پاسخ : بحث داغ هفته :آیا زیبایی،ملاکی صحیح برای انتخاب همسر هست ؟
در رابطه با زيبايي همسر گفتني است زيبايي و حسن ظاهر اگر چه يكي از صفات كاملا لازم و اساسي براي انتخاب همسر است ولي در عين حال تنها معيار ازدواج نيست. در روايتي پيامبر اکرم(ص) مي فرمايند: «من تزودج امرأه لمالها و کله الله اليه و من تزوجها لجمالها رأي فيها ما يکره و من تزوجها لدينها جمع الله له ذلک؛ کسي که با زني (فقط) به خاطر زيبائي اش با اوازدواج کند در او امور ناخوشايند خواهد ديد! و کسي که به خاطر دين و ايمانش با اوازدواج کند، خداوند همه آن (امتيازات) را برايش فراهم خواهد کرد.» وسائل الشيعه،ج 14، ص 31
فلسفه ازدواج رسيدن به آرامش رواني، کمال يافتن زن و مرد در کناريکديگر و توليد نسل سالم و صالح براي اجتماع است و اگر ملاک تصميم گيري و انتخاب،فقط زيبايي ظاهري بدون توجه به ديگر معيارها باشد و با تمرکز بر جاذبه هاي ظاهري وبه دور از معيارهاي اصلي و اساسي است به گزينش دست بزند، نمي توان تضميني براي ادامه زندگي مشترک آنها داشت زيرا پس از مدتي معمولا آن طراوت و جاذبه هاي ظاهري افت کرده، شور و شهوت اوليه نيز فروکش مي کند و آن تنها امتيازي که به خاطر آن (زيبايي) ازدواج صورت گرفته بود کمرنگ مي شود آن گاه دلسردي ها و ناگواري ها، بهانه ها و ... شروع مي شود. بنابراین کسانی که به فاکتور زیبایی به عنوان مهمترین و اصلی ترین ملاک نگاه می کنند مانند این است که خانه ای را دقیقا نوک تپه بنا کرده اند که هر آن ممکن است این خانه به سمتی حرکت کند و ویران شود. پس به دلایل زیر :
1- تغییرات هورمونی و تغییرات ظاهری زن و مرد با گذشت زمان
2- کاهش احساسات اولیه و احتمال بروز یکنواختی در صورت انتخاب همسر صرفا به دلیل زیبایی
سعی شود انتخاب همسر با توجه به ملاک ها اصلی و ماندگار یعنی اخلاق و رفتار و تاریخچه زندگی گذشته و روابط خانوادگی و اجتماعی انجام شود. ...
پاسخ : بحث داغ هفته :آیا زیبایی،ملاکی صحیح برای انتخاب همسر هست ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
sts92
درود بر اون يا همون 3نفري كه تا بحال گفتن بله
چون تا بحال فقط اين 3نفر دروغ نگفتن
همه چيز به زيبايي بستگي داره
چرا رو راست نباشيم
بهترين ملاك هم هست براي انتخاب همسر
داري همسرتو انتخاب ميكني ازون خوشگل تر مياد كنارش ميگن اينم هستاااا خدا وكيلي ميگي نه ؟!
من كه ميگم آره چون اول اخر 4ماه ديگه بايد مهريشو بدي بعدشم غيابي طلاقشو ميگيره [khande][khande]
راستي هفته بسيج رو به بسيجي هاي واقعي تبريك ميگم
و اينكه يك خانم بسيجي نخبه امروزدر برنامه نيمروز تحريكم كرد كه دوباره بيام اينطرفا
سلام خدمت شما دوست عزیز خواهشا از بحث منحرف نشین و توهین نکنید هر کسی نظر و عقیده ی داره پس دلیل نمیشه دروغگو خطاب بشه
با تشکر[golrooz]
پاسخ : بحث داغ هفته :آیا زیبایی،ملاکی صحیح برای انتخاب همسر هست ؟
سؤال شما که در مورد شریک زندگی است،نشانه فهم خود شما نسبت به زندگی و نقش مؤثر زوج ها بر سعادت و یا شقاوتهمدیگر است. بسیاری از زوجهایی که کارشان با مشاجره، طلاق و… کشیده شد بهملاک های انتخاب همسر، تحقیق، گفتگو و بررسی های زمینه های مشترک و متفاوتهمدیگر اهمیت نداده اند. امیدواریم که با بیان مطالب زیر و در ضمن آن پاسخبه هر دو پرسش شما توانسته باشیم راه گشای شما باشیم. ملاک های انتخاب همسر الف. ملاک های اساسی و کلیدی: برخی از ملاک های ازدواج ملاک های اساسی برای ازدواج هستند از جمله آنها: ۱٫تدیّن و ایمان. ۲٫اخلاق نیکو. ۳٫شرافت و اصالت خانوادگی. ۴٫عقل. این ملاک ها نقش مهمی در ازدواجدارند به عنوان مثال می توان نقش آنها را به پی و فنداسیون ساختمان تشبیهکرد و روشن کرد که خانه بدون پی و شالوده دوام نخواهد داشت: شخصی نزد یکیاز معصومین ـ علیهم السلام ـ آمد وگفت برای دخترم خواستگار آمده چه کنمامام فرمودند ببیند ایمان و اخلاق خوب دارد. اگر دارد دخترت را به او بدهآری کسی که ایمان دارد در زندگی مشترک خود سعی دارد همیشه دستورات خدا رااجرا کند از ظلم به شریک خود پرهیز کند. و اگر همسرش دچار اشتباه و خطاییشد بخاطر خدا گذشت و صبر می کند شخص با ایمان ازدواج را امر مقدسی می داندکه با آن ایمانش را حفظ کرده است. در روایت داریم کسی که برای مال کسی بااو ازدواج کند خداوند او را به حال خودش وا می گذارد و اگر فقط بخاطرزیبایی اش با او ازدواج کند از او ناخوشایند خواهد شد و اگر به خاطر دین وایمانش با ازدواج کند خداوند همه آن (امتیازات) را برایش فراهم خواهدکرد.[۱] ب) ملاک های فرعی ازدواج: ملاک های فرعیازدواج بسیار مهم اند ولی درجه اهمیت آنها به اهمیت ملاک های اصلی و کلیدینمی رسد کار آنها مثل دیوارهای ساختمان است که بر روی پی (ملاک های اصلی) قرار می گیرند برخی از این ملاک های فرعی از این قرار است. ۱٫ سلامت جسم وروح. ۲٫ زیبایی ۳٫ تحصیلات. ۴٫ کفو و همتایی زوج ها.[۲] همتایی و تناسب: در امر ازدواج رعایتهمتایی و تناسب بسیار اهمیت دارد. علت عمده بیشتر ناهنجاریها و آشوبزدگیهایزندگی خانواده «عدم تناسب» و «ناهماهنگی» بین زن و شوهر است پس باید باتحقیق از دوستان، هم کلاسی ها، همسایه ها، اقوام و… مشورت و مشاوره ازدواج وگفتگوهای تلفنی و حضوری و مکاتبه (که اگر به قصد ازدواج باشد و با هماهنگیوالدین زوج باشد بودن اشکال است) سعی شود تناسب و هماهنگی های دو زوجبررسی شود هر قدر تناسب و هماهنگی بیشتر باشد در زندگی آینده تفاهم بیشتریوجود خواهد داشت و اگر هماهنگی بسیار اندک است بهتر است که ازدواج شکلنگیرد بودند بسیاری از پسرها و دخترها که تنها با چند جمله شیفته هم شدند وپس از چند صباحی اختلافاتشان آشکار گشت و سر از طلاق در آوردند. دو زوج در چه چیزهایی باید تناسب داشته باشند.[۳] ۱٫همتایی ایمانی و دینی: البته اگر کسیاز خود مطمئن باشد و بداند که با ازدواجش می تواند یک غیرمتدین را دیندارکند درست او را بگیرد خود از دین به بیراهه نرود می توان با غیرمتدینازدواج کند. ۲٫همتایی در فرهنگ. ۳٫همتایی در اخلاق. ۴٫همتایی در تحصیلات. ۵٫همتایی جسمی و جنسی (یکی سردمزاج نباشد یکی خیلی گرم مزاج یا یکی قوی و بلند نباشد یکی خیلی کوتاه و ضعیف) ۶٫همتایی در سن (بهتر است اختلاف ۵-۴ سال باشد) ۷٫تناسب در مال (خانواده یکی ثروتمندنباشد یکی فقیر در این ازدواج خانواده فقیر در رنج خواهد بود. امّا نسبت بهخود جوان، اگر مشغول کار باشند و درآمد متوسطی داشته باشند مشکل ساز نیستاغلب زوج های جوان در شروع زندگی با این مشکلات روبرو هستند (درآمد پایین،مسکن اجاره ای و…) که این با پشتکار و تلاش و توکل به خدا حل می شود آنچهمهم است این است که نباید آنقدر انتظار بالا داشته باشیم و نه اینکه رضایتدهیم بدون داشتن هیچ کاری ازدواج سر بگیرد. ۸٫تناسب خانوادگی (هر دو خانواده از لحاظ روحی، اخلاقی جسمی، عقلی تناسب داشته باشند.) ۹٫تناسب سیاسی. ۱۰٫تناسب اجتماعی (اینگونه نباشد که یکیفقط دوست داشته باشد در منزل باشد از اجتماع دور باشد به کارهای فکری تمرکزداشته باشد و دیگری دوست داشته باشد با همه رفت و آمد کند اهل بگو و بخندباشد و… ۱۱٫تناسب در زیبایی:[۴] توجه به توازن وتناسب در زیبایی صورت، اندام و قیافه ظاهری بسیار مهم است اگر یکی خیلیزیبا و خوش اندام باشد و دیگری زشت صورت و بدنام احتمال به وجود آمدنناراحتی و مشکل برای هر دو و عقده ای روانی و عقده محرومیت جنسی و انحراف وبی عفتی و حسرت برای فرد زیبا وجود دارد. فریب احساسات زودگذر: در برخی از ازدواجهای ناموفق می بینیم که یکی بخاطر احساساتش سریع تصمیم گرفته مثلاً همسریکه زیبایی ظاهری خوبی داشته با خود گفته خوب نیست آن طرف مقابلم ناراحتمشکل جسمی و نازیبایی خود باشد و این افراد البته می گویند بخاطر خدا نههوس با او ازدواج می کنم اما پس از ازدواج وقتی زندگی ای مشترک آنها شروعمی شود و واقع بینانه تر به زندگی نگاه می کنند از تصمیم خود منصرف می شوندو شروع به ناسازگاری می کنند اگر این تناسب ها رعایت شود دیگر این مشکلاتبه وجود نمی آیند. البته نمی گویم که غیرممکن است که فرد از ایمان بسیارقوی (دقت شود ایمان بسیار قوی باز هم تکرار می کنم ایمان قوی) برخوردارباشد ممکن است واقعاً بتواند پس از ازدواج با یک نفر از خودش از نظر زیباییبسیار فاصله دارد ازدواج کند و بخاطر خدا تا آخر عمر هم دم نزند[۵] (ایمانهمراه زیبائی نسبی مناسب است). معدل گیری: در ازدواج موفق انسان نباید ازملاک های کلیدی کوتاه بیاید یعنی حتماً همسرش را واجد آن ملاک های بدانداما نسبت به غیر آنها معدل گیری کند یعنی با در نظر گرفتن همه ملاک ها بهاو نمره بدهد که آیا او متناسب با من است یا نه اگر بود جواب مثبت بدهد. یک طرفه نرویم: در مورد ازدواج نبایدانتظار داشته باشیم فقط طرف مقابل ما صفات بسیار عالی داشته باشد بلکه بایدخود را نیز در نظر داشته باشیم و تناسب ها را نسبت به خودمان بسنجیم. عشق مجنون:[۶] گاهی ایمان و صفات خوب یکنفر آن قدر جلوه دارد که روی نازیبایی او را می گیرد یعنی معدل او مثلاً ۱۸است چون در زیبایی ۱۲ گرفته امّا در بقیه صفاتش نمرات بالایی گرفته اینمعدل بالا روی این زیبایی کمتر را می پوشاند از مجنون اشکال گرفتند که چرابه لیلی که زیاد هم زیبا نیست دل بسته ای و شیدای او شده ای مجنون گفت لیلیمثل کوزه پر از شراب (صفات نیکو و سیرت های باطنی عالی است) عشق نوشیدنجرعه جرعه از صفات عالی او مرا مست خودش کرده است نه صورت ظاهری او شما درواقع از این کوزه تنها شکل سفالی آن را می بینید و از درون و باطن آن بیخبرید (اگر بر دیده مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی) نکته پایانی: در ازدواج باید به نکات اصلیبسیار اهمیت بدهیم و نکات دیگر اگرچه مثل معیارهای کلیدی نیست امّا نمیتوان از آنها نیز غافل بود ولی نباید ملاک های فرعی را به عنوان اصل نگاهکرد به عنوان مثال نباید به زیبایی به عنوان یک معیار اصلی نگاه کرد[۷] چراکه زیبایی در سن جوانی باقی می ماند و با زوال آن نیز زندگی رو به سردیپیدا می کند ولی ایمان و اخلاق نیکو تا ابد پایدار است. در انتخاب همسرنباید به یک بعد نگاه کردن باید بین صفات او معدل گیری کنیم اگر کهمعیارهای اصلی او معدل او را بالا کشید به نظر مورد مناسبی برای ازدواج میباشد[۸] (چرا که اغلب از نظر زیبایی متوسط هستند عده ای خیلی کم یا خیلیبدقیافه اند یا خیلی زیبا) گاهی ممکن است فردی دیگر پیدا شود که معیار اصلی (ایمان، عفت، اخلاق) را نداشته باشد ولی زیبایی اش بالا باشد که این فردشایسته همسری را ندارد چون معیار اصلی اخلاق و ایمان را ندارد.
پاسخ : بحث داغ هفته :آیا زیبایی،ملاکی صحیح برای انتخاب همسر هست ؟
منتظرم يه بحث داغ راه بيوفته نظرمو بدم
اميدوارم ايندفعه نظري بدم كه مورد گزند فيلترينگ و فيلترينگر قرار نگيره
[nadanestan]
مرا خالي ز جنبه آفريدند
سبك مانند پنبه آفريدند
شب جمعه پدر طرح مرا ريخت
ولي در روز شنبه آفريدند!
[khanderiz]
پاسخ : بحث داغ هفته :آیا زیبایی،ملاکی صحیح برای انتخاب همسر هست ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Sookoot
سکوت جون من نمیدونم شما چرا فکر کردی که من حرف خودم رو نقض کردم؟! البته یه احتمال خیلی قوی میدم که به خاطر این باشه که فکر کردی که برتر تو جمله های من هر دو یک معنی رو میدن!!!
.........................
اسمارت عزیزم اگر برای واژه برتر 2 معنا قائل بشیم حتما همینطوره که میگی و جملاتت درواقع مکمل یکدیگرند نه متناقض / پس برتر از نظرتو میشه :
1-
تو جمله اول منظور من از برتر ,بهترین هست
2 -
اما جمله دوم منظور بهترین بودن نیست که خوب بودن هست
اما به ذهن ناقص من تعریف برتر بعنوان یک صفت تفضیلی یک معنای مستقل داره و میشه یه چیزی تو مایه های ازخوب و (بهتر)یه پله بالاتر ، خوبتر ..چون قائل به استقلال معنی و ترادف این واژه ام یعنی بنظرم برتر یک تعریف داره منتها با کارکردهای مختلف ، مثلا یکی در کسب علم برتره و دیگری در بیزینس و ....اگر مخالف این نظرهستی لطفا نظرتو تشریح کن[golrooz]
..................
اسمارت جان میدونی چرا اسم براد پیت و انجلینا جولی رو اوردم؟خواستم بگم اگر پسری صرفا بخاطر چشم و ابروو زیبایی های دختر باهاش ازدواج کنه و به چیزای دیگه بی توجه باشه حتما دیریازود پشیمون میشه - چونکه وقتی یه مدت از ازدواج میگذره خوشگل ترین ادم هم اگر زنت باشه برات معمولی میشه - اون زن همچنان جذابه اما ضریب این جذابیت برای دیگران بیشتر میشه نه شوهرش- پس زیبایی با همه محاسنش علاوه بر اینکه موندگار نیست نمیتونه دلیل محکمی برای پیمان مقدسی مثل زناشویی باشه (راجع به این موضوع بازم حرف هست ) نفیا و اثباتا
عزیزی (گل)[golrooz]
سکوت جون برتر خب یعنی بهتر بودن, ولی بعضی وقتا یعنی بهتر از معمول بودن(بهتر از عموم و میانگین), بعضی وقتام یعنی بهتر از همه بودن (بهترین بودن)
مثلا شما از نظر اطلاعات حقوقی مطمئنا اطلاعاتتون بیشتره و از من در این زمینه برترید ولی یکی دیگه میاد و میگن وکیل برتر جهانه و این یعنی از همه بهتره ولی باز برتری شما بر من هنوز هم وجود داره ولی این یکی معنی بهترین نمیده!
در مورد براد پیت و آنجلینا جولی هم من کاملا حرفتون رو قبول دارم و داشتم و نخواستم اصلا نقضش کنم!
فقط منظورم این بود که از مثال شما استفاده کردم که به نظرم مثال خیلی خوبی هم بود چون زوجی هستن که هر دو خوشگلن...
[golrooz][golrooz][golrooz]
پاسخ : بحث داغ هفته :آیا زیبایی،ملاکی صحیح برای انتخاب همسر هست ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
kamanabroo
نقل قول:
این حرف شما اصلا جامعیت نداره!
زیبایی به شرط ایمان؟
خب پس اونایی که بی اعتقادن و توی کشورهای غربی بیشتر میتونیم نمونه هایی ببینیم هیچ وقت نمیتونن ازدواج کنن چون هیچ کدوم این زیباییشون در کنار ایمان نیست؟
کی گفته که زیبایی باطنی الزاما یعنی داشتن ایمان؟؟؟
یعنی کسی که حتی خدا رو هم قبول نداره ولی آدم خوش قلبیه و نیکوکاره و خوش اخلاق و ... دیگه زیبایی باطنی نداره؟
ایمان چی هست؟
ایمان تشکیل شده از اعتقاد قلبی و اعمال درست،
حالا اگر فردی زیبایی رو به تنهایی ملاک قرار بده ، یعنی نسبت به اعمال درستش چشمش رو پوشانده... خوب مسلما این درست نیست
این رو هم در نظر داشته باشیم که در این بحث ، مسلمانی خودمون رو که کنار نگذاشتیم بخاطر همین بحث ایمان رو وارد کردم
البته حرف غیر منطقی هم نزدم که غیر مسلمان ها قبول نکنند. چون ایمان و مسلمانی یعنی اینکه علاوه بر اعتقاد درست، عمل درست هم داشته باشیم
حالا اگر کسی بود که اعمالش از روی اخلاق و منطق بود ، به همون مقدار از خوبی بهره مند هست.
و اما زیبایی باطنی :
به نظر شما زیبایی باطنی چی هست؟
غیر از اینه که انسان نگاهش به اطرافش نگاه درستی باشه
غیر از اینه که رفتارش با انسانهای دیگر، برخواسته از دوستی و مودت و مهربانی باشه
غیز از اینه که مثبت اندیش باشه
غیر از اینه که امین و با اخلاق و قابل اعتماد باشه
غیر از اینه که غرور و تکبر نداشته باشه و عدالت داشته باشه
و ...
خوب همه اینها به اضافه خیلی چیزای دیگه ای که هر کسی دوست داره داشته باشه ( از رفتارهای خوب و افکار خوب و همه خوبی ها) همه اینها در دین اسلام هست
و مسلمانی که سعی کنه به اونها عمل کنه به او گفته می شه که ایمان داره. ( البته نمی خوام بحث ایمان و اعتقاد اینجا صورت بگیره چون خیلی بحث های دقیقی هست اما بصورت اجمالی گفتم تا حرفم روشن بشه)
پس حرف بیجایی نیست وقتی می گیم زیبایی باطنی یعنی ایمان.
بلکه این حرف خیلی کاملتر و جامع تر هم هست. چرا که ایمان در بردارنده تمام خوبی های نفس و روح هست. و همین خوبی ها هست که درون انسان (روحش) رو زیبا می کنه.
و لذا زیبایی باطنی غیر از ایمان نمی تونه باشه.
این رو هم گفتم کسانی که مسلمان نیستن اما یکسری مسائل اخلاقی رو رعایت می کنند ، شاید نشه به اونها گفت با ایمان! اما اثر اعمال درستی که انجام می دن در زندگی هاشون ظاهر میشه
و این میشه منشا موفقیت هاشون
برای مثال :
اکثر دانشمندانی که مسلمان نبودن و به جایی رسیدن و کار بزرگی انجام دادن اگه به زندگی خصوصی و اخلاق و مرامشون مراجعه کنیم می بینیم به مسائل ابتدایی و اخلاقی ئی که در دین ما هم بیان شده عمل می کردند. مثلا اهل خوردن شراب نبودن و ...
ببین مهدی جون اگه به سوالام درست توجه کرده بودی متوجه میشدی که هنوزم جواب من رو ندادی...
اول من هیچ وقت نگفتم که ملاک قرار دادن زیبایی کار درستیه, میتونید تمام پستام رو مرور کنید!
دوم که ایمان و مسلمونی یعنی داشتن اعتقاد قلبی و اعمال درست////ولی به هیچ عنوان این به این معنی نیست که اعمال درست از ایمان و مسلمونی میاد...
در مورد زیبایی های باطنی که گفتی هم من کاملا موافقم زیبایی باطنی یعنی اینا و نه الزاما" داشتن ایمان...
اینا همه در اسلام باشه دلیلی نداره که از اسلام گرفته شده باشن// یعنی قبل اسلام هیچ زیبایی باطنی وجود نداشت؟!
پس میبینید که اصلا نمیشه گفت زیبایی باطنی یعنی ایمان و زیبایی باطنی کاملا چیزی مستقل از ایمانه...
اکثر دانشمندا (و نه کسایی که دکترا گرفتن) که بیخدان /// ولی از اون گذشته کی گفته که اونا به مسایل توصیه شده در دین اسلام عمل میکنن؟
اونا به مسایلی عمل میکنن که هر عقل سلیمی تاییدش بکنه و اصلا براشون مهم نیست که ادیان چی گفتن؟
اکثرا مردم کشورهای غربی و دانشمنداشون که شراب میخورن (ولی هیچ کدوم از دانشمندا زیاده روی نمیکنن) حتی تو یکی از برنامه های پروفسور هاوکینگ داشت یه میز رو تشریح میکرد گفت که این و اون و قسمت محبوب من شامپاین!!!
انیشتین هم که پیپ میکشید /// ولی در کل اینکه اکثرا طرف سیگار و این جور مواد نمیرن کوچکترین ربطی به ایمان و اسلام و خدا و ... نداره و عقلشون حکم کرده و در مورادی هم دوست داشتن و کشیدن مثل همون پیپ انیشتین و اصلا هم براش مهم نیست که اسلام چی گفته!
حرف درست از اسلام نیومده!
شما از هر بچه ای بپرس میگه دروغ گفتن بده و اسلام هم همین رو تایید کرده پس چیز عجیبی وجود نداره و به خاطر وجود اسلام و ادیان دیگه هم نیست که میگن دزدی بده!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
kamanabroo
نقل قول:
در مورد اینکه اخلاق مطلق هست یا نسبی اینجا جای بحث نیست و من هم اصلا تمایلی به بحث در این مورد ندارم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
kamanabroo
نقل قول:
ولی بدونید که من کاملا میدونم چی گفتم و در این مورد کتاب های زیادی هم خوندم و راستش رو بخوای انتظار داشتم که دونر بیان و به این حرف من گیر بدن یکی آقا مصطفی یکی هم شما که شما اومدین[cheshmak]
من دلایل کافی برای اثبات حرفم دارم و مطمئنا میدونید که این یه بحث فلسفی خیلی سنگینه ولی من از حرفام اطمینان کامل دارم!
البته همونطور که گفتم هیچ تمایلی برای بحث کردن ندارم!
در مورد اینکه میگید چون عقلیه پس نسبی نیست هم کاملا حرفتون رو رد میکنم
فقط یه مثال میزنم و اون علمه که عقلیه ولی نسبی هست و البته این مثال هم حتی نمیتونه حق مطلب رو ادا کنه و از اصل موضوع خیلی دوره...
ببین دوست من
خودت هم گفتی که بحث نسبی بودن اخلاق فلسفی هست . البته فلسفی و کلامی...
بله فلسفه کاملا عقلی و استدلالی بحث می کنه.
اما اینکه شما میگید :
علم عقلیه
ولی نسبی هست
این دو جمله با هم تضاد دارن!
اگه به مبانی مباحث عقلی و فلسفی مراجعه کنین یکی از چیزهایی که خیلی تاکید می کنند اینه که حکم عقلی تخلف بردار نیست مثل مسائل ریاضی
یعنی اگر عقل سلیم حکمی از روی استدلال درست و منطقی انجام داد تا وقتی مقدمات اون استدلال باقی باشن اون حکم قابل نقض نیست.
مثلا همین حکم عقل میگه که دو بعلاوه دو میشه چهار
این چیزی نیست که بشه عوضش کرد یا اگه علم پیشرفت بکنه نتیجه 2+2 هم تغییر بکنه
علومی که عقلی هستند با علوم تجربی نباید یکی کنیم در این بحثچون علوم تجربی نسبی هستند بخاطر اینکه مقدمات استدلالشون از تجربیات گرفته شده و تجربیات صددرصد قطعی و بدون اشتباه نیستند و لذا امکان تشخیص اشتباه هم هست...
اما علوم عقلی مقدماتشون کاملا عقلی و فرا طبیعی هست و لذا وقتی استدلالی عقلی و منطقی صورت میگیره جای نقض نداره ( البته نه هر استدلالی ...شرایط حکم عقلی صحیح در علم منطق بیان شده)
البته من هم خلاصه گفتم که خلطی بین علوم عقلی و تجربی نشه و گرنه اینجا جای بحث های عقلی نیست.
مهدی جان دوست عزیز اولا که علوم کاملا نسبی هستند:
۱- ما هر بار که حکمی میدیم حتی اگه هزاران بار اونو ثابت کنیم باز اون حکم قطعی نیست / این چیزیه که تمام دانشمندا هم تایید کرده و میکنن
اگه نگم که هزاران مطمئنا صدها آزمایش نظریه نسبیت رو تایید کردن ولی الان میبینیم که ممکنه نوترینوها این قانون رو رد کنن!
و همینطور قبل از اون فیزیک کلاسیک به نظر درست میومد ولی به یکباره نسبیت و کوانتوم اون رو کاملا از رده خارج کردن!
۲- همه علوم که ریاضیات نیستند
تازه علم همیشه در حال تغییر بوده حتی در ریاضیات:
خیلی از احکام بودن که بعدا خلافشون ثابت شده:
قبلا خورشید دور زمین میگشت ولی الان زمین دور خورشید!
قبلا نور سرعت بی نهایت داشت الان سرعت محدود!
قبلا اضلاع داخلی مثلت حتما ۱۸۰ درجه بود الان تو هندسه نا اقلیدسی بیشترم میشه!
قبلا جرم انرژی نبود!!!
قبلا رادیکال منفی تعریف نمی شد ولی اعداد مختلط رو بوجود آوردیم و گفتیم از امروز دیگه تعریف میشه!!!
حکم عقلی کاملا هم تخلف برداره...
تازه همه اینا چیزایی هستند که با حتی با عقل من و شما جور در میاد! ولی:
مگه میشه تصور کرد که در یک لحظه دو جا باشید؟
یا اینکه نور در هر جهت و با هر سرعتی به طرفش برید باز اندازه گیریها همون سرعت رو براش نشون بده؟
مگه میشه که حال بر روی گذشته تاثیر داشته باشه؟
مگه میشه که ...
علم تا لحظه ای که به نهایت خودش نرسه و فیزیکدان ها به نظریه همه چیز نرسند نسبی خواهد بود و آن زمان هم تازه در شرایط دنیای خودمون میتونیم حرف بزنیم و در مورد دنیایهای دیگه و ابعاد بالاتر هیچ چیزی نمیتونیم بگیم!
به قول انیشتین ما مثل کسی میمونیم که داره به یه ساعت نگاه میکنه و تصور میکنه که اون چطور میتونه کار کنه, ولی نه تنها تصور ما تنها تصور ممکن و به ظاهر درست نیست بلکه این تصور حتی ذره ای هم با حقیقت اون ساعت شباهتی نداره!!!
یا به قول میچیو کاکو فرض کنید که ما یه سری ماهی داخل یه حوض باشیم, وقتی که بارون بباره ماهی های دانشمند دلایل خیلی زیادی برای این تلاتم موجود در سطح آب میارن ولی نمیدونن که فقط داره بارون میباره!!!
در نهایت اینو میخوام بگم که علم کاملا نسبیه...
نمیدونم شما چرا فکر کردید که علوم تجربی از رو معده به اینجا رسیدن و عقلی نیستن؟!
عقلی و فرا طبیعی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما چطور عقلی و فراطبیعی رو در یک رده قرار میدید؟؟
علوم فراطبیعی اصلا وجود ندارند چون که در واقع اصلا علم نیستند!!!
این دو کاملا در تضاد هستند...
خواهشا کشف وشهود عرفان رو علم ندونید و اون رو با فیزیک و فلسفه در یه رده قرار ندید...
فکر کنم داریم بدجور از بحث اصلی خارج میشیم!
من همون اولش هم گفتم که بهتره این بحث شروع نشه...
مطمئنا شما هم مثل من میدونید که این بحث خیلی خیلی جای حرف داره و با یکی دو تا پست به نتیجه نمیرسه!
بهتره بی خیال ادامش بشیم...
با سپاس[golrooz][golrooz][golrooz]
پاسخ : بحث داغ هفته :آیا زیبایی،ملاکی صحیح برای انتخاب همسر هست ؟
من معتقدم زیبایی به معنی واقعی که همان سیرت آدمی است ارزشمند هست من بارها بارها امتحان کردم کسانی در کنارم گذشتن بسیار زیبا بودند ولی به اتفاق که با اونها هم صحبت شدم دیدم چه شخصیت بدی داشتند و من دیگه زیبایی رو حس نکردم من قیافه معمولی با رفتار و منش بالا رو می پسندم................
پاسخ : بحث داغ هفته :آیا زیبایی،ملاکی صحیح برای انتخاب همسر هست ؟
سلام دوستان عزیز
مطمنا همه نظرات دوستان درست و صحیح هست و بیشتر دوستان به باطن زیبا بیشتر تمایل دارند و این با عقل و منطق نیز سنخیت داره و همه ما هم قبول داریم ...
ولی میدونید گاهی مواقع همین خود ما این منطق رو میزاریم کنار و با چشم ظاهری تصمیم میگیریم البته شاید فقط ازدواج هم نباشه بلکه خیلی موارد هستن میگوییم عقل خیلی عالی هست ولی ناگهان در زمان عمل به چشم فقط اکتفا میکنیم ....
متاسفانه در زمینه ازدواج این غلبه عقل بر دل و چشم به وفور دیده میشه ......[nadidan]
خیلی ها مطمنا در اطراف ما به بسیارند که با تکیه بر چشم ظاهری ازدواج کردند ولی خب اخلاق زیبا مطمنا با چهره زیبا گاهی
هم خوانی ندارد و این پایه ای میشه برای اختلافات که متاسفانه بعضا این افراد به این زندگی هم خاتمه نمیدهند بلکه از همدیگر
طلاق عاطفی میگیرند یعنی اینکه کنار هم هستند ولی توجه ای به هم ندارند و بعضا گاهی خیانت هم در این مورد دیده میشود که هم میتونه شامل مرد و هم زن باشه ...
البته به نظر من هر کس در حد و اندازه خودش زیبایی دارد شاید یک نفر در نظر ما خوب و زیبا نیامد یعنی اون فرد زشت هست ؟
و یا بر عکس اون فرد که در نظر ما زشت اومده در نظر کسی دیگه ای بسیار زیبا بیات مطمنا اختلاف سلیقه هم هست...
مططمنا زیبایی لازمه زندگی در ازدواج هست و البته زیبایی که طرفین با کم به تفاهمش رسیده باشن زیباست یعنی هر دو در حد معقول زیبا باشند از نظر من این کفایت میکند و قابل قبول هست ....
اینکه فقط ملاک زیبایی باشه فردا در زندگی مشترک میتونه بسیار مشکل ساز میشه و الان نمونه های بسیاری از این ازدواج دارم می بینم که متاسفانه بن بست رسیده و یا اگر بن بست نشده ولی به بن بست عاطفی و احساسی رسیده اند....
مطمنا من خودم ملاک زیبایی رو قبول دارم چون خداوند این قدرت رو به همه ما داده تا زیبا نگر باشیم و برای همین از زیبایی لذت می بریم
ولی هر چیزی حد و اندازه خودش رو دارد.....زیبایی در کنار اخلاق خوب همون پند بزرگ زرتشت ...گفتار نیک و کردار نیک و.....
پاسخ : بحث داغ هفته :آیا زیبایی،ملاکی صحیح برای انتخاب همسر هست ؟
با سلام به همه دوستان و کاربران عزیز
به نظر و عقیده من جمال و کمال هر دو باید در کنار هم باشند . عزیزی نوشته بودند که اگر کسی به خاطر ظاهر کسی با او ازدواج کند بعد از مدتی ظاهر ان شخص برایش عادی می شود . می خواستم در پاسخ آن عزیزانی که چنین تفکری دارند بگویم که این نظر را نمی توان به همه تعمیم داد . زیرا از انجائی که انسان موجودی کمال طلب است پس باید بعد از مدتی که با یک انسان که دارای کمالات است ازدواج کرد فردا اگر کسی را بالاتر از همسرش یافت او را رها کند و به دنبال آن شخص ثالث برود .
کسی که چنین رفتاری را از خود نشان می دهد یقییناَ مشکلی بالاتر از اینها را دارد ممکن است به دلیل عدم تفاهم با همسرش چنین کاری را بکند .
پاسخ : بحث داغ هفته :آیا زیبایی،ملاکی صحیح برای انتخاب همسر هست ؟
سلام
اگه عشق واقعی باشه زیبایی میره تو حاشیه...(تو مو بینی و من پیچش مو...)
اگه عشق واقعی نباشه شاید ازدواجی صورت بگیره ولی خیلی زود حاشیه ها زندگی رو تحت تاثیر قرار میده و مشکلاتی به وجود میاد که یا باید از کنارشون رد شد یا طلااااااااااااااااااااااا ااق.
اگه عشق نباشه و ازدواج فقط به علت زیبایی شخص(برای ارضای جنسی یا حتی کلاس گذاشتن جلوی دیگران و...) صورت بگیرد انتهایی بهتر از طلااااااااااااااااااااااق پیش روی افراد نیست.
پس: سعی کنید عاشق واقعی باشید.[cheshmak]