این غار را تامین میکردند. فاضلاب دژ نیز با مهندسی شگفتانگیزی از طریق زیرزمین هدایت میشده است. در استورههای ایرانزمین آمده که این دژ، گنجخانه شاهان ایرانزمین به ویژه منوچهر بوده است.شوربختانه امروزه با وجود میدان تیر نیروهای نظامی و کارخانه شن و ماسه، این دژ به طور جدی در آستانهی نابودی است.اسپهبد خورشید کیست؟با درگذشت اسپهبد دادمهر حدود سال ۱۱۶ قمری، اسپهبدی تبرستان به فرزندش خورشید دوم، آخرین بازماندهی دودمان باوندیان رسید که هنگام درگذشت پدر، شش سال بیشتر نداشت. بدین روی فرخان کوچک، عموی خورشید، جانشین وی تا رسیدنش به سن اسپهبدی شد.اسپهبد خورشید پس از آنکه در ساری به تخت نشست برای آبادی طبرستان، کوششهای بسیار کرد. وی با ابومسلم خراسانی همداستان شد و پس از کشتهشدن وی با سنباد نیشابوری علیه تازیان همکاری کرد. پس از شکست سنباد از تازیان در ری و کشتهشدن او به دست یک ایرانی ناآگاه، همهی دارایی ابومسلم و سنباد به خورشید رسید. اسپهبد خورشید آخرین سنگر پاسداشت ایرانیت و آئینهای کهن ایرانی بود که شوربختانه مهدی، خلیفه عباسی، با نیرنگ و به بهانهی عبور لشکر از طبرستان به خراسان، به قلمرو وی تاخت و او را غافلگیر کرد. پس از آنکه سپاه خلیفه آمل را گشود، خورشید به کوهستان و به دژی که امروزه به نام او خوانده میشود، پناه برد. چون دژ در محاصرهی تازیان قرار گرفت، اسپهبد، برای گردآوری سپاه به دیلمان رفت. در نبود خورشید، تازیان به مسیر آب دژ پی بردند و آن را آلوده کردند. اینچنین دژ به تسخیر آنان درآمد و زنان و دختران اسپهبد (شهکلا ومهکلا) به بردگی اعراب درآمدند، خزانهاش غارت شد و پسرانش نیز اسلام آوردند.گویند هنگامی که نیکلا، همسر اسپهبد، بردگی فرزندانش و به بادرفتن سرزمینش را دید، در شبی که ماه کامل بود، به بالای برج آتشکده رفت و سه بار فریاد برآورد: خورشید، خورشید، خورشید! (در باور محلیها، هر شب چهاردهم ماه، از داخل غار آوای خورشید، خورشید میآید.) در این هنگام اسپهبد در دیلمان با فریاد جانکاهی از خواب پرید و گفت: «دژ سقوط کرد!» اسپهبد هنگامی که زنان و فرزندانش را چنان خوار دید و طبرستان را نابودشده به دست تازیان، دستهایش را به سوی خورشید بالا برد و پس از نیایش خداوند، از نگین انگشتریاش زهری درآورد و با خوردن آن در سال ۱۴۴ قمری به زندگیاش پایان داد.
بررسی تاریخی : نام این مکان چیست و در کجا قرار دارد ؟
http://upload7.ir/images/02694584003698503529.jpg
مسجد سنگی داراب
محققان بر این عقیدهاند که بنای اولیه مسجد سنگی معبدی مربوط به دوره ساسانیان بوده و در دوره اتابکان فارس، 652 هجری قمری، با تعبیه محراب و تغییراتی، به مسجد تبدیل شده است.بنای مسجد، عبارت از محوطه صلیبی شکلی است که در اطراف آن، دورتادور، رواقی با جرز، ستون و دهانههای طاقدار قرار گرفته است.پوشش چهار بازوی محوطه صلیبی شکل، به صورت طاق گهوارهای ساخته شده اما پوشش بخش میانی به صورت مربع بریده و فضای روبازی در نظر گرفتهاند و در زیر آن و وسط تالار، حوض 4 گوش کم عمقی ساختهاند.طولانیترین قسمت بنا، طول شرقی غربی است که از در ورودی شروع میشود. ورودیهای آن در سمت جنوب شرقی قرار دارد و فاصله آن از ابتدای درگاه ورودی تا انتهای شمال غربی تقریبا 20 متر است.طول دو سوی دیگر مسجد که یکی در راستای جنوب غربی و دیگری در امتداد شمال شرقی قرار دارد حدود 18 متر است.به نظر میرسد که کار احداث این بنا با کندن کوه از بالای نورگیر شروع شده و به صورت یک چاه با پلان مربع به پایین رفته است و سپس از 4 سمت دیوارههای چاه، ایوانهای مسجد کنده شدهاند که از نظر زمانی میتواند تاریخ اتمام آن را به یک چهارم کاهش دهد.این مسجد با پلانی چهار سو (چلیپا)، بنایی اسلامی است، که در کوه پهنا قرار دارد و سیاحان مختلف دیده و تفسیرهای مختلفی درباره آن ارائه داده اند.در قسمت ورودی، یک هشتی به ابعاد 78/2 و 60/9 متر وجود دارد، که البته با انحرافی که در این قسمت بوده، ابعاد آن اندکی متغیر است. دورتادور مسجد را رواقی به عرض 1 تا 10/1 متر همراه با جرزهایی احاطه کرده است، که در سمت محراب مسدود می شوند.سقفها و جرزها، به جز در راهروهای گردشی اطراف، همگی قوس بیضی شکل نزدیک به جناغی دارند و در واقع همانند طاق آهنگ هستند. اغلب منابع و متون ایرانی که قدمت آنها از دوران قاجار تجاوز نمی کند، مسجد را یک بنای مربوط به دوره ساسانی می دانند که به مسجد تبدیل شده است.درگاه بیرونی مسجد سنگی، دارای 70/4 متر ارتفاع و 15/2 متر عرض است. نمای بیرونی مسجد سنگی، سردرهای مساجد اسلامی را تداعی می کند، که به صورت ستونها و در دو طرف ورودی تراشیده شده و متصل به دیوار مسطح بیرونی است.مسجد دارای قوس جناغی اسلامی است، که با قوسهای متداول دوره ساسانی و طاقهای آهنگ داخل مسجد سنگی تفاوت آشکاری دارد.نمای بیرونی و ظاهری مسجد سنگی، بیشتر اسلامی نشان می دهند تا ساسانی. اما، از وجود عناصر ساسانی نیز در اینجا نباید غافل بود. داشتن محراب مقرنسکاری با خطوط کوفی، بویژه قطع شدن راهروها در دو طرف محراب و قرار گرفتن آن در سمت قبله و کتیبه های کوفی، دلایل اسلامی بودن بناست.کنار مسجد سنگی، یک اتاق با سقف طاقی شکل وجود دارد، که با 3 پلکان وارد کف آن میشود. این اتاق 8 متر طول، 15/3 متر عرض و 95/1 متر ارتفاع دارد.این مسجد در دو قسمت کتیبه دارد، یکی کتیبه محراب و دیگری کتیبهای است که در قسمت بالای ورودی داخلی جلوخان و ابتدای ایوان شرقی در بالای درگاه و جرزهای طرفین آن قرار دارند.متن یکی از این کتیبهها فرسوده و به مرور زمان دچار صدمه بسیاری شده و دیگری دارای متن کوتاهی است. کتیبه بالا ناخوانا است و کتیبه پایین تاریخ سال 652 را نشان میدهد.مسجد سنگی داراب با شماره 229 توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به ثبت تاریخی رسیده است.
بررسی تاریخی : نام این مکان چیست و در کجا قرار دارد ؟
http://upload7.ir/images/92195595520577157979.jpg
غار چهل خانه واقع در شهر سعدآباد از توابع بخش سعدآباد شهرستان دشتستان یکی از آثارهای تاریخی و از نقاط دیدنی استان بوشهر در جنوب ایران است.
در شمال شهر سعدآباد دشتستان بوشهر رشته کوهی است که مشرف به رودخانه شاپور است. در ارتفاعات این کوه تعدادی اتاق شبیه به غارهای صخرهای و حجاری شده دیده میشود که یک مجموعهٔ بسیار زیبا را تشکیل میدهند. اندازههای داخلی اتاقهای «غار چهل خانه» در ابعاد گوناگونی است. به دلیل ضعف نوع جنسیت سنگ کوه بر اثر عوامل طبیعی و فرسایش مثل سیل دچار تخریب شدهاست. ورودی ایندخمه به شکل ذوزنقه بوده و در داخل آن طاقچههایی در اشکال مختلف تعبیه شدهاست. طبق کارشناسیهای مختلف به عمل آمده این مجموعه یکی از مراکز ادیان بوداگری در روزگار گذشته بوده ولی به علت اینکه ادیان غیر ملی مانند بودایی در ایران پیشرفتی نداشتهاند و این دین در ماوراالنهر و خراسان و بلخ به طور مختصر رایج بوده احتمال صدق چنین نظری ضعیف است. اما با توجه به اشراف آن به رودخانه و قرار گرفتن چهره آن به سمت مخاور احتمال بیش تری وجود دارد که یکی از مراکز ادیان رسمی و ملی ایران در عهد ساسانیان باشد.
بررسی تاریخی : نام این مکان چیست و در کجا قرار دارد ؟
http://upload7.ir/images/10851302206806382154.jpg
http://upload7.ir/images/19606376375394533799.jpg