پاسخ : باحجابها ، بد حجابها ، بی حجابها
تذكر :
برای خودم متاسفم ؛
بنده در پست قبلي يادآورشدم كه به روانكاوي و شخصيت شناسي اجتماعی افراد با پوشش خاص (در ايران و ديگر كشورها) بدون در نظر گرفتن دين و اعتقادات مذهبي ؛ واكاوي بشه ؛ متاسفانه هرشخص به هر سويي رفت؛ بنده بنا بر نياز به اطلاعات دقيق تر درباره شخصيت افراد بدحجاب (پوشش خاص) به لحاظ اجتماعي و روانشناسي شخصيت اين موضوع رو مطرح كردم ؛ لذا مقتضي ست بحثهاي حاشيه اي و خارج از اهداف موضوع رو به جاي ديگه منتقل كنيد
پاسخ : باحجابها ، بد حجابها ، بی حجابها
این هم سفارشی آقای نیما ماهان استارتر محترم:
موضوع حجاب از موضوعاتی است که خیلی از افراد حول آن ،بحث و تبادل نظر می کنند وبیشتر هم از نگاه دین به آن می نگرند.امّا اگر کمی افق دید خودمان را وسعت دهیم ،می بینیم که حجاب از موضوعاتی است که روانشناسان را نیز درگیر خود کرده است . به عقیده روانشناسان ،یکی از نشانه های عزّت وارزش هر شخصی طرز برخورد ومنش رفتاری او میباشد . بر این اساس، هر کس شخصیتی دارد که خود را با آن معرفی میکند و دیگران نیز او را به همان ویژگیها میشناسند.شخصیت؛ مجموعه افکار، عواطف، عادتها و اخلاقیات یک انسان است که به تمایز وی از دیگران میانجامد(1).
اما تعریف انسان دارای ارزش و به نوعی (با کلاس از نوع فرهنگ)، در ادبیات روانشناسان::
1:در «روانشناسی کمال» انسان رشد یافته که انسان خواستارِ تحققِ خود (actualizing person - The Self) معرفی میگردد، این گونه توصیف شده است: انسانی که نیازهای سطوح پایین (نیازهای جسمانی، ایمنی، تعلق، محبت و احترام) را پشت سر نهاده، در صدد استفاده از تواناییها و قابلیتهای خود است و به دنبال به فعلیّت رساندن خویشتن و تحقق خویش است(2).
2: اریک فروم انسان رشد یافته را انسان بارورمعرفی میکند و در تعریف او میگوید: وی انسانی است که نیازهای روانیاش را از راههای بارور و زایا و خلاق ارضا میکند(3)
به عقیده اریک فروم مؤثرترین عامل در رشد شخصیت انسان برآوردن معقول نیازهای روانی است که حیوانات پست این نوع نیازها را ندارند. انسان سالم نیازهای روانی - نه نیازهای جسمانی مانند گرسنگی، تشنگی، جنسی و...- خود را از راههای خلاّق ارضا میکند و اشخاص ناسالم از راههای نامعقول(4).
امّاباید به این نکته مهمّ توجه شود که فرصت رشد شخصیت با رعایت حجاب بیشتر فراهم میگردد یا با عدم رعایت آن؟ انسانی که پیوسته نگران زیبایی خود است و بیشتر در جهت معرفی پیکر خود میکوشد، بهتر میتواند قابلیتهای خود را بشناسد و به فعلیت برساند یا آن که سر در باغ اندیشه دارد؟ آیا توجّه به نیازهای جسمانی و سطحی به انسان امکان رشد میدهد یا توجّه به نیازهای عالی و مخصوص انسانها؟ آیا غرق شدن در خود نمایی و جلب توجّه دیگران مسیر منتهی به یافتن خویشتن است؟ انسانی که زندگیاش تحت فرمان و ارادهاش نیست، در حس هویّت یابی خود (of Identity A Sense) دچار شکست شده است(5)تا چه رسد به آن که هویّتش را به کمال رساند. زیرا سلیقه و خواست دیگران در زندگیاش تأثیر میگذارد و چنان زندگی میکند که دیگران میپسندند، نه آنگونه که خود میپسندد.
بیحجاب در اندیشه نمایش خود و زیبایی خویش است. این امر که عقده حقارت (inferority complex) انسان را نشان می دهد، زمینه رشد و تعالی وی را نابود میسازد؛ در حالی که زن مانند مرد یک انسان است و باید از نظر انسانی رشد و تکامل یابد. کسی که با نمایش زیبایی خود و گزینش پوششی ویژه در اندیشه جلب نظر دیگران به سر میبرد، در حقیقت میخواهد با تکیه بر جذابیتهای ظاهری خویش و نه اصالتها و ارزشهای متعالی خود، جایی در جامعه بیابد. در واقع او از این طریق اعلام میدارد، آنچه برایش اصل است و اهمیّت دارد، «زن بودن» او است نه انسانیت و اندیشه و لیاقت و کارآییاش. چنین فردی قبل از همه اسیر زیبایی خود است و به مغازه داری شبیه است که پیوسته در اندیشه تزیین ظاهر و تغییر دکور خود به سر میبرد و فرصت پرداختن به آرزوهای بزرگتر را نمییابد(6)
پی نوشت:
1. مجموعه مقالات کنفرانس زن، مقاله حجاب و آزادی.
2. روانشناسی کمال، دوان شولتس، گیتی خوشدل.
3. مکتبها و نظریههای روانشناسی، سعید شاملو.
4. روانشناسی کمال.
5. فلسفه حجاب، علی محمدی.
6. روانشناسی حرمت خود، ناتانیل براندل، هاشمی جمال
شیعه شناسی
پاسخ : باحجابها ، بد حجابها ، بی حجابها
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
نیماماهان
تذكر :
برای خودم متاسفم ؛
بنده در پست قبلي يادآورشدم كه به روانكاوي و شخصيت شناسي اجتماعی افراد با پوشش خاص (در ايران و ديگر كشورها) بدون در نظر گرفتن دين و اعتقادات مذهبي ؛ واكاوي بشه ؛ متاسفانه هرشخص به هر سويي رفت؛ بنده بنا بر نياز به اطلاعات دقيق تر درباره شخصيت افراد بدحجاب (پوشش خاص) به لحاظ اجتماعي و روانشناسي شخصيت اين موضوع رو مطرح كردم ؛ لذا مقتضي ست بحثهاي حاشيه اي و خارج از اهداف موضوع رو به جاي ديگه منتقل كنيد
سلام نیما جان عزیز
به هر مقداری که بنده بحث رو منحرف کرده ام عذرخواهم
سعی کردم تا مقداری پاسخگو باشم که مخاطبین و سوال کنندگان بدونند که پاسخ در خور سوالشون وجود دارد و بحث های متفرقه رو ارجاع به تاپیک های جداگانه دادم
و همانطور که گفتید پاسخگویی به بحث های خارج از موضوع تاپیک در صورت ایجاد تاپیک جداگانه خواهد بود. (جدی تر [cheshmak] )
ممنون
پاسخ : باحجابها ، بد حجابها ، بی حجابها
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
kamanabroo
1. عزیز من ما باید این مسئله رو در تاپیک مستقل از صفر تا صد و مرحله به مرحله بحث کنیم اینجا شما هر بار با یک ادعا بخواهید حرفی را تایید یا رد کنید به نتیجه نمی رسیم.
2. شما بند شماره 5 پست بنده رو که نقل قول کردید رو یه بار دیگه مطالعه کنید می بینید که بنده ربط اون قضیه رو هم توضیح دادم.
بنده تمام مستنداتم قرآن بود که ذکر کردم. و بحث ما (این تاپیک) یک مسئله تاریخی نیست. بله تاریخ می تواند تایید کننده یا .. باشد اما وقتی صریح کلام خداوند است دیگر حرفی نیست. اگر بحثی تاریخی داشته باشیم در تاپیک مستقل در خدمتتون هستم.
3. یعنی شما باید بگویید که من در مورد امر به معروف و نهی از منکر صحبت بکنم یا نه!!! یعنی هم شما سوال می کنید و هم جواب را همانطور که می خواهید بشنوید باید طبق خواسته شما بشنوید!!! این به نظر شما مغلطه نیست؟
نخیر این مراتبی که شما نشان دادید حرف بنده نبوده و برداشت شماست. لطفا تمام پست ها بنده رو با دقت بیشتری مطالعه کنید تا دقیق مشخص شود.
در پست قبلی بنده در همین تاپیک نسبت به امر به معروف و نهی از منکر و تکلیف یا اجبار بودن مفصل توضیح دادم -- رجوع شود.
حجاب برای مسلمانان راه اثبات و .. خودش را دارد
رعایت قوانین جامعه مسلمانان برای غیرمسلمانانی که در بین مسلمانان هستند مبانی خود را دارد . که بارها و بارها گفتم که باید بصورت دقیق در تاپیک مستقلی بحث شود.
ظاهرا منظور بنده از مطلق بودن امر به معروف و نهی از منکر کامل روشن دریافت نشده:
مطلق بودن ان نسبت به متعلق ان است . یعنی آنچه که باید نسبت به آن امر به معروف و نهی از منکر صورت بگیرد تمام دستورات دینی و اخلاقی ماست. و در هیچ جایی از دین ابتدائا نداریم که گفته باشد امر به معروف واجب است اما این مسئله مستثناست.
بله شرایطی نسبت به نحوه اجرا و.. دارد . اما بحث اجرا و متعلق اجرا دو چیز است که از نظر منطقی کاملا مشخص و مجزاست.
4. من برای شما احترام قائلم عزیز من . برای دنبال حقیقت بودن شما. برای سوال کردن شما . برای این حس حقیقت جویی شما. برادر من چرا هر وقت در هر تاپیکی بحث حجاب است شما همین سوال رو از بنده می پرسید اما هیچ وقت لینک ها و منابعی که معرفی کردم رو کاملا مطالعه نکردید و باز همچنان سوال خودتون رو تکرار می کنید حتی در تاپیک های غیرمرتبط.
اگر قرار باشد بنده تمام حرفهای که به شما آدرس دادم رو بگویم مشکلی نیست و برای بار چندم ازتون می خوام لطفا خواهشا اگر نسبت به این مسئله دنبال حقیقت هستید در تاپیکی مستقل و بصورت منطقی و منظم پیش بریم تا راحت تر به نتیجه برسیم.
(البته بعد از دهه اول محرم وقت بیشتری دارم بخاطر بحث های تبلیغی که دارم)
ممنون میشم برادر بزرگوار
1- فلسفه بافی کار مشکلی نیست اما چشم بستن بر روی تاریخ و اتفاقات جاری در اون زمان تمام این فلسفه بافی ها رو بی معنی میکنه !
2- استغفرالله ! مگر ما مستندات قرآنی رو خواستیم رد کنیم ؟! تمام پاداش و مجازات اخروی که در قرآن در مورد حجاب گفته میشه قبول و صد درصد درست اما مباحث پیرامونش که بهش اضافه میشه قابل قبول نیست !
3- از شما بزرادر بزرگوار هم ممنون که سعی میکنید پاسخگو باشید اما در این موارد صحبت های آیت الله طالقانی و منتظری به اندازه ی کافی قانع کننده هست که نیازی به بحث نباشه و در ضمن سوالی از شما نکردم که جوابی انتظار داشته باشم بلکه سخنی رو گفتم که شما خواستید به نقد بکشونیدش
بنده هم علاقه ای به بحث ندارم اگر تنها و تنها در این تاپیک نقل قول کردم به خاطر این است که شما مباحثی که در مورد شک و بحث های زیادی وجود داره به عنوان وحی منزل معرفی میکنید و من فقط سعی کردم جواب این جمله تون رو بدهم که گفتید
حتی نامسلمانانی (اهل کتاب) که در سرزمین مسلمانان زندگی می کنند باید با قوانین اجتماعی مسلمانان زندگی کنند.
[golrooz]