پاسخ : آشنایی اینترنتی: مقدمه ای بر ازدواج؟؟؟؟؟
من یکم از این بابت نگران می شم که بخوام با کسی اینترنتی آشنا بشم!
به نظرم حس می کنم با دوستی خیابونی یا وابستگی عاطفی زیاد فرقی نداره!!
من نیازی به این ندارم که ذهنمو درگیر چنین مسائلی کنم!!
هر وقت موقعیتش پیش بیاد اونوقت بهش فکر می کنم.
و با اینترنتی آشنا شدنم مخالفم چون 1 در 100 ممکنه بی مشکل باشه و به سرانجام مطلوب برسه!!
پاسخ : آشنایی اینترنتی: مقدمه ای بر ازدواج؟؟؟؟؟
مختصر میگم ...
بنظر من اصلا درست نیست و درصورت تشکیل عشق مجازی باید فکری برای دور کردن این حس کرد!
پاسخ : آشنایی اینترنتی: مقدمه ای بر ازدواج؟؟؟؟؟
درووود برهمه بزرگواران
روزگار بندگی خدا و مهمانی بزرگ تبريك و قبول باشه
باتوجه به عنوان بحث كه آشنایی اينترنتی مقدمه ی ازدواج هست: به نظرم باید آشنایی اينترنتی رو از ازدواج اينترنتی و مجازی و غيرحضوری تفكيک كرد؛
باتوجه به روند روبه رشد پرسرعت نفوذ دنيای مجازی و غيرحضوری دربين ايراني ها و ازطرف ديگه تضاد و تناقض دررفتارسنتی با مجازی ؛ چاره ای جز پذيرش پيشرفت نيست ولي اين هيچ منافاتي با عملكرد سنتی بعضی ازخانواده ها و افراد نداره؛ لذا ما درپذيرش فن آوری های اجتماعی و عام المنفعه كمي سرسختيم ؛ مثلا خدمات شبكه ای ايرانسل ؛ و يا خدمات عابربانکها ؛ ويا اتوماسيون اداري ؛ ما عادت كرديم مخاطبمون رو حتما ببينيم تا خيالمون كمي راحت باشه ؛ با فناوري مدرن هم ميشه مخاطب رو ديد ؛ ميشه با صداقت تبادل نظر و اطلاعات كرد و برعكسش دردنيای حقيقي هم ميشه فريب داد و دروغ گفت ؛ پس مشكل فقط نديدنه طرفه ؛
به نظرمن با اين روند نفوذ فناوري آشنايی اينترنتی با تبادل افكار واطلاعات حقيقی ايرادي نداره فقط ی مشكل هست و اون هم دربعضی اوقات كه چهره ها درشبكه توسط طرفين رویت نميشه ممكنه باعث تناقض و تضاد در تجسم چهره يا فيزيک نسبت به اطلاعات واصله از طرف مقابل پيش بیاد كه اين هم با شفاف سازي اطلاعات قابل حله
پاسخ : آشنایی اینترنتی: مقدمه ای بر ازدواج؟؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
آس76
سلام یکی از دوستای داداش منم تو نت با خانومش آشنا شد و با هم ازدواج کردن در صورتیکه خانومش از خوزستان بود با دو فرهنگ متفاوت ولی الان با هم زندگی میکنن و فک کنم یه بچه هم دارن و خوشبختن
همه ی ایرانیها تو هر نقطه ای یه فرهنگ خاص دارن اگه اینجوری باشه که چون طرف بچه خوزستانه فرهنگش میشه متفاوت دیگه تمومه پس ملت کلا باید تنها دنیا بیان تنها بمیرن[nishkhand]
البته به پیوستش اینکه من بچه خوزستان نیستم همسا یه ام نیستم یه جورایی مدافع حقوق بشرم[nishkhand]
پاسخ : آشنایی اینترنتی: مقدمه ای بر ازدواج؟؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
sare*
همه ی ایرانیها تو هر نقطه ای یه فرهنگ خاص دارن اگه اینجوری باشه که چون طرف بچه خوزستانه فرهنگش میشه متفاوت دیگه تمومه پس ملت کلا باید تنها دنیا بیان تنها بمیرن[nishkhand]
البته به پیوستش اینکه من بچه خوزستان نیستم همسا یه ام نیستم یه جورایی مدافع حقوق بشرم[nishkhand]
نه گلم منظورم این بود که با اینکه پسر مشهدی بود و خانومش خوزستانی ولی تا خوزستان رف خاستگاریشو الان هم با هم خوشبختن من هیچ منظوری نداشتم و خدای نکرده نمیخواستم به هیچ فرهنگی توهین کنم عزیزم[negaran]:-ss:((
پاسخ : آشنایی اینترنتی: مقدمه ای بر ازدواج؟؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
نیماماهان
درووود برهمه بزرگواران
روزگار بندگی خدا و مهمانی بزرگ تبريك و قبول باشه
باتوجه به عنوان بحث كه آشنایی اينترنتی مقدمه ی ازدواج هست: به نظرم باید آشنایی اينترنتی رو از ازدواج اينترنتی و مجازی و غيرحضوری تفكيک كرد؛
باتوجه به روند روبه رشد پرسرعت نفوذ دنيای مجازی و غيرحضوری دربين ايراني ها و ازطرف ديگه تضاد و تناقض دررفتارسنتی با مجازی ؛ چاره ای جز پذيرش پيشرفت نيست ولي اين هيچ منافاتي با عملكرد سنتی بعضی ازخانواده ها و افراد نداره؛ لذا ما درپذيرش فن آوری های اجتماعی و عام المنفعه كمي سرسختيم ؛ مثلا خدمات شبكه ای ايرانسل ؛ و يا خدمات عابربانکها ؛ ويا اتوماسيون اداري ؛ ما عادت كرديم مخاطبمون رو حتما ببينيم تا خيالمون كمي راحت باشه ؛ با فناوري مدرن هم ميشه مخاطب رو ديد ؛ ميشه با صداقت تبادل نظر و اطلاعات كرد و برعكسش دردنيای حقيقي هم ميشه فريب داد و دروغ گفت ؛ پس مشكل فقط نديدنه طرفه ؛
به نظرمن با اين روند نفوذ فناوري آشنايی اينترنتی با تبادل افكار واطلاعات حقيقی ايرادي نداره فقط ی مشكل هست و اون هم دربعضی اوقات كه چهره ها درشبكه توسط طرفين رویت نميشه ممكنه باعث تناقض و تضاد در تجسم چهره يا فيزيک نسبت به اطلاعات واصله از طرف مقابل پيش بیاد كه اين هم با شفاف سازي اطلاعات قابل حله
دست شما درد نکنه. نظر جامعو کاملی دادین. ممنونم از حضورتون [golrooz][golrooz]
پاسخ : آشنایی اینترنتی: مقدمه ای بر ازدواج؟؟؟؟؟
سلام دوستان
تو این بحث همون ضرب المثل قدیمی که همه شنیدیم ازدواج هندوانه سربسته هست ، به نظر من همه جا صدق میکنه ، چه این ازدواج از طریق نت یا تلفن و یا خواستگاری سنتی باشه.
من پسر دوستم که خیلی هم بچه مثبت بود و هست ، از طریق نت با دختری ایرانی(که خودشو پسر جا زده بود)تو نیویورک آشنا شد بعد از سه سال ارتباط نتی ،دختره از اخلاق و منش پسره خیلی
خوشش اومد (در واقع به قول آقا عبدالله از افکار و عقاید عمقی استقبال کرد)بعد بالاخره خودشو معرفی کرد و دیگه ارتباط اینا از حد یک دوست معمولی فراتر رفت (از نظر احساسی) خلاصه اینا یکسالی هم اینجوری با هویت واقعی با هم در ارتباط بودند تا قضیه
خواستگاری و اینجور چیزا پیش اومد الان هم پسره با هزار و یک مکافات خودشو رسوند به دختره اونور دنیا ، تا اینجا هم که من خبر دارم الحمدالله خیلی راضی هستند.
این قضیه برا من دلیلی برای تعمیم دادن نمیشه ولی به قول دوستان ازدواج تو هر شرایطی نیازمند تفکر و داشتن معیاره.
به نظر من منتظر خواستگار موندنو فقط نظر خانواده رو هم در نظر گرفتن تو هر شرایطی از نظر سنی و فرهنگی جوامع و ..... خیلی درست نیست.
پاسخ : آشنایی اینترنتی: مقدمه ای بر ازدواج؟؟؟؟؟
اندیشیده نظر دادن با نیاندیشیده نظر دادن (از روی عادت یا از حافظه ) بر کیفیت نظر دادن تاثیر میذاره[tafakor]
نمیخوام عجولانه نظر داده باشم
همینقدر گویم که جای بحث و کاوش دارد
و ازدواج اینترنتی چه بسا به مرور زمان جزو فرهنگ انسان عصر حاضر بشه
و اینترنت صرفا وسیله است
و صرف ایجاد زمینه آشنایی دلیلی برای ازدواج نیست
و هرچند آشنایی در فضای مجازی صورت میگیره ولی ازدواج در عالم واقع ممکن میشه
لذا لوازم و معیارهای ازدواج امری انکارناپذیر و اجتناب ناپذیر است
دنیا در حال تغییر مداومه برا همین ازدواج از طریق اینترنت و غیره امری بعید نیست
ازدواج اینترنتی یا غیر اینترنتی دلیلی برای تضمین خوشبختی طرفین نیست
اشنایی از طریق اینترنت ملاک ازدواج نیست بلکه فقط زمینه و ابزار نوینی برای پیوند احتمالی دو فرد است. [tafakor]
پاسخ : آشنایی اینترنتی: مقدمه ای بر ازدواج؟؟؟؟؟
آیا با هرکسی می توان ازدواج کرد؟
|
http://vista.ir/include/articles/ima...11247b0cbe.jpg● اول در انتخاب زوج، رضایت خانواده ها است
یعنی اعضای مهم و اصلی خانواده (پدر،مادر،خواهر و برادر) از ان انتخاب رضایت داشته باشند.در خانواده های ایرانی یک سنت است که اگر بزرگان خانواده ،فردی را بپذیرند و مثلاً بگویند که این داماد خوبی است ؛قبول داریم و مبارک است ان شاء الله … ، بدین ترتیب مرحله اول به خوبی پشت سر گذاشته شده است.
حالا این نوع انتخاب را مقایسه کنید با انتخاب یک دختر و پسری که بدون توافق خانواده هایشان میخواهند به محضر بروند و عقد کنند .خانواده ها با احترام به خواستگاری دختر می روند ، در روز خوبی مثلاً روز عید غدیر می روند،همگی توافق می کنند ،وبعد قرار نامزدی را میگذارند و … می بینید که ر ضایت خانواده های طرفین ازدواج اولین عامل سرنوشت ساز در زندگی زوج ایرانی است.در کشوری که مردم به صورت دسته جمعی زندگی می کنند ،وقتی شما با یک مرد زندگی می کنید انگار با یک قبیله زندگی می کنید.
فقط یک مرد به تنهایی نیست .در مورد خانمها هم همینطور است .وقتی با یک دختر زندگی می کنید با یک قبیله زندگی می کنید.چطور ما باید خودمان رادر این قبیله جا کنیم و مورد پذیرش فامیل همسرمان قرار بگیریم ؟ فقط با کمال،یعنی یک قدری سازگار باشیم ،یک سلام و علیک درست و حسابی بکنیم ،احترام به بزرگترها را بلد باشیم ،همه این رفتارها را کمال می گویند.
مگر یک خانم محترم ایرانی که اهل نماز و سجاده است ،از عروسش جز احترام متقابل و کلمات قشنگ و دلنشین چه میخواهد .ما اگر این کمالات را داشته باشیم به سرعت در خانواده همسرمان مورد پذیرش قرار میگیریم و جا می افتیم.
● بنابراین عامل دوم یا شرط دوم این است که خانواده های طرفین ،عروس و داماد را بپذیرند.
● عامل سوم این است که این دو نفر که میخواهند با هم ازدواج کنند ،از نظر عاطفی قدری به هم شبیه باشند .
مثلاً یکی داغ داغ و دیگری سرد سرد،این دو نمیتوانند زوج مناسبی باشند .حداقل یک کمی از نظر عاطفی و احساسی به هم نزدیک باشند.قبلاً به کرات گفته ام مثلاً شما به یک آدم سرد از لحاظ عاطفی ،هر چه محبت کنید هیچ متوجه نمی شود.حتی گاهی خیال می کند که این وظیفه شماست.در حالی که این وظیفه ما نیست .گاهی با یک آدم داغ داغ مواجه می شوید که دائماً می گوید فدایت بشوم،چه چیزی می خواهی ؟می گوییم هیچی آقا،خیلی ممنون.یعنی آنقدر شعله عواطف او بالاست که ما می سوزیم ! به این لحاظ است که می گوییم اگر عاطفه دو نفر قدری نزدیک و شبیه به هم باشد برای سازگاری ،بهتر است.
● عامل چهارم ،شباهت و نزدیکی میزان هوش و حواس زوجین است.
مثلاً یک خانمی با ضریب هوشی ۱۲۰ چگونه میتواند با آقایی با ضریب هوشی ۸۵ زندگی کند و به سازگاری و توافق هم برسند ؟زن و شوهر ها باید از لحاظ هوشی نزدیک به هم باشند.
مثلاً هر دو نزدیک به ۱۲۰ باشند .در مورد افراد کم هوش خیلی خوب بود اگر قانون مانع ازدواج آنان می شد. مثلاً فردی با ضریب هوشی ۵۲ نمی تواند خودش را اداره کند چه رسد به زن و بچه یا به شوهر و بچه .باید برای آنها برنامه های دیگری مانند ازدواجهای موقتی گذاشت.واقعاً بعضی افراد نباید ازدواج کنند چون مشکلات بیشتری به وجود می آورند.چنین زوجی قادر نیستند بچه های خود را تر و خشک و نگهداری کنند .
ممکن است هوش والدین روی هوش بچه ها اثر بگذارد ؟بله ممکن است اثر بگذارد.ما برای افراد کم هوش چندین برنامه درمانی داریم.به اینها نکات راوانی یاد میدهیم.ممکن است طی ۱۰ سال بتوانند ۵ کلاس درس بخوانند ،بعضی کارهای ضروری را به اینها یاد می دهیم.باور کنیدازدواج یک پدیده فوق العاده مقدس و مهمی است،همینطوری نمی شود ازدواج کرد.
● عامل پنجم ،نزدیکی جغرافیایی ،این دو نفر است.
نمیدانم شما چقدر روی عامل جغرافیا تاکید می کنید ولی خصوصیت جغرافیایی پاره ای خصوصیات روانشناسی و شخصیتی به ما میدهد .مثلاًمردم مناطق جغرافیایی سردسیر را با مردم مناطق جغرافیای کویری یا جغرافیای مدیترانه ای و … مقایسه کنید،حتماً تفاوت دارند.معمولاً مردمی که در کنار دریا زندگی میکنند آرامترند.برای اینکه طبیعت به نفع آنهاست.یک چوب خشک را در این مناطق در زمین بکاری ،سبز میشود.
▪ تیر قیراندود چراغ برق شهر من ،شاخه میدهد،باور می کنید ؟!
مثلاً اگر خیلی تنبل هم باشید فقط کافی است که کنار دریا بنشینید و قلاب ماهیگیری را داخل دریا بیندازید و ماهی بگیرید.ناهار شما آماده است ! حالا این را با یک مرد کویری که آب ندارد ، زندگی ندارد ،اصلاً کلافه است ،مقایسه کنید .لذا این آدم شمالی با آن آدم کویری صفات رفتاری و شخصیتی اش فرق میکند.این یکی ملایمتر است و آن یکی قدری تندتر.
ما میگوییم وقتی میخواهید ازدواج کنید ،بهتر است طول و عرض جغرافیایی تان به هم بخورد و نزدیک باشد.خوب است اینجا به تفاوت سنی مطلوب میان زن و شوهر هم اشاره ای بکنیم :
مطلوب است که آقایان در حدود چهار تا هفت سال بزرگتر از خانمها باشند.هرگز یک خانم نباید با یک مرد کم سن و سال تر از خودش ازدواج کند .شاید در ابتدا این انتخاب برایش جالب باشد ولی براستی او برایش شوهر نیست.مردی که مثلاً هفت یا هشت سال از همسرش کوچکتر است ،نمی تواند شوهر مناسبی باشد.
● عامل ششم ،شباهت تحصیلی است .
ما خیلی اصرار می کنیم که سطح تحصیلات زن و شوهر در میزان توافق و سازگاری آنان مؤثر است.زندگی یک آدم باسواد با یک آدم بی سواد خیلی سخت است.مثلاً نمیشود که یکی دکترا داشته باشد و دیگری فقط شش کلاس درس خوانده باشد.البته در زمان قدیم رسم بود که مردان، زنان بی سواد یا کم سواد می گرفتند که اگر هر بلایی سرش آوردند ، متوجه نشود.اما الان شرایط جامعه تغییر کرده است.
غالباً آقایان دوست دارند با زنان باهوش و تحصیل کرده ازدواج کنند .زیرا معتقدند وقتی که ما مردیم چراغ خانه ما را روشن نگه میدارند.ولی یک زن کم عقل و کم هوش نمی تواند چراغ خانه را روشن نگه دارد.اصلاً چه لزومی دارد که زنی بگیریم که زنی بگیریم که هوشش کم باشد.مگر ما می خواهیم چه کار کنیم ؟ما می خواهیم زندگی کنیم .این زندگی ماست .این میزان درآمد ماست .هر جا مشکلی دارد بفرمائید.چرا ما با کسی ازدواج کنیم که ما را درک نکند.
اتفاقاً اگر ما را درک کند و بفهمد خیلی خوب است.من فکر میکنم در گذشته ،مردها از زنهای تیز و باهوش وحشت داشتند برای اینکه ما مردها عیب و ایرادهایی داریم که یک خانم فهمیده و نازنین این ایرادها را رفع میکند ولی اذیت هم نمیکند .
الان مردهای ما بسیار علاقمندند که با زنان تحصیل کرده ازدواج کنند .مثلاً مردهایی که تحصیلاتشان در حد زیر دیپلم ،یا زیر کلاس پنجم ابتدایی یا زیر لیسانس است،تمایل دارند که زنهای باسوادتر از خودشان بگیرند .یک مورد مشاوره داشتم که به آقا گفتم :” این خانم لیسانسه هستند ولی شما فقط شش کلاس درس خوانده اید .“ آقا گفت :”عیبی ندارد من از ایشان خیلی چیزها یاد می گیرم.“ گفتم :” نه،صلاح نیست.“
● عامل هفتم ،وجود اساس دلبستگی بین طرفین ازدواج است.
وقتی قصد داریم با کسی ازدواج کنیم لازم است که قدری دلمان با او باشد .شما میدانید مردمی که با عشق زیاد نسبت به همدیگر ازدواج می کنند خیلی زود سرد می شوندو حتی کار به جدایی و طلاق هم می کشد.ولی برای یک ازدواج مطلوب و معقول دوست داشتن عادی و مختصر لازم است.مثلاً کسی که به خواستگاری دختر خانمی آمده و حالا نامزد شده اند باید دو ،سه ماهی با همدیگر رفت و آمد کنند تا قدری نسبت به هم احساس دلبستگی پیدا نمایند .به طوری که اگر دوروز همدیگر را ندیدند دلشان تنگ بشود.این احساس ،عالی است.
یک احساس دلتنگی نه کمتر و نه بیشتر.بعضیها که به شدت عاشق می شوند،می گویند یا این یا مرگ.من به شاگردانم یاد داده ام که در چنین شرایطی ،مرگ را ترجیح بدهند.این چنین ازدواجی فایده ندارد .خاطر خواهی یا افراط دوست داشتن همان چیزی است که مثلاً نوجوان یا جوانی از آپارتمان بیرون می آید و دم آسانسور دختری را می بیند و یک دل نه صد دل عاشقش می شود،تنها به یک نگاه .چنین ازدواجی به درد نمی خورد ،ما می خواهیم یک کسی را داشته باشیم که مثلاً او را چهار ماه ببینیم ،بعد دوستش بداریم.بگوییم که حداقل چهار ماه او را می شناختیم و بعد به او علاقمند شدیم.
عامل هشتم ،تشابهات مذهبی است .
من اعتقاد راسخ دارم که شیعه فقط باید با شیعه زندگی و ازدواج کند ،مسیحی با مسیحی ،کلیمی با کلیمی و … چون ما هر اندازه بینش زندگی با فردی از یک مذهب دیگر را داشته باشیم ولی بالاخره یک مادربزرگی داریم که طبق اعتقادات و سنتها و باورهای خودش عمل میکند.
ممکن است متوجه نشود که اینها کتاب دارند . ممکن است در کلام خود گاهی بد و بیراههایی بگوییم که مثلاً داماد یا عروس خانه ما که از یک دین و مذهب دیگری است بدش بیاید . تفاوت زبان چندان مهم نیست ،اغلب زن و شوهر ها زبان یکدیگر را یاد می گیرند ولی مذهب را نمی توانند .
● عامل نهم ،از نظر ظاهری تقریباًُ شبیه هم باشند .
دو نفر که می خواهند ازدواج کنند باید ظاهری داشته باشند که بتوانند پنجاه سال همدیگر را تماشا و تحمل کنند .اغلب ما انسانها آینه های خود را گم کرده ایم.مثلاً آقا دنبال زیباترین زن است ،در حالی که خودش یک چیز بد ترکیب و زشتی است.باید به او بگوییم تو خجالت نمی کشی زیباترین خانم که نمی آید با تو ازدواج کند.اگر ما آینه هایمان را پیدا کنیم ،یک کسی را که شبیه خودمان باشد پیدا می کنیم .عیب و ایرادهای چهره و ظاهر اندام در طولانی مدت معنی دار و مساله ساز می شود.اما در کوتاه مدت کسی متوجه نمی شود.
به هر حال یک ظاهر متعادل مورد درخواست است.درمورد هیچ یک از عواملی که تاکنون درباره اش صحبت شد ،ما دیدگاه ایده آلیستی نداریم .ما دنبال ایده آل نیستیم ،ما همین زندگی معمولی را بچرخانیم هنر کرده ایم .ما برای ازدواج یک آدم معقول و متدین می خواهیم که سواد و سن او هم معمولی باشد ،خانواده معقولی هم داشته باشد.اصلاً ایده آل گرا نیستیم .
با کمال جسارت بگویم بسیاری از آقایان و خانمهایی که ازدواج نکرده اند یا اینکه دیر ازدواج می کنند علتش این است که ایده آلیستی فکر می کنند.
مثلاً دختر خانم بدنبال آقایی است که هنوز در تاریخ نیامده و باید بسازیم و برعکس.من به عنوان مشاور خانواده ها اعتقاد دارم که با همان چیزهایی که داریم باید قناعت کنیم .این همه خانم و آقای خوب و اهل زندگی در این مملکت وجود دارند که شایسته ازدواج هستند .حالا چه فایده ای دارد که ما بخواهیم یک فردی را با فلان شرایط بدهیم برایمان طراحی کنند !ما با چشم و ابروی دیگری که زندگی نمی کنیم ،ما با شخصیت یک آدم زندگی می کنیم .
در مورد تشابهات ،شناخت بعدی ما در مورد چیزی به نام شخصیت است.شخصیت مجموعه خصوصیات سرشتی و اکتسابی ما است.مثلاً یک فردی را می بینید که خیلی منزوی و درون گراست.بعد فرد دیگری را می بینید که خیلی شاد و برون گراست .این دو نفر نمی توانند با هم ازدواج کنند .چون هر کدام ساز خودش را میزند .یک کسی که از نظر ویژگیهای شخصیتی ،حد وسط باشد بسیار مناسب است .آیا درون گرایان می توانند با هم ازدواج کنند ؟شاید بد نباشد چون هر دو ساکت یک گوشه ای می نشینند و ممکن است خودشان راضی باشند .ولی آدم احساس می کند که چه خانه ساکت و سردی .برون گرایان چطورند ؟اینقدر حرف دارند که هیچکدام حاضر به ساکت شدن نیستند .ولی مردم متعادل و عادی چه کانی اند ؟آدمهایی که حد وسط این دوتا ویژگی هستند :درون گرایی و برون گرایی . |
پاسخ : آشنایی اینترنتی: مقدمه ای بر ازدواج؟؟؟؟؟
دنياي عشق
روانشناسی و ازدواج
تحلیل ازدواج های اینترنتی
http://www.parsiteb.com/images/2889000626.jpg
خواستگاری در چت روم
به دنبال چاپ گزارشی در هفتهنامه سلامت با تیتر «9/98 درصد کاربران اینترنتی با جنس مخالف چت میکنند» خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) در صدد برآمده است تا در همین راستا به واکاوی عواقب ازدواجهای اینترنتی در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان حوزه خانواده بپردازد...
واقعیت این است که ورود اینترنت به جوامع در حال توسعه ای همچون ایران در کنار تمام محاسن و نوآوریهایی که به دنبال داشته است دارای جوانب منفی و آثار سویی نیز بر فرهنگ کشورمان بوده است. شاید بتوان تغییراتی در شیوه ازدواج جوانان را یکی از تبعات ورود این فناوری در ایران دانست که به «ازدواجهای اینترنتی» مرسوم شدهاند اما مساله مهم در این میان این است که آیا میتوان اشتراک سلیقه افراد در «چتروم» را نخستین گام برای ازدواج دانست؟
هرچند ضرورت ازدواج به هنگام از جمله موضوعاتی است که تاکیدات قرآنی متعددی درباره آن وجود دارد. اما در کنار این موضوع، احکام اسلامیهمواره بر این ضرورت تاکید دارند که تشکیل خانواده باید با درایت و آگاهی صورت گیرد چرا که بیتوجهی به این امر از قوام این نهاد که اساس جامعه را تشکیل میدهد کاسته و زمینهساز بروز مشکلات متعددی میشود.
بیاعتمادی در بین زوجها، عمدهترین آسیب ازدواج اینترنتی
بابک سعیدی، روانشناس، از جمله منتقدان ازدواجهای اینترنتی است که در این خصوص معقتد است بیاعتمادی یکی از عمدهترین آسیبهایی است که زندگی زوجینی را که بهواسطه آشنایی در فضای مجازی با یکدیگر ازدواج میکنند، تهدید میکند چراکه همواره این دغدغه با آنهاست که «آیا همسرشان با افراد دیگری هم چت میکند.» وی میگوید: «آشنایی در فضای چترومها بعدها در روابط زوجها تأثیرات عمیقی میگذارد چراکه آنها در مرحله نخست برای برقراری ارتباط با یکدیگر ناگزیرند در برخی از موارد خود را بسیار ایدهآل معرفی کنند اما این مساله زمان زیادی طول نخواهد کشید.»
به باور این روانشناس این نوع ارتباط زمانی میتواند به یک آشنایی سالم تبدیل شود که با بلوغ هیجانی هر دو فرد، نظارت موسسات ذیصلاح در این امر و مشاوره متخصصان فضای مجازی همراه شود. وی حمایت خانوادهها از فرزندانشان را راهکار مناسبی برای کنترل آسیبهای ناشی از همسریابی اینترنتی میداند و میگوید: «اگر والدین از دریچه منع به این وسیله ارتباطی نگاه کنند قطعا فرزندانشان به شکل دیگری آسیب خواهند دید چراکه اینترنت واقعیت روز جامعه ماست و نمیتوانیم این واقعیت را انکار کنیم اما این سخن نیز به آن معنا نیست که فرزندمان را در برابر ابزارهای جدید تنها رها کنیم بنابراین والدین مسئول، کسانی هستند که علاوه بر دلسوزی با بصیرت به این فناوری و خدمات آن نگاه کنند.»
نگاه پسران به مقوله همسریابی اینترنتی صرفا نوعی سرگرمیاست
روانشناسی دیگر که از جمله منتقدان ازدواجهای اینترنتی است که معتقد است. بیشتر دختران از شیوه همسریابی اینترنتی برای انتخاب همسر مناسب استفاده میکنند و این در حالیاست که پسران بیشتر با نگرش سرگرمیوارد «چتروم» میشوند. شاید بتوان ادعا کرد که آشنایی در چترومها بتواند به کاهش سن ازدواج کمک کند. اما نمیتوان توقع داشت این الگو در جامعه ما نیز جوابگو باشد زیرا بیشتر تعاملات جوانان در فضای مجازی انتزاعی و دور از واقعیت است و همین موضوع زمینهای برای افزایش مشکلات و آسیبهای همسریابی اینترنتی در جامعه ما است.»او تصریح میکند: «مشکل کنونی ما این است که پسران حاضر به قبول مسئولیت ازدواج نیستند و در نهایت این جامعه زنان هستند که از این شیوه ازدواج آسیب میبینند.» وی عنوان می کند بهترین راهکار برای رفع مشکلات ناشی از فضای مجازی فرهنگسازی است به این معنی که مسئولان فرهنگی جامعه با ارایه مشاوره به والدین و همچنین تولید برنامههای مختلف به آموزش خانوادهها و جوانان نسبت به نقاط قوت و ضعف استفاده از اینترنت و خدمات آن بپردازند.
ازدواجهای موفق که ریشه در آشنایی اینترنتی دارد نیز توسط افرادی صورت گرفته است که از شخصیتهای پختهای برخوردار بودهاند به این معنیکه بهطور تصادفی با هم در اینترنت آشنا شدهاند نه اینکه از این طریق با هم ازدواج کنند.
نسرین حاجیزاده، رییس مرکز مشاوره «مهرگان» با بیان این مطلب که نمیتوان ادعا کرد همه ازدواجهایی که از طریق اینترنت صورت گرفته، محکوم به جدایی است، میگوید: «آشنایی قبل از ازدواج مهمترین معیار تشکیل یک زندگی موفق است بنابراین صرفنظر از شیوه انتخاب همسر، جوانان باید مبنای خود برای آغاز زندگی مشترک را شناخت صحیح قرار دهند.» وی دختران را بیشترین متقاضیان این شیوه همسریابی میخواند و میگوید: «فارغ از جنس متقاضیان، بیشترین افرادی که از طریق همسریابی اینترنتی مبادرت به آغاز آشنایی میکنند شامل گروههایی هستند که محدودیتهایی دارند؛ حالا این محدودیتها ممکن است مربوط به مشکلات فردی، خانوادگی، ظاهری و فرهنگ حاکم بر محیط زندگی فرد باشد.» این کارشناس ارشد مشاوره با اشاره به نقاط ضعف این نوع از همسریابی میافزاید: «در فضای مجازی تضمینی وجود ندارد که اطلاعات ارایه شده توسط کاربران تا چه حد صحت دارد زیرا در بسیاری از موارد افراد ایدهآلهای خود را به طرف مقابل منعکس میکنند.»
حجتالاسلام سالاریفر، عضو هیات علمی و گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه نیز در این باره معتقد است آشنایی خانوادهها با همسریابی اینترنتی نیازمند گذر زمان به نسبت طولانی است البته درصورت فراگیری آن نیز فرهنگ حاکم بر جامعه ایران زمینهای را فراهم میکند که خانوادهها از این شیوه استقبال نکنند و ترجیح دهند امر ازدواج را با شیوه سنتی آن پیگیری کنند. وی میافزاید: «فضای مجازی مجال خوبی برای افرادی است که به دلایلی منزوی شدهاند و قادر به برقراری ارتباط اجتماعی صحیحی نیستند. بسیاری از افراد در ارتباط چهره به چهره قادر به ارایه پرسشهای خود نیستند از همینرو فضای مجازی در این زمینه نیز راهگشاست. البته این نقاط مثبت به دلیل بیبرنامگی و نبود مدیریت به نقطه ضعف تبدیل شده است.»
سالاریفر اظهار میکند: «از آنجا که شناخت افراد در فضای مجازی نسبت به یکدیگر چهره به چهره نیست، بسیاری از کاربران درصدد فریب همدیگر برآمده و به ارایه اطلاعات غیرواقعی میپردازند که این روند نه تنها به ازدواج منجر نشده بلکه تبدیل به موضوعی سرگرمکننده میشود که بیتوجهی به آن آسیبهای زیادی را به دنبال دارد.»
بیشترین افرادی که از طریق همسریابی اینترنتی مبادرت به آغاز آشنایی میکنند شامل گروههایی هستند که محدودیتهایی دارند.
این کارشناس دینی درباره ارایه راهکار درباره کاهش آسیبهای همسریابی اینترنتی میگوید: «ایجاد محدودیت در برخی سایتها یکی از این راهکارهاست به این معنی که گزینه همسریابی در همه پایگاههای اینترنتی موجود نباشد و تنها برخی از سایتهای دینی و فرهنگی از این امکان برخوردار شوند همچنین پرهیز از ارتباط مجازی طولانیمدت را نیز باید دیگر راهکار دانست به طوری که پس از آنکه کاربران اطلاعات مقدماتی را از یکدیگر کسب کردند، شرایط آشنایی چهره به چهره آنها تحت نظر خانواده فراهم شود تا رابطه مجازی محدود به مدت کوتاهی شود».
منبع : تبیان